به گزارش شهرآرانیوز؛ آیتالله سیداحمد علمالهدی صبح امروز در مراسم عزاداری صبح عاشورا که در میان خیل عزاداران اهلبیت(ع) در حرم مطهر رضوی برگزار شد، با بیان اینکه روز عاشورا روز «اشک» است، اظهار کرد: معمولاً اشکی که از چشم ما جاری میشود، بر دو قسم است؛ یکی اشک سرد و یکی اشک گرم.
ایشان ادامه داد: وقتی در مقابل یک خبر مسرتبخش مثل دیدار یک عزیز ذوقزده میشوید، گریه میکنید و اشک جاری میشود، این اشک، اشک سرد است و عربها به این اشک «قره الاعیون» میگویند؛ یعنی اشکی که چشم را سرد میکند و عربها دعا میکنند که خدا چنین اشکی نصیب تو کند.
نماینده ولیفقیه در خراسانرضوی با بیان اینکه در مقابل اشک سرد، اشک گرم قرار دارد، افزود: اشک گرم هنگام مصیبت، رنج و غم یا یادآوری آن مصیبت از چشم جاری میشود؛ این اشک، اشک گرم نامیده میشود؛ زیرا از سوز دل برآمده و چشم را میسوزاند.
ایشان با اشاره به اینکه اشک بر مصائب سیدالشهدا(ع) اشک گرم است، ابراز کرد: امروز که بر مصائب ابیعبدالله گریه میکنید، احساس میکنید چشمتان گرم شده و این اشک از سوز جان است.
آیتالله علمالهدی با اشاره به حدیثی از امام هشتم(ع) درباره روز عاشورا که میفرمایند: «إنّ یوم الحسین أقرح جفوننا و أسبل دموعنا، و أذّل عزیزنا یا أرض کربلا أورثتنا الکرب و البلاء إلى یوم القیمة فلیبک الباکون، فإنّ البکاء علیه یحطّ الذّنوب العظام»، خاطرنشان کرد: امام رضا علیهالسلام میفرمایند «روز عاشورا پلکهای ما را زخمی کرد» یعنی امام رضا آنقدر روز عاشورا گریه میکردند که پلک چشمشان زخمی میشد، «روز عاشورا چشمهای ما را ناودان قرار داد»، یعنی همانطور که از ناودان باران میآید، از چشم ما اشک جریان دارد.
ایشان به جایگاه اشک بر سیدالشهدا علیهالسلام اشاره کرد و گفت: سیدالشهدا در روایتی فرمودند «کسی که در پیش او مصائب ما ذکر شود و او حتی بهاندازه یک بال مگس گریه کند، خدا گناهان او را ولو بهاندازه کف دریا باشد، میآمرزد»؛ این وعدهای است که امام حسین علیهالسلام به گریهکنان خود دادند.
عضو مجلس خبرگان رهبری اشک بر مصائب سیدالشهدا(ع) را یکی از نشانههای مؤمن عنوان کرد و افزود: امام صادق علیهالسلام از قول امام حسین علیهالسلام نقل کردند «من کشته اشکها هستم. هر مؤمنی به یاد من بیفتد، اشکش به خودیخود جاری میشود؛ این علامت مؤمن و کسی است که ایمانش ایمان قوی بوده است».
ایشان تصریح کرد: شهادت عزیزان سیدالشهدا(ع) از شهادت حضرت مسلم در شهر کوفه آغاز شد. از روز نهم ماه ذیالحجه، شهادت کربلا آغاز شد که در این روز، جناب مسلم شهید شدند اما وقایع روز عاشورا از سحر امروز آغاز شد؛ سیدالشهدا علیهالسلام امروز سحر بعد از اینکه تهجدشان را انجام دادند، مقداری به خواب رفتند. بیدار که شدند فرمودند «من در خواب دیدم یک عده سگ به من حمله کردند و میخواهند مرا تکهتکه کنند و در بین سگها، یک سگ سیاهوسفید است. دیدم این سگ بیش از سگهای دیگر به من حمله میکند، گمان میکنم مردی که امروز سر از بدن من جدا میکند، یک فرد پیس باشد؛ بعد از دیدن این سگها، چشمم به پیغمبر افتاد. جماعتی از اصحاب با پیغمبر بودند. پیغمبر آمد و فرمود پسرم امروز تو را میکشند، خداوند ورود تو را به اهل آسمانها و بهشت بشارت داده، پسرم افطار امشب تو با من است، بشتاب و امروز را به تأخیر نینداز...».
آیتالله علمالهدی خاطرنشان کرد: در هنگام تعقیبات نماز صبح، سپاهیان عمر سعد هوسهکنان به سمت خیمهها هجوم آوردند. امام دستان خود را رو به آسمان بلند کرد و فرمود «پروردگارا تو امید و پناه من هستی و هر سختی بر من وارد شد، امکانات و اطمینان من تو بودی»، مقابل خیمهگاه ایستادند و خطاب به کسانی که آمدند، فرمود «ای کسانی که جمع شدید مرا بکشید، عجله نکنید، حرفم را بشنوید، موعظهای که میکنم به نفع شما هست، اگر انصاف به خرج دادید سعادتمند خواهید شد».
ایشان با بیان اینکه سیدالشهدا علیهالسلام مطالبی را برای آگاهشدن و نجات سپاهیان دشمن بیان کردند، اظهار کرد: بعد، خطاب به سپاهیان دشمن فرمودند «بنشینید و فکر کنید من چه کسی هستم و بعد به خودتان برگردید، نفستان را مورد عتاب قرار دهید که آیا کشتن من بهصلاح است؟ آیا هتک حرمت من بهصلاح شماست؟ آیا من پسر دختر پیغمبر و پسر وصی پیغمبر شما نیستم؟» بعد از این صحبتها، لشکر عمر سعد به خیمهها حمله کرد، تیراندازی آغاز شد و تعدادی از سپاه امامحسین علیهالسلام به شهادت رسیدند.
امامجمعه مشهد با تأکید بر اینکه سیدالشهدا(ع) تا آخرین لحظات، تلاش برای بیدارکردن سپاهیان دشمن داشتند، گفت: امامحسین(ع) بعد از تهاجم دشمن به خیمهها، به سپاهیان خود رو کردند و فرمودند آماده شوید برای رفتن بهسوی مرگی که در انتظار شماست.