فضای سیاسی و اجتماعی پساز انقلاب، شرایط جدیدی برای روحانیت به وجود آورد و سرنوشتی متفاوت برای حوزههای علمیه رقم زد. روحانیون که صدها سال به حجرهنشینی و سادهزیستی و دوری از مظاهر دنیا شناخته میشدند، یکباره در جایگاه مسئولیتهای رسمی و مناصب مختلف قرار گرفتند و مردم که از روحانیت غالبا سیمایی معنوی و عرفانی در خاطر داشتند با نسلی از روحانیت مواجه شدند که حرفهای سیاسی میزدند و تصمیمهای اجرایی میگرفتند و دارای قدرت و امکانات و اختیار فراوان بودند.
این موقعیت جدید، تصویر جدیدی از روحانیت در افکار عمومی شکل داد و گرچه این تصویر، چندان هم دقیق نبود، به تلقی و تصور عمومی در جامعه تبدیل شد.
از سوی دیگر، تحولات سبک زندگی و تغییرات عمومی در حوزه اجتماعی و فرهنگی، نوعی گرایش و اشتیاق به مضامین و محتوای عرفانی و معنوی را افزایش داد و مجموع این عوامل، انگار نوعی دلتنگی برای قشری از روحانیت عارفمسلک و دنیاگریز و مردمدوست را در مخاطب ایجاد کرد. در چنین فضایی، آثاری از کتاب تا فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی تولید و با استقبال نیز مواجه شد.
نخستین اثر در این فضا کتاب «فضیلتهای فراموششده» بود که روزنامه و مؤسسه اطلاعات در شرح احوالات مرحوم شیخ عباس راشد تربتی (پدر مرحوم عبدالحسین راشد واعظ مشهور) منتشر ساخت و پساز آن، کتابهای دیگری در شرح احوالات و داستانهای زندگی برخی روحانیون اهل معرفت و معنویت همچون مرحوم نخودکی و... به چاپ رسید.
در سال گذشته، دکتر عطاءا... مهاجرانی که بعداز دوران وزارت ارشاد و دیگر مسئولیتهای اجرایی و سیاسی به خارج از کشور مهاجرت کرده و بیشتر مشغول تألیف و نگارش است، کتابی با عنوان «حاجآخوند» در همین حال و هوا منتشر کرد.
مهاجرانی که صاحب قلمی توانا و نثری شیرین است، در این کتاب، شخصیتی واقعی به نام مرحوم شیخ محمود صالحانی را معرفی میکند که در روستای مهاجران، زادگاه نویسنده، ساکن بوده و او تا سالهای آغاز جوانی خود و پیش از درگذشت آن بزرگوار با ایشان ارتباط نزدیک و فراوان داشته است.
شخصیت و زندگانی «حاجآخوند» چنان متفاوت و اثرگذار و شگفت است که هر خوانندهای را به خود جذب میکند و با کتاب همراه میسازد.
حاجآخوند روحانی سادهای است که در یک روستا زندگی میکند و همراه و مانند بقیه مردم محل به دامداری و کشاورزی مشغول است، اما از یک سو بسیار عمیق و اهل فکر و اندیشه است و از سوی دیگر بسیار اهل ذوق و لطایف معنوی. هم با هموطنان مسیحی رفاقت دارد و هم یک کمونیست بیاعتقاد به دین، مرید او میشود. هم با نوجوان عقبمانده ذهنی انس میگیرد و هم با یک استاد دانشگاه ساعتها گفتگو میکند.
مهاجرانی در این کتاب، خاطراتی کهنه را با زبانی داستانی و تازه و با نثری بسیار دلنشین روایت کرده و چهره جدیدی از روحانیت به خواننده نشان داده است.
کتاب بلافاصله بعد از انتشار با چنان استقبال گسترده و عجیبی روبهرو شد که هم در مدتی کوتاه چندبار تجدید چاپ شد و هم نویسنده، کتاب دیگری با عنوان «شیخ بیخانقاه» در ادامه آن نوشت و به چاپ رساند.
کتاب «حاجآخوند» از ۴۳ قطعه تشکیل شده است که هریک حدود پنجشش صفحه هستند و گرچه مستقلا نیز میتوان هر کدام را خواند و لذت برد، درمجموع نیز به هم، نوعی وابستگی و پیوستگی غیرآشکار دارند.
نویسنده با ظرافت، مضامین متنوع از فرهنگ و هنر و ادبیات و میراث معنوی ایران اسلامی تا آداب و عادات زندگی روستایی را لابهلای کتاب پراکنده و محتوای خواندنی و جذابی از اشعار شاهنامه و دیوان حافظ تا رباعیات خیام نیز مانند نگینهایی قیمتی بر این اثر هنری نشانده که کتاب را خواندنیتر و اثرگذارتر کرده است.