کدام اتباع افغانستانی می‌توانند در ایران بمانند؟ ویدئو | ضربات پنالتی دیدار افغانستان و گرینلند نتیجه بازی تیم‌های ملی فوتسال افغانستان و گرینلند در رده‌بندی تورنمنت برزیل جلسه شورای امنیت سازمان ملل با موضوع افغانستان برگزار می‌شود تاریخ و ساعت پخش دیدار تیم‌های ملی فوتسال افغانستان و گرینلند در مرحله رده‌بندی نتیجه بازی تیم ملی فوتسال افغانستان و ایران + جزئیات پخش زنده بازی ایران و افغانستان (۱۸ اسفند ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین تاریخ و ساعت پخش دیدار تیم‌های ملی فوتسال افغانستان و ایران ویدئو | خلاصه بازی تیم‌های ملی فوتسال افغانستان و برزیل ویدئو | تک گل تیم ملی فوتسال افغانستان به برزیل نتیجه بازی تیم ملی فوتسال افغانستان و برزیل + جزئیات تاریخ و ساعت پخش دیدار تیم‌های ملی فوتسال افغانستان و برزیل‌ خلاصه بازی تیم‌های ملی فوتسال افغانستان و گرینلند + ویدئو نتیجه بازی تیم ملی فوتسال افغانستان در برابر گرینلند + جزئیات بازخوانی ترانه بیا بریم به مزار در برنامه محفل + فیلم مظفری: همکاری‌های اقتصادی و ساماندهی مهاجرین افغانستانی اولویت استان خراسان رضوی است فرمان جدید ترامپ ممکن است مانع ورود شهروندان پاکستان و افغانستان به آمریکا شود مراکش، میزبان تیم‌های ملی فوتسال افغانستان، چین و پرتغال تغییر در برنامه بازی‌های تیم ملی فوتسال افغانستان در برزیل + جزئیات بازداشت طراح حمله انتحاری در فرودگاه کابل | نخست وزیر پاکستان: یک افغان مسئولیت این حمله را بر عهده داشته است
سرخط خبرها

شعری از سیدحکیم بینش، شاعر افغانستانی برای رئیس‌جمهور فقید ایران + فیلم

  • کد خبر: ۲۳۰۱۴۴
  • ۰۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۵
شعری از سیدحکیم بینش، شاعر افغانستانی برای رئیس‌جمهور فقید ایران + فیلم
سیدحکیم بینش، شاعر افغانستانی که امسال در دیدار شاعران با رهبری، شعرش مورد توجه قرار گرفت، حالا شعری تازه برای شهید سیدابراهیم رئیسی سروده است.

به گزارش شهرآرانیوز، شعری از سیدحکیم بینش شاعر مطرح افغانستانی که به رئیس‌جمهور شهید تقدیم شده است:

دنبوره‌ام این بار هم غم می‌نوازد
در دستگاه شور، ماتم می‌نوازد

چون کوهِ مه‌آلوده، آه سرد دارم
ای شعر مانند تو، من هم درد دارم

ای شعر ای آتش‌فشان! خاموش تا چند
دستور ده، فواره‌ها آتش ببارند

در بستر رگ‌های من آتش روان است
فعال شو روشن شود آتش‌فشان است

هر واژه یعنی یک گدازه در دل من
یا انفجار بمب تازه در دل من

اصل خبر را بالگرد آورد آن عصر
هی رفت داغ آورد و درد آورد آن عصر

ای کاش یک‌بار دگر اعجاز می‌گشت
ای کاش ابراهیم از آتش بازمی‌گشت

مردی که هم‌رنگ تمام خاکیان بود
مردی که مانند خمینی مهربان بود

مردی که مانند بهشتی بود مظلوم
مردی که شد هم‌سفره با اقشار محروم

بوی رجایی رفت هرجا پای او رفت
در پویشش آن ویژگی‌ها بود معلوم

با شهری و با روستایی هم‌پیاله
تکیه‌کلامش بود الفاظ جلاله

از جنس مردم بود و با مردم همیشه
از عشق مردم بین مردم گم همیشه

او همنشین با خاکیان منزل‌به‌منزل
می‌شد به‌آسانی گشایی سفرۀ دل

مثل برادر پای حرفت می‌نشست او
از بغض‌هایت بغض‌هایش می‌شکست او

رنگ تمام مهربانی در نگاهش
با آه تو تا آسمان می‌رفت آهش

با دردهای تو صمیمی بود آن مرد
در این سحر مثل نسیمی بود آن مرد

یادش نخواهد رفت یک افغانسِتانی
آن بوسه بر پیشانی و آن مهربانی

آن سفره‌افطاری که مهمانش تو بودی
در عکس معلوم است: جانانش تو بودی

رفتی عیادت حال ما را خوب کردی
این مور را با حشمتت مجذوب کردی

ما نیز چون ابر بهاران گریه کردیم
برشانه‌های کل ایران گریه کردیم

بنویس از دریاچۀ اندوه بنویس
از آن ابر مردِ سلیمان‌کوه بنویس

این داغ بیرون از بیان و شرح و بسط است
صد کهکشان انبوه در انبوه بنویس

این واژه‌ها در وصف او کم وزن هستند
پسوند نامش را تو هم نستوه بنویس

مردی که مانند خمینی زندگی کرد
آری حسینی او حسینی زندگی کرد

من شرح غم را می‌نویسم، باز باران
با ما چرا دارد سرِ ناساز باران

سید حکیم بینش

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->