دیروز در یکی از گروههای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی یک فایل صوتی دریافت کردم که هیچ چیزی در آن نبود و هیچ صدایی از آن درنمیآمد! زیرش نوشته بود: «چیز عجیبی است، کسی که ۳۵ سال بهپایین دارد صدای اذیتکنندهای را میشنود و کسی که ۳۵ سال بهبالا دارد هیچ صدایی نمیشنود! با خانواده و فرزندانتان آزمایش کنید!» ابتدا تصور کردم که این هم از پیامهای ساختگی و دروغهای رایج فضای مجازی است، ولی وقتی این پیام را در یک گروه دیگر هم از شخصی جدی و معقول عینا دریافت کردم، بهتردید افتادم و در جمع اعضای خانواده صحت آن را آزمایش کردیم. دخترم میشنید و من نمیشنیدم. از آن جالبتر این بود که فرزند کوچکم که حدودا یکساله است، با پخش فایل بیقراری میکرد، درحالیکه من هیچچیزی نمیشنیدم! از خود پرسیدم آیا ممکن نیست این جسموجان کوچک و حساس با شنیدن صداها یا تصاویری آزار ببیند، ولی ما اصلا متوجه نشویم؟
آیا ممکن نیست با خوردن لقمههایی دچار آسیب شود، درحالیکه ما اصلا چیزی درک نمیکنیم؟ بهیاد توصیههایی افتادم که اهل اخلاق و معرفت برای مراعات برخی حدود شرعی، از دقت در شنیدن برخی موسیقیها و مراعات حدود در تماشای برخی صحنهها و پرهیز از خوردن برخی لقمهها داشتهاند و با خود گفتم پس چگونه برخی میتوانند بدون هیچگونه مراقبت و طبقهبندی همه محتوای شبکههای ماهوارهای را در جمع خانواده و حضور کودکان خود تماشا کنند! وقتی یک فایل صوتی بتواند بههر دلیل این طور از گوش برخی از ما پنهان شود، حتما چیزهای دیگری هم هست که درک نمیکنیم. با تعجب و شگفتی و تردید در همان گروه از دوستان پرسیدم که چه توجیه علمی و فنی برای این موضوع دارند. پاسخ یکی از دوستان این بود که «گمان میکنم قضیه فرکانسهایی باشد که گوش با بالارفتن سن کمتر دریافت میکند یا اصلا نمیشنود، یعنی نوعی پیرگوشی است.» بعد بهیاد داستانهایی افتادم از برخی بزرگان اهل سلوک و عارفان اهل معنا که مثلا از در و دیوار صدای ذکر و تسبیح میشنیدهاند یا برخلاف عموم مردم دریافتهای حسی و غیرحسی متفاوت و عجیبی داشتهاند. اصلا آیا در ساحتی بالاتر و عجیبتر نمیشود همین تحلیل را درباره وحی داشت و ارتباط پیامبران برگزیده خدا را با سطحی از پیام که دیگران درنمییابند و دریافت نمیکنند فهمید؟ قرآنکریم بهصراحت میفرماید: «همه موجودات در عالم آفرینش به ذکر و تسبیح خداوند مشغولاند، اما شما ذکرگفتنشان را درک نمیکنید!» دیدن این صحنهها با چشم سر ممکن نیست و شنیدن این صداها گوش دیگری میخواهد. این است که فرمودهاند: «طهروا انفسکم من دنس الشهوات تدرکوا رفیع الدرجات/ جانهایتان را از آلودگی شهوتها شستوشو دهید و پاک کنید تا به برترین درجات برسید!»
چنانکه جناب
سعدی فرمود: «طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت/ بهدر آی تا ببینی طیران آدمیت!» این پرواز در آسمان معنویت و درک حقایق غیبی است که فرصت دریافتهای تازه و درک جلوههایی نو را برای انسان فراهم میکند. وقتی افق انسان تغییر کرد و بالاتر پرید و اوج گرفت، چیزهایی خواهد دید که دیگران نمیبینند و چیزهایی خواهد شنید که دیگران نمیشنوند و البته طبیعی است که بهدلیل عدم درک خود آن را نپذیرند و حتى مسخرهاش کنند، چنانکه وقتی کریستفکلمب از سفر طولانی خود بازگشت و شگفتیها و غرایبی که دیده بود بر زبان آورد، با انکار و تمسخر دیگران روبهرو شد و چنانکه بسیاری از دانشمندان و عالمان مانند گالیله و کپرنیک وقتی از ثوابت علمی سخن گفتند، با تهدید جاهلان روبهرو شدند و تا پای مرگ رفتند. مسئله دقیقا همین بود که اشخاص آگاه و فرزانهای که بالاتر از سطح رایج و مرسوم عموم مردم حرکت میکنند، دریافتها و درکهایی دارند که دیگران از آن محروماند و، چون درک نمیکنند، به انکار و تمسخر آن مشغول میشوند. دیگران تنها وقتی به این درک و دریافت اذعان خواهند کرد که به آن سطح برسند و به آن ساحت بار یابند.