سردار نقدی در تایباد: ایران و افغانستان یک ملت هستند افشاگری دیلی تلگراف: شبه نظامیان طالبان پناهندگی گرفته و به انگلیس آمده‌اند طالبان از عبور بیش از ۹۶ هزار پرواز بین‌المللی از آسمان افغانستان در سال جاری خبردادند دست یاری مشهد برای تحول در ساختار مدیریت شهری هرات سفیر ایران در کابل درباره اشتغال اتباع ۲ کشور با طالبان رایزنی کرد شگفتی نماینده هرات در لیگ برتر فوتسال افغانستان | کامبک جواب داد پاکستان به رسمیت شناسی طالبان را در حد گمانه‌زنی دانست حامد کرزی: احترام به حق تعیین سرنوشت فلسطینی‌ها، راه‌حل بحران خاورمیانه است معاون سخنگوی حکومت طالبان: فرمان عفو عمومی شامل همه مهاجران بازگشتی است احتمال وقوع سیل در ۹ ولایت افغانستان (اول مردادماه ۱۴۰۴) توزیع ۱۰۰ تن کالای اساسی در بین اتباع غیرمجاز افغانستانی در مرز دوغارون اینفوگرافی| نگاهی به سفر رسمی والی هرات به خراسان رضوی قدردانی سرپرست کنسولگری افغانستان در زاهدان از تسهیل خروج مهاجران افغانستانی تأکید دوباره کرزی بر اهمیت آموزش زنان و دختران | نبودن دختران در کنکور افغانستان مایه تأسف است اولین سفر فرستاده ویژه بریتانیا برای افغانستان به کابل مدیرکل امور اتباع خراسان رضوی: ۴۰ درصد اتباع غیرمجاز افغانستانی استان به کشورشان بازگشته‌اند ششمین نشست کمیته مشترک اقتصادی خراسان رضوی و هرات | از امضای تفاهم‌نامه جامع تا توافقات اجرایی در حوزه‌های راهبردی قیمت افغانی به تومان و دلار، امروز (سه‌شنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴) خاطره‌سازی برای اتباع با بدرقه ایرانی کاهش صف‌های مرزی و تسهیل خروج مهاجران افغانستانی از طریق دوغارون هشدار یونیسف درباره وضعیت نابسمان آب در کابل | پایتخت افغانستان ۵ سال دیگر خشک می‌شود
سرخط خبرها

شعری از سیدحکیم بینش، شاعر افغانستانی برای رئیس‌جمهور فقید ایران + فیلم

  • کد خبر: ۲۳۰۱۴۴
  • ۰۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۵
شعری از سیدحکیم بینش، شاعر افغانستانی برای رئیس‌جمهور فقید ایران + فیلم
سیدحکیم بینش، شاعر افغانستانی که امسال در دیدار شاعران با رهبری، شعرش مورد توجه قرار گرفت، حالا شعری تازه برای شهید سیدابراهیم رئیسی سروده است.

به گزارش شهرآرانیوز، شعری از سیدحکیم بینش شاعر مطرح افغانستانی که به رئیس‌جمهور شهید تقدیم شده است:

دنبوره‌ام این بار هم غم می‌نوازد
در دستگاه شور، ماتم می‌نوازد

چون کوهِ مه‌آلوده، آه سرد دارم
ای شعر مانند تو، من هم درد دارم

ای شعر ای آتش‌فشان! خاموش تا چند
دستور ده، فواره‌ها آتش ببارند

در بستر رگ‌های من آتش روان است
فعال شو روشن شود آتش‌فشان است

هر واژه یعنی یک گدازه در دل من
یا انفجار بمب تازه در دل من

اصل خبر را بالگرد آورد آن عصر
هی رفت داغ آورد و درد آورد آن عصر

ای کاش یک‌بار دگر اعجاز می‌گشت
ای کاش ابراهیم از آتش بازمی‌گشت

مردی که هم‌رنگ تمام خاکیان بود
مردی که مانند خمینی مهربان بود

مردی که مانند بهشتی بود مظلوم
مردی که شد هم‌سفره با اقشار محروم

بوی رجایی رفت هرجا پای او رفت
در پویشش آن ویژگی‌ها بود معلوم

با شهری و با روستایی هم‌پیاله
تکیه‌کلامش بود الفاظ جلاله

از جنس مردم بود و با مردم همیشه
از عشق مردم بین مردم گم همیشه

او همنشین با خاکیان منزل‌به‌منزل
می‌شد به‌آسانی گشایی سفرۀ دل

مثل برادر پای حرفت می‌نشست او
از بغض‌هایت بغض‌هایش می‌شکست او

رنگ تمام مهربانی در نگاهش
با آه تو تا آسمان می‌رفت آهش

با دردهای تو صمیمی بود آن مرد
در این سحر مثل نسیمی بود آن مرد

یادش نخواهد رفت یک افغانسِتانی
آن بوسه بر پیشانی و آن مهربانی

آن سفره‌افطاری که مهمانش تو بودی
در عکس معلوم است: جانانش تو بودی

رفتی عیادت حال ما را خوب کردی
این مور را با حشمتت مجذوب کردی

ما نیز چون ابر بهاران گریه کردیم
برشانه‌های کل ایران گریه کردیم

بنویس از دریاچۀ اندوه بنویس
از آن ابر مردِ سلیمان‌کوه بنویس

این داغ بیرون از بیان و شرح و بسط است
صد کهکشان انبوه در انبوه بنویس

این واژه‌ها در وصف او کم وزن هستند
پسوند نامش را تو هم نستوه بنویس

مردی که مانند خمینی زندگی کرد
آری حسینی او حسینی زندگی کرد

من شرح غم را می‌نویسم، باز باران
با ما چرا دارد سرِ ناساز باران

سید حکیم بینش

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->