به گزارش شهرآرانیوز، «اشک میریختم و مواد میزدم. خسته میشدم، ولی نمیتوانستم کنار بگذارم. اولش فکر میکردم مصرفش از روی تفنن و کنترل شده است. انرژی بالایی داشتم. کارِ دو روز را در یک روز انجام میدادم. بی نهایت سرخوش بودم، غافل از اینکه دوره طلایی خیلی زود تمام میشود و لذتش دیگر تکرار نمیشود. کار به جایی رسید که اگر مخدری نبود، همه کارهایم مختل میشد. دوره مصرف اجباری فرا رسیده بود. گاهی صد بار تلاش میکردم تا یک بار موفق به ترک شوم، با این حال نمیتوانستم. در تنهایی فریاد «خسته شدم» میزدم تا از این وابستگی رهایی پیدا کنم.»
این چند سطر زبان حال یکی از افرادی است که به مخدرها وابستگی و اعتیاد پیدا میکنند. کسانی که در آغاز هدفشان از مصرف هرگز اعتیاد نیست، ولی ماده افیونی به هر ترتیب که شده آنها را به دام بلا میاندازد و گرفتار میسازد. شیرین شاهی خانه مقدم، روان شناس بالینی و کارشناس سلامت روان، اجتماعی و اعتیاد مرکز بهداشت هم بارها مشابه این شرح حال را از زبان مراجعانش شنیده است و این بار قرار است به مناسبت روز جهانی مبارزه با مواد مخدر از تأثیر این مواد بر رفتار افراد مصرف کننده برایمان بگوید.
۲۴ سال
سن اعتیاد در کشور ۲۴ سال اعلام شده است و در این میان، مصرف تریاک رتبه نخست را دارد.
۴۰۰۰ نفر
سالیانه حدود ۴هزار نفر براثر مصرف مواد مخدر در ایران جان خود را از دست میدهند.
۴,۴۰۰,۰۰۰ نفر
بیش از ۴میلیون و۴۰۰ هزار نفر مصرف کننده مستمر و غیرمستمر در کشورمان داریم که به معنای درگیری یک ششم از جمعیت ایران (خانوادهها و بستگان) مستقیم و غیرمستقیم با معضل مواد مخدر است.
۸۰ %
در ایران، ۷۵ تا ۸۰ درصد استفاده به صورت سنتی و ۲۰ تا ۲۵ درصد صنعتی است.
۲ %
نرخ شیـــــــــوع اعتیاد در جمعیت دانش آموزی ۲ درصد است.
۱۷ تا ۳۵ سال
بیشتر معتادانی که خواسته یا ناخواسته برای ترک به مراکز ترک اعتیاد مراجعه میکنند در بازه سنی هفده تا سی وپنج سال هستند.
۱۳ تا ۱۸ سال
اکنون نوجوانان سیزده تا هجده سال تمایل به مصرف انواع حشیش دارند که این مصرف، سبب از بین رفتن تمرکز، افسردگی و بالا رفتن فشارخون میشود.
۲,۴۱۷ فوتی
بیشترین تلفات اعتیاد در سال ۱۴۰۰ مربوط به داروهای مخدر و شامل ۲هزار و ۱۰۱ فوتی بر اثر مصرف متادون، ۲۲۴ فوتی بر اثر مصرف ترامادول و ۹۲ فوتی بر اثر مصرف سایر داروهای مخدر بوده است.
در برخی دستهبندیها، انواع دخانیات و الکل جزو مخدرها محسوب میشوند، چون با تأثیر بر روی سیستم مرکزی اعصاب سبب ایجاد تغییرات جسمانی، رفتاری و روانی در افراد میشود.
هر مادهای که روی مغز اثر بگذارد و هیجان ها، عصبانیتها، افسردگیها و رفتار غیرطبیعی را در فرد افزایش دهد و به مصرف پی در پی وابستگی ایجاد کند، مخدر است. وابستگی یعنی تمایل شدید به مصرف یک ماده مضر درحالی که پیامدهای آن واضح است، ولی فرد مجبور به استفاده از آن است.
دلایل گرایش افراد به مواد مخدر زیاد است، ولی مهمترین آنها را در چند علت میتوان خلاصه کرد.
با عوارضی که مصرف مواد بر روح و روان فرد میگذارد او دچار مشکلاتی میشود که به طور قطع این مشکلات، بنیان خانواده را از هم میپاشد. به طور کلی فردِ مصرف کننده درگیر آسیبهای خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی زیادی میشود.
هرچه اعتیاد در زندگی فرد طولانیتر شود، اثر مخرب بیشتری را به فرد تحمیل میکند. پیامدهای بیماری اعتیاد هم زمان هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد.
در افراد معتاد رفتارهای طبیعی خانوادگی و فردی تغییرات زیادی میکند. این افراد از رفتن به جمعها و حتی حضور در جمع خانواده خود برای آنکه مورد سؤال قرار نگیرند، خودداری میکنند.
رفت وآمدهای مشکوک، دوستان ناباب، دروغ گویی، بی مسئولیتی و بی توجهی به مسائل مالی و مشکلات خانواده، بی توجهی به نیازهای اساسی همسر و فرزندان از جمله تغییرات این افراد است.
افسردگی حاصل از اعتیاد نشانههایی مانند گوشه گیری، کم حرفی، ارتباط پایین خانوادگی، اختلال جنسی، بی انگیزگی برای کار و نداشتن توان ابراز محبت به همسر و فرزندان را زیاد میکند.
وندالیسم، رفتارهای تکانشی، پرخاشگری، ورود به دعوا، نداشتن پشیمانی پس از آسیب رساندن به دیگران، فقدان همدلی با دیگران، بی پروایی، بی توجهی به ایمنی شخصی یا ایمنی دیگران و بی توجهی به نظافت شخصی از رفتارهای رایج افراد وابسته به مخدرهاست.
در افرادی که دچار آسیبهای اجتماعی اعتیاد شده اند رفتارهایی مانند شب نشینیهای مکرر، خروج بی دلیل از خانه، پنهان کاری در خانه و محل کار، غیبت از محل کار و افت تحصیلی و ترک تحصیل دیده میشود.
این افراد به طور معمول مشکل مالی دارند و برای تهیه مواد مصرفی و قرض گرفتن از دیگران به تکدی گری، سرقت از وسایل خانه و وسایل دیگران یا به فروش مواد مخدر اقدام میکنند.
قلدری کردن نسبت به دیگران هم از اختلالهای شخصیت ضداجتماعی است که در افراد معتاد ایجاد میشود.
فرد مصرف کننده همیشه فکر میکند جلو صف ایستاده و خوشحال و پرانرژی و بانشاط است، ولی به مرور میبیند آخر صف قرار دارد، زیرا میل به مصرف در او روز به روز افزایش مییابد. بالا رفتن میل به مصرف و مقدار مواد مصرفی با فرد بیمار کاری میکند که در نهایت در حسرت میماند تا یک شب بدون نشئگی و شبیه آدمهای عادی زندگی کند. فردی که تصمیم به ترک دارد میتواند این مراحل را طی کند.