مریم محبی | شهرآرانیوز؛ کلا بیست وسه دقیقه زمان برد، اما محملی شد برای انواع واقسام بی ادبی ها. هرآنچه در این مدت به زبان آمد، یا با نیش وکنایه بود یا حامل توهین مستقیم. بیست وسه دقیقهای که قرار بود بستر مباحث و مسائل فوتبالی باشد صرف حرفهای حاشیهای شد. اما آنچه بیشتر از این حرفها توی ذوق زد؛ طرز و لحن بیان آنها بود که با کلمهها و عبارات زنندهای همراه شد.
مدیرعامل باشگاه فوتبال پرسپولیس و سرپرست مدیرعاملی باشگاه فوتبال استقلال، در برنامه زنده، روبه روی صدهاهزار بیننده، چیزهای نامربوطی به هم گفتند که یک بار دیگر داستان گفتار نامتعارف مقامها و مسئولان رسمی را سر زبانها انداخت، به گونهای که علیرغم گذشت چند روز از اصل ماجرا و پایانیافتن لیگ با قهرمانی پرسپولیس همچنان میشود درباره آن سخن گفت.
ماجرا از برد پرسپولیس در برابر مس رفسنجان در هفته آخر لیگ برتر کشور شروع شد، بردی که دست استقلالیها را از جام کوتاه کرد و قرمزها را به قهرمانی رساند. اما این برد مشکوک بود و اختلاف برانگیز شد. در نتیجه، رضا درویش، مدیرعامل پرسپولیس، و فرشید سمیعی، سرپرست مدیرعاملی استقلال، حضوری و تلفنی، در برنامه «فوتبال برتر» حاضر شدند تا در رسانه عمومی در این زمینه گفتگو کنند و پاسخ گوی سؤالات و شائبههای ایجادشده پیرامون این مسئله باشند. با این همه، دو طرف فقط کلیاتی نه چندان مهم درباره قراردادهای بازیکنان و بدهکاریهای باشگاهها و داوری گفتند.
در این میان، آنچه به نظر آمد و اهمیت یافت و واکنش برانگیز شد زبان و بیان طرفین بود که هرچه پیشتر میرفتند طلبکارانهتر میشد و بیشتر رنگ وبوی تمسخر و توهین میگرفت. دو مدیر داشتند از «توهم زدن» و «ادبیات چاله میدانی» حرف میزدند، تا آنکه سخنان درویش در برابر سمیعی ــ که گیلکی است ــ آتش بحث را بیش از پیش برافروخت.
او گفت: «شما، اگه فرصت میکردین ــ در درجه اول ــ فقط میرفتین این لهجه تونو یه جراحی میکردین، بهتر بود.... بازم از مردم عذرخواهی میکنم که امشب مجبور شدن تحمل کنن این نوع گرامر یا دیالوگ رو از ایشون.» این جملات عجیب که سکوت مجری برنامه، محمدحسین میثاقی، و جوابهای آتشینتر سمیعی را به دنبال داشت موجی از واکنشهای فوتبالیها و غیرفوتبالیها را در پی آورد.
یکی از مجریان برنامههای ورزشی در واکنش به این حاشیهها گفت: «یک ایراد بزرگ فوتبال ما اینه که دوستان نمیدونن چه جایگاهی دارن و مدام مشغول دعوا هستن.» و بعد یادآور شد که نباید به کسی که شأن رسانه را نمیداند تریبونی برای صحبت داد.
جواد خیابانی نیز در برنامه «سلام صبح بخیر» از جای خالی فرهنگ در ورزش سخن گفت و اینکه در باشگاههای ایران فرهنگ وجود ندارد: «بیایید با حذف این واژه [فرهنگی-ورزشی]اسم باشگاههای خودتان را بگذارید بنگاههای اقتصادی ورزشی! همه چیزمان شده دلالی و تهمت و دروغ! من تعجب میکنم چطور دو مدیر بالادستی فوتبال ما در مقابل هم از این ادبیات استفاده میکنند؛ بعد، انتظار داریم جوانها یاد نگیرند!» از غیرفوتبالی ها، رضا صادقی، خواننده بندرعباسی، با انتشار ویدئویی کوتاه در فضای مجازی، با لهجه جنوبی گفت: «لهجه من ستارهای است روی دوشم.»
واکنشها البته فراوان اند، اما از آنها بیشتر نمونههای گفتار غیرمعمول و عجیب غریب برخی از صاحب منصبان کشور در جایگاههای ورزشی و غیرورزشی است که متأسفانه یا خوشبختانه به گوش مردم رسیده و در زمان کوتاهی واکنشهای بسیاری، گاه شدید، در پی داشته است.
برای مثال، همین چند وقت پیش، ویدئویی از رفتار تمسخرآمیز یکی دیگر از اهالی فوتبال، یعنی مهدی تاج، نسبت به مجری جوان یک برنامه ورزشی دست به دست شد. در این ویدئو، تاج ــ که صحبت هایش بارها جنجال آفریده است ــ پس از اینکه مجری میگوید: «می فهمم» با لحن خاصی بیان میکند: «الحمدلله متوجه هستی! خیلی خوشحالم میگویی میفهمی، ها! اینکه شما میگویی مـی فهمـم خیلـی خوب است!»
البته بیرون از زمین فوتبال هم از این چیزها میشود دید، حتی بیشتر! عرصه سیاست بهترین منظره است! در دنیای سیاست هم مناظرهها روشنترین جلوه گاه این طرز گفتارند. مناظرههای سیاسی، از جمله همین مناظرههای انتخاباتی ایران که به زودی دوره تازه اش را از نظر خواهیم گذراند، همیشه بستر نوعی از مجادلات کلامی بوده که جریانی از واکنشهای عمومی را به راه میاندازند.
بسیاری اوقات، مناظره بدل به صحنه صف آرایی و رویارویی دو یا چند تن میشود که به جای گفتن از آینده و برنامهها و اهداف خودشان از سلاح کلام استفاده میکنند تا دیگری را تکه وپاره کنند. آنها هر چیزی را دستاویز قرار میدهند تا در بستر زبان به حریف حمله ببرند.
نمیشود از ادبیات و کلام مقامات سیاسی صحبت کرد و از کارهای برخی سیاسیون داخلی غافل ماند.
دلیل شهرت و چه بسا محبوبیت یکی از این رجال سیاسی ما اصلا طرز و لحن صحبتهای او و واژگانی است که حتی در تریبونهای رسمی نیز نمود دارد و به سرعت فراگیر میشود. برخی از جملات او هنوز که هنوز است نقل محافل است و گاه وبیگاه دستمایه طنازی در شبکههای اجتماعی میشود. اینکه سیاست داری بگوید: «آب را بریزید همان جایی که میسوزد!» چندان متعارف و البته زیبنده نیست. همین فرد، یک جای دیگر، در دفاع از عملکرد وزیر اسبق خود، گفته بود: «آقای ... مثل هلو میماند!»
نمونههای آن ورِ آبی هم کم نیست. از چهرههای جنجالی اخیر، باید به رئیس جمهور پیشین آمریکا اشاره کرد. اگر رئیس جمهور کنونی آمریکا به خاطر کردارهای غریبش شهره است، ترامپ مدام به دلیل کلام زننده و استفاده از واژگان نامناسب در محافل رسمی و نشستهای خبری سرزنش میشد. او، همچنین، در سخن گفتن نیز بسیار تندوتیز است و از هیچ حملهای دریغ نمیکند.
ترامپ، یک بار در انتخابات ریاست جمهوری، رقیبش، هیلاری کلینتون، را فاسدترین کاندیدای تاریخ خواند و مرتبهای دیگر نانسی پلوسی، از رؤسای پیشین مجلس نمایندگان آمریکا، را یک زن بیمار با مشکلات روانی فراوان معرفی کرد. او کلمات زشتی را درباره مخالفان خود به کار میبرَد که اکثر رسانهها از بازگویی آنها عاجزند!
این داستانها را که دنبال کنید، در خوشبینانهترین حالت، اغلب میرسید به یک عذرخواهی کوتاه و سردستی یا در نهایت یک جریمه مالی. داستان درویش و سمیعی هم چنین پایانی داشت. مدیرعامل پرسپولیس در یک استوری نوشت: «بنده با افتخار شمالی هستم و ارادتمند تمام گویشهای ایران زمین، به ویژه مردم دوست داشتنی گیلان و مازندران و گلستان. انتقادات من به رفتار و فرافکنیهای ایشان همچنان پابرجاست، اما بدون هیچ توجیهی از تک تک کسانی که یکی از جملاتم آزرده شان کرده صمیمانه عذرخواهی میکنم.
ایران و ایرانی سربلند باد!» همچنین، با دستور موقت کمیته اخلاق، درویش به مدت ۲۰ روز از هرگونه فعالیت فوتبالی محروم شد که خود این حکم هم واکنشهایی را در پی داشت، چنان که کاربری نوشته بود: «فقط ۲۰ روز ناقابل محرومیت (شما بخونین استراحت)، برای کسی که سمت داره، اما هنوز بلد نیست در یک فضای رسمی و عمومی از چه کلمه و چه ادبیاتی استفاده کنه.»
گفتن ندارد که یکی از آداب گفتگو ــ حضوری باشد یا نه ــ استفاده از کلام درست و استفاده درست از کلام است. طرف گفتگو، جدای از اینکه باید دایره لغات گسترده و پسندیدهای داشته باشد، باید از رفتارهای ناجوانمردانه کلامی هم پرهیز کند. بحث بر سر کلام ناپسندیده نیست، بر سر این است که این طرز گفتار مصداق مغالطه است و مغالطه هم برای به غلط انداختن مخاطب است.
وای اگر بستر این گفتگوها بستر حساسی مثل سیاست باشد! اگر سیاست مداری این آداب را به جا نیاورد و واکنشی هم ندید، آن وقت باید بیش از اینها نگران شد. در این بین، نقش رسانه بسیار اساسی است، زیرا هم میتواند زمینه ساز ظهور حداکثری این معضلات شود و هم میتواند راهی برای مقابله با آنها پیش پای ما بگذارد.