به گزارش شهرآرانیوز، عقربهها ساعت ۱۹ یکشنبه هفدهم مهرماه سال ۱۴۰۱ را نشان میداد که دختر جوانی هراسان با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و با صدایی لرزان به اپراتور گفت: لطفاً کمک کنید؛ در خیابان کارگاه محله فردوسیه شهریار یک نفر به قتل رسیده است.
طولی نکشید که ماجرای این مرگ مشکوک در بیسیم کارآگاهان جنایی پلیس شهریار پیچید و خیلی زود تیمی از متخصصان بررسی صحنه جرم پای در خیابان موردنظر گذاشتند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
ماشینهای کلانتری ۲۰ فردوسیه، پلیس آگاهی، مأموران تیم تشخیص هویت، آمبولانس پزشکی قانونی و خودروی بازپرس ویژه قتل در محل حضور داشتند؛ جمعیت زیادی نیز اطراف حلقه زردرنگ امنیتی جمع شده و با نگرانی بهدنبال اخبار تازهای از این جنایت هولناک بودند.
تیم جنایی با جسد مردی ۳۴ساله مواجه شد که هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود، گزارش پزشک صحنه نیز حکایت از آن داشت که مقتول بهخاطر اصابت جسم نوکتیز به قلبش به قتل رسیده است و آثار دفاعی روی دستانش وجود دارد.
در بازرسی بدنی از مقتول مشخص شد که تلفن همراهش به سرقت رفته است و او سرایدار یکی از شرکتهای اطراف صحنه جرم است که همین سرنخ باعث شد فرضیه ارتکاب قتل توسط سارقان پررنگ شود.
در روند تحقیقات، دختر جوانی که موضوع را از طریق تماس تلفنی به پلیس گزارش داده بود، هدف تحقیق قرار گرفت و گفت: دانشجوی دانشگاه این منطقه هستم و هنگامی که کلاسم تمام شد برای گرفتن تاکسی بهسمت خیابان آمدم، اما مرد جوانی را دیدم که دستش را روی قلبش گرفته بود و آهسته راه میرفت؛ دقایقی بعد او به زمین افتاد هنگامی که بهسمتش رفتم در خون غلتیده بود و دیگر نفس نمیکشید.
دقایقی بعد پسر جوانی سراسیمه خود را به محل صحنه جرم رساند و مدعی شد که دوست مقتول بوده است و زمان جنایت با یکدیگر بودند؛ او ماجرا را اینطور توضیح داد: نام مقتول محمود است. هنگام پیادهروی بودیم که ناگهان ۲ سرنشین یک موتورسیکلت آبیرنگ روبهروی ما توقف کردند و با انگیزه زورگیری با چاقو بهسمتمان حملهور شدند. در این میان ضرباتی را به مقتول وارد کردند و پس از اینکه تلفن همراهش را سرقت کردند، پا به فرار گذاشتند. من در جریان این سرقت توانستم محل را ترک کنم، اما هنگامی که متوجه شدم دوستم به قتل رسیده است، خودم را سریعاً به اینجا رساندم.
کارآگاهان در تجسسهای جنایی به خیابانهای اطراف نگاهی انداختند و به دوربین مداربستهای برخوردند که تردد موتورسیکلت عاملان جنایت را ضبط کرده بود، اما مشخص شد که متهمان حرفهای بوده و صورت خود را زمان ارتکاب این سرقت مرگبار پوشانده بودند.
پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات همچنان ادامه داشت تا اینکه ۱۵ روز پس از ارتکاب جنایت، تلفن همراه مقتول روشن شد که اقدامات فنی ثابت کرد موبایل موردنظر در دست یکی از متهمان است و او از وقوع قتل خبری ندارد.
تیم پلیسی در این شاخه از تحقیقات با اقدامات اطلاعاتی، هویت و مخفیگاه متهمان را در نقاط مختلف تهران شناسایی کرد و متوجه شد که آنها دارای سوابق کیفری هستند که همین سرنخ کافی بود تا عاملان جنایت در یکقدمی بازداشت قرار بگیرند.
کارآگاهان در آخرین گام با کسب مجوزهای لازم قضایی از بازپرس پرونده راهی مخفیگاههای موردنظر شدند و پس از تعقیب و مراقبتهای نامحسوس در زمانی مناسب طی عملیاتهایی همزمان، متهمان را دستگیر کردند.
متهمان پس از انتقال به دایره جنایی پلیس آگاهی شهریار هدف بازجویی قرار گرفتند. دو مرد جوان بهصورت جداگانه صراحتاً به قتل و ارتکاب سرقت در خیابان کارگاه محله فردوسیه اعتراف کردند و عنوان داشتند که بهخاطر مصرف قرص و مشروبات الکلی کنترل خود را از دست داده بودند.
پس از پایان تحقیقات مقدماتی، کیفرخواست متهمان به اتهام قتل و سرقت مقرونبهآزار از سوی دادسرای شهریار صادر شد و اوایل سال ۱۴۰۲، متهمان پای میز محاکمه در دادگاه کیفری یک استان تهران ایستادند.
در ابتدای جلسه رسیدگی، کیفرخواست صادرشده از سوی دادسرای شهریار قرائت شد و پدر مقتول گفت: فرزند ۳۴سالهام که پدر دو فرزند هشتساله و دوساله است، بهطور بیرحمانه و بیگناه بهخاطر سرقت موبایل قربانی جنایت شد. من خواهان اشد مجازات برای متهمان هستم و بههیچوجه حاضر به رضایت نیستم.
سپس متهم اصلی که ضربات مرگبار را به بدن مقتول وارد کرده بود، در جایگاه حاضر شد و اتهام مباشرت در قتل عمدی به او تفهیم شد.
متهم گفت: من و همدستم که صاحب موتورسیکلت آبیرنگ است، دوستان قدیمی هستیم. ما ساعتی قبل از اینکه برویم در خیابان تا از مردم سرقت کنیم، مشروبات الکلی مصرف کردیم و دو قرص روانگردان خوردیم و در ادامه راهی محله شهریار شدیم.
سوار موتور بودیم که چند مرد جوان را در خیابان کارگاه مشاهده و جلوی پای آنها توقف کردیم. من که حالت طبیعی نداشتم، سریعاً برای سرقت تلفن همراه بهسمت مقتول رفتم، اما او مقاومت کرد و چون کنترلم را بهخاطر مصرف مشروب و قرصها از دست داده بودم، ضرباتی را وارد کردم؛ جزئیات دقیق حادثه را بهیاد ندارم، حتی تا لحظهای که بازداشت شدم فکر میکردم بهصورت سطحی ضربهها را وارد کردم.
در ادامه این جلسه رسیدگی، همدست متهم در جایگاه ایستاد و گفت: همانطورکه دوستم توضیح داد من هم بهخاطر مصرف مشروبات الکلی و قرص روانگردان جزئیات حادثه را بهیاد ندارم. من در جریان این سرقت مرگبار ضربه کشندهای را به بدن مقتول وارد نکردم و صرفاً راننده موتورسیکلت بودم.
پس از پایان اعترافات متهمان، قضات دادگاه کیفری یک استان تهران، پایان جلسه را اعلام کردند و برای صدور رأی، وارد شور شدند.
منبع: تسنیم