الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ به تازگی هیئت مؤسس مؤسسه هنرهای تجسمی خراسان رضوی که تا پیش از این در قالب انجمن فعالیت هایش را پیش میبرد، در فراخوانی از هنرمندان خواسته است برای شرکت در مجمع عمومی و انتخابات هیئت مدیره این مؤسسه داوطلب شوند.
نقاشی، مجسمه سازی، گرافیک، تصویرسازی، خوش نویسی، عکاسی، سفال و سرامیک، کاریکاتور، نگارگری و هنرهای جدید مورد تأیید اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان، رشتههایی هستند که هنرمندان آنها با دارابودن مدرک دانشگاهی مرتبط یا داشتن دست کم پنج سال سابقه فعالیت حرفهای میتوانند برای عضویت یا کاندیداتوری در هیئت مدیره درخواست دهند.
در سالهای گذشته بسیاری از هنرمندان انتقادهایی از عملکرد انجمن داشتند و معتقد بودند این موضوع باعث منزوی شدن و دل سرد شدن هنرمندان از فعالیتهای صنفی شده است. در ادامه نظر دو هنرمند شناخته شده مشهدی را درباره لزوم مشارکت هنرمندان در این انتخابات و مشکلاتی که این مؤسسه باید درپی رفع آنها باشد، جویا شدیم.
محمد ملک، هنرمند خوش نویس مشهدی، با تعریفی از هنرمند میگوید: هنرمند ویژگیای دارد که دیگر افراد جامعه از آن بی بهره اند و آن برخورداری از نوعی ویژگی در بیان خویشتن است. او کسی است که درجه حساسیتش به مسائل خرد و کلان اجتماعی، از بقیه بیشتر است و راهی برای بیان احساسش در اختیار دارد.
او در ادامه به گستردگی موضوعی انجمن هنرهای تجسمی اشاره میکند و میافزاید: گرد هم آوردن طیف وسیعی از سلایق و احساسات در رشتههای متنوع انجمن مانند نقاشی، گرافیک، مجسمه سازی، خوش نویسی و... در کنار یکدیگر کار دشواری است و اینکه بخواهیم این جمعیت ناهمگون را به چارچوبهایی مقید کنیم، دشوارتر است.
ملک با اشاره به دشواربودن مسیری که انجمن هنرهای تجسمی در پیش دارد، میگوید: بزرگترین مشکل هنرمندان شاید این موضوع باشد که انجمنی تشکیل شود، اما در اساسنامه اش اهداف بزرگی را با کلی گویی برای خود تعریف کند که سازوکاری برای نیل به آن اهداف در اختیار نداشته باشد.
در اساسنامه بیشتر این انجمنها به دغدغه حمایت از هنرمند اشاره میشود، درحالی که واقعا مشخص نمیشود این حمایت چگونه قرار است عملی شود. برای مثال هنرمندان بیشتر در تهیه مواد اولیه باکیفیت و حرفه ای، نمایش و فروش آثارشان در داخل و خارج با مشکل روبه رو هستند. انجمن باید به روشنی بیان کند چگونه میخواهد از هنرمندان در این زمینهها حمایت کند.
او میافزاید: با این اوصاف، تشکیل انجمنهای هنری باید انگیزههای مالی و معنوی متفاوتی برای هنرمندان ایجاد کند تا برای مشارکت رغبت داشته باشند. اگر هر انجمنی با هر نامی نتواند همه یا بخشی از مشکلات سر راه هنرمند را شناسایی و در جهت رفع آن اقدام کند، به نظر من به جز یک جایگاه تشریفاتی شأن دیگری نمیتواند برای خودش متصور باشد.
این هنرمند در ادامه با بیان مشکلات هنرمندان و انتظارات آنها از انجمن هنرهای تجسمی استان، میگوید: اگر مشکلات پیش روی هنر و هنرمندان را دسته بندی کنیم، برخی مسائل مربوط به ساختارهای فرهنگی و اعتقادی جامع، برخی مربوط به چارچوبهای حاکمیتی و برخی نیز به دلیل مشکلات مالی هستند. من فکر نمیکنم هیچ انجمنی آن قدر توانایی داشته باشد که بتواند به همه این مشکلات وارد شود و آنها را حل وفصل کند.
مهمترین راهبردهای معمول انجمنها در ترویج و آموزش هنر، حمایت از هنرمند، جذب امکانات مالی از سایر نهادها و بزرگداشت و تکریم هنرمندان خلاصه میشود. اینها همه واژههایی کلی هستند که باید جزءبه جزء تعریف شوند و راهکارهای آنها مشخص شود تا کارگروههای حرفهای و متخصص که حتما هم نیاز نیست هنرمند باشند، آنها را اجرا کنند.
ملک درباره آموزش در حوزه هنرهای تجسمی بیان میکند: در هنرهای تجسمی هر نهاد و سازمانی از آموزش وپرورش گرفته تا شهرداری و دیگر سازمان ها، خودش را در امر آموزش هنر سهیم میداند. چنان که در گوشه وکنار شهر به ویژه در فصل تابستان شاهد برگزاری کلاسهای متعدد هنری با مربیانی هستیم که خیلی تخصص و تسلطی در امر هنر ندارند. دستمزدهایی که برگزارکنندگان چنین کلاسهایی به مدرسان میپردازند، آن قدر ناچیز است که هنرمندان متخصص رغبتی به همکاری با آنها ندارند و این امر به هنر لطمه میزند. بنابراین، یکی از وظایف انجمن به نظر من سامان دهی امر آموزش هنر است.
وی اضافه میکند: برای حمایت از هنرمند، انجمن باید سازوکارهایی در جذب امکانات از سایر بخشها داشته باشد و سپس توزیع عادلانه این امکانات را مدنظر قرار دهد. این امکانات میتواند سامان دهی و کمک به برگزاری نمایشگاههای انفرادی و جمعی، تسهیل حضور هنرمندان در نمایشگاههای خارجی، خرید آثار، برگزاری حراج و نمایشگاه دائمی در استان و... باشد.
این هنرمند خوش نویس مشهدی بر ضرورت انجام فعالیتهایی مثل گردهم آمدن، نشستهای تخصصی و غیرتخصصی، گردشهای علمی و هنری از سوی انجمن که میتوانند به استراحت جسمی و روحی هنرمندان بینجامند، تأکید میکند و میافزاید: از طرفی در عصر اینترنت، هنرمندان جوان به سرعت از هنر سایر ممالک تأثیر میپذیرند و ایجاد ارتباط بین هنرمندان سنت گرا و نوگرا مجال شناخت از یکدیگر را به دور از پیش داوریهای مرسوم فراهم میکند.
او اضافه میکند: اگر یکی دو دوره انتخابات برگزار شود و عدهای با طرح اهداف کلی موفق شوند اعتماد هنرمندان را جلب کنند، اما پس از راهیابی به هیئت مدیره انجمن به دلایلی که گفتم کار خاصی را پیش نبرند، بیشتر هنرمندان در دورههای بعد در انتخابات حضور نخواهند یافت. در نتیجه، انجمنی که منتخب آحاد هنرمندان نباشد، وزنی برای تعامل و به دنبال آن نیل به اهداف اساسنامه اش نخواهد داشت.
فرامرز عامل بردبار، عکاس پیشکسوت مشهدی، بر ارزشمندبودن فعالیتهایی تأکید میکند که هر انجمن و گعدهای در مسیر حمایت از هنرمندان انجام میدهد. او در ادامه میگوید: مهم این است که آن انجمن چقدر در این مسیر حرکت میکند. متأسفانه در سالهای گذشته شاهد بوده ایم خود انجمن هنرهای تجسمی باعث انفعال، منزوی شدن و چنددستگی هنرمندان شده است.
او میافزاید: وقتی از سمت مدیران، حمایتهای درستی از هنرمندان تجسمی نمیشود، عملا خیلی از هنرمندان دل سرد میشوند و برای شرکت در انتخابات و کاندیداشدن مشارکت نمیکنند. در این اوضاع، فضا برای افرادی باز میشود که درک درستی از هنرمندان و مشکلات آنها ندارند و با عملکرد اشتباهشان باعث جدایی و فاصله گرفتن هنرمندان از هم میشوند. بنابراین، انجمن در وهله اول باید بتواند سلیقههای مختلف را کنار هم جمع و هم افزایی را بین هنرمندان ایجاد کند.
این هنرمند بر اتخاذ سیاستهایی به دور از باندبازی از سوی انجمن اشاره میکند و میگوید: اصلیترین رویکرد انجمن میتواند این باشد که هنرمندانی را که در کار خودشان ماهرند و دنبال باندبازی نیستند، متقاعد کند در انتخابات مشارکت کنند. امیدوارم چنین اتفاقی بیفتد و هنرمندانی که جایگاه دارند و در هنر استخوان خرد کرده اند، باانگیزه حضور پیدا کنند و ما دوباره به نقطه اول برنگردیم.
او با تأکید بر اینکه مهمترین مشکل در این زمینه نبود اعتبارات است، میافزاید: با دست خالی نمیتوان کاری کرد. برگزاری یک نمایشگاه عکس دست کم نزدیک به ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان هزینه دارد. کدام هنرمند میتواند این پول را هزینه کند؟ آیا انجمن از طریق حق عضویت میتواند در این بخش کاری انجام دهد؟
بردبار ادامه میدهد: وقتی هنرمند در انتخابات شرکت کند و حق عضویت بدهد، ولی بعد هیچ خروجیای نبیند، دل سرد میشود؛ بنابراین یک نیروی اولیه برای راه افتادن این قطار لازم است. بعد که راه بیفتد، خود اعضا میدانند چطور اعتباری را که به آنها اختصاص داده شده است، مدیریت و از هنرمندان حمایت کنند؛ ولی متأسفانه میبینیم انجمن تشکیل میشود، اما هیچ حمایت مالی از آن نمیشود.
او بخش دیگری از فعالیتهای انجمن را جذب اسپانسر از سازمانهای دولتی و خصوصی میداند و میگوید: اسپانسر معمولا مستقیم پول نمیدهد، بلکه با واگذاری پروژه یا برگزاری جشنواره از ظرفیت هنرمندان استفاده میکند؛ ولی قبل از اینکه انجمن بتواند چنین تعاملاتی را برقرار سازد، لازم است آن اعتبار اولیه را داشته باشد و اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی باید این اعتبار را تأمین کند. اگر این اتفاق بیفتد، انجمن به بخش آموزش نیز میتواند وارد شود و با شهریهای که میگیرد، خودش را رشد دهد.