نام گذاری هر سال هدایت کننده گامها و تصمیمهای دولت مردان کشور است، اما مهمتر از شعار سال این است که ما چه مقدار در تحقق این موضوع موفق بوده ایم. در سالی که گذشت، بخش خصوصی همه تلاش خود را برای رونق تولید در کشور انجام داد و تحریم همه جانبه آمریکا و افزایش روزافزون قیمت دلار چرخه تولید برخی کالاها را دچار مشکل کرد، اما با نگاه به نیمه پر لیوان این موضوع سیاست کشور و اشتیاق مردم را به سمت استفاده از کالاهای داخلی بیشتر از گذشته سوق داد و تولیدات برخی محصولات را متحول کرد. همچنین افزایش قیمت دلار برای کالاهای صادراتی ایرانی یک مزیت محسوب شد، زیرا صادرکنندگان میتوانستند با ارائه محصولات خود با قیمتهایی به مراتب کمتر از دیگر کشورها از این شرایط به عنوان مزیت اقتصادی بهره ببرند. اما برخی سیاستهای اقتصادی کشور و تحریمهای مالی، بازگشت ارز به داخل کشور را با سختیهای بسیاری همراه کرد و همین موضوع باعث شد نتوانیم از موقعیت به وجود آمده بهره لازم را ببریم. در مقابل شرکتهای خارجی به ویژه اروپایی به دلیل حجم بالای مبادلات با آمریکا و ترس از تحریم ها، عطای مزیتهای مختلف محصولات ما را به لقای آن بخشیدند و قید مبادله با ایران را زدند که این مسئله علاوه بر افزایش قیمت دلار، هزینههای تولید در کشور را بیشتر از گذشته کرد. باید در نظر داشت که نباید تنها از دولت برای رونق شرایط تولید انتظار داشته باشیم، زیرا برای تحقق یک هدف باید به اجماع عمومی در کشور برسیم. آن وقت تک تک مردم جامعه، دولت و تولیدکنندگان همگی باید در تعیین سیاستهای رفتاری خود تجدید نظر کنند. اکنون شرایط اقتصاد همه کشورها به گونهای است که توسعه اقتصادی وابسته به ارتباط با دنیاست. ایران جزیرهای منفک و دورافتاده نیست، پس اینکه ما با تحریمهایی برای صادرات کالاهای خود مواجه باشیم، بی شک بر اقتصاد و به دنبال آن بر تولید اثر میگذارد. به علاوه در اوضاع کنونی با کاهش قیمت نفت و فروش حداقلی آن، آینده اقتصاد کشور بحرانی خواهد شد، مگر اینکه همگی برای بهبود و گذر از این بحران بسیج شویم.