فیلم‌های ورزشی روحیه بیماران سرطانی را تقویت می‌کند تاسیس یک جایزه ادبی به نام «یون فوسه» برنده نوبل ادبیات تصویربرداری «حکایت‌های کمال۲» در شهرک غزالی انتشار فراخوان بخش مسابقه تبلیغات سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر نگاهی به آثار سعید روستایی به بهانه‌ صادرشدن پروانه ساخت فیلم جدیدش ارسال فهرست ۱۲۸ فیلم موردتأیید «جشنواره فیلم کوتاه تهران» به دبیرخانه «فجر» وقتی فیلم‌های اجتماعی شبیه هم می‌شوند | نقدی بر فیلم «نبودنت»؛ ساخته کاوه سجادی‌حسینی آموزش داستان نویسی | رج‌های ناتمام (بخش دوم) ماجرای حاشیه‌های اجرای «ترور» ساعد سهیلی در مشهد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ کنسرت «ریچارد کلایدرمن» در ایران + فیلم مروری بر کارنامه هنری داریوش فرهنگ به بهانه سالروز تولدش درگذشت غم‌انگیز سلین‌ حسین‌پور، بازیگر هفت‌ساله مهابادی + علت و فیلم معرفی داوران بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره تئاتر مقاومت + عکس «شارلیز ترون» هم بازیگر فیلم «آینده» نولان شد صحبت‌های معاون سیما درباره ساخت چند مجموعه تاریخی جدید «علی دهکردی» در جمع بازیگر سریال «مهمان‌کُشی»
سرخط خبرها

خرافات است یا من نمی‌شنوم؟(بخش دوم)

  • کد خبر: ۲۴۵۱۶
  • ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۹
خرافات است یا من نمی‌شنوم؟(بخش دوم)
حجت الاسلام محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی
بخش دوم| به‌تعبیر بسیار زیبا و عمیق جناب هاتف اصفهانی، باید چشم و گوش دل را باز کنی تا چیز‌هایی را ببینی و بشنوی که دیگران از دریافت آن‌ها محروم هستند: «چشم دل باز کن که جان بینی/ آنچه نادیدنی است آن بینی/ آنچه نشنیده گوش آن شنوی/ وآنچه نادیده چشم آن بینی!» وقتی با گذشت زمان و پیشرفت دانش و تکنولوژی بشر به ناشناخته‌های تازه و کشف‌های جدید می‌رسد و امکانات و ابزار‌های نوین فرصتی برای یک شهروند ساده و معمولی ایجاد می‌کند که در خانه خود بنشیند و با اعضای خانواده با امتحان‌کردن یک فایل صوتی سرگرم شود، آیا می‌توانیم به‌راحتی هرچه نمی‌شنویم یا نمی‌بینیم را انکار کنیم؟ از خود پرسیدم که آیا حالا با همین تجربه ساده نمی‌توان در بسیاری از چیز‌هایی که درباره آن‌ها تردید داشته‌ایم به‌تأمل بنشینیم؟ آیا سکوت و عدم اظهارنظر درست‌تر و عالمانه‌تر نیست؟ آیا به‌راحتی درباره خیلی از مسائل معنوی و غیبی می‌توانیم بگوییم که این حرف‌ها خرافات است؟ بعد هم به‌یاد حرف امام خمینی (ره) افتادم که در نامه‌ای به فرزندشان سیداحمد می‌گویند اگر مقامات اولیای خدا را درک نکردی سکوت کن، انکار نکن! عبارت مرحوم امام (ره) این است: «پسرم، آنچه در درجه اول به تو وصیت می‌کنم آن است که انکار مقامات اهل معرفت نکنی که این شیوه جهال است!»
در معارف دینی و میراث معنوی فرهنگ اسلامی از بسیاری حقایق و لطایف با عنوان اسراری یاد می‌شود که باید تنها برای اهل آن مطرح شود و نباید در دسترس عموم قرار گیرد و گاه حتى پیشوایان دین افشاکنندگان این اسرار را لعنت کرده‌اند و آن‌ها را خائن دانسته‌اند. آیا این معارف آسمانی و ظرایف معنوی چیزی پنهانی بوده است که نمی‌خواسته‌اند کسی از آن‌ها مطلع شود؟ می‌دانیم که چنین نیست و آنان تنها مراعات ظرفیت علمی و توان فکری مخاطب را در طرح موضوعات داشته و می‌دانسته‌اند اگر شاگرد کلاس اول ابتدایی با مباحث سنگین کتاب دانشگاهی روبه‌رو شود، آن را نمی‌پذیرد و اگر در دهان کوچک نوزاد لقمه‌ای چلوکباب بگذارند، نمی‌تواند آن را هضم کند! در حقیقت این‌ها چیزی عجیب و غریب نیست که مثلا به مسائل امنیتی یا سیاسی مربوط باشد، بلکه مراتبی از معرفت و آگاهی است که درک و فهم آن‌ها نیازمند طی‌کردن مراحل پیشین و مقدماتی است. همان‌طور که با بالارفتن سن، جسم ما دچار پیرچشمی و پیرگوشی می‌شود و به‌مرور توان و قدرت حواس بدن ما برای دریافت برخی پیام‌ها کاهش می‌یابد، با فرورفتن روح و جان ما در غفلت‌ها و شهوت‌ها نیز از قدرت دریافت معنوی ما کاسته می‌شود. ماه مبارک رمضان فرصتی آسمانی است تا توان و ظرفیت روحی و معنوی خود را بازسازی کنیم و چنان‌که حضرت حافظ فرمود: «عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید/ ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی!»
حیف است انسان عمری در این جهان به‌سر آورد و هدف اصلی زندگی خود را درک نکند. در این صورت مانند کسی است که سال‌ها در خانه‌ای مجلل و مرفه زندگی کرده، اما از بسیاری امکانات و مواهب آن محروم مانده و همه عمر خود را در اتاقکی نمور و تاریک زیرپله به‌سر برده است و بعد از سال‌ها که می‌خواهد خانه را ترک کند، تازه بفهمد که این خانه استخر و کتابخانه و سالن ورزشی داشته و در آشپزخانه‌اش خوشمزه‌ترین غذا‌ها طبخ می‌شده و در مهمانخانه‌اش بهترین خوراکی‌ها قرار داشته و همه نیز برای او بوده است، اما از همه آن‌ها بی‌خبر مانده و محروم شده است! در جهانی که ما زندگی می‌کنیم، حقایق غیبی فراوان است؛ آسمانی از نور و شادمانی گشوده شده است، خورشید‌هایی از گرما و نور مهربانی خداوند می‌تابد، ابر‌هایی از بارش خیر و دوستی پروردگار می‌بارد، موسیقی و نغمه مناجات در ملکوت طنین‌انداز می‌شود، فرشتگان از آسمان به‌زمین می‌آیند و جام‌های نور و برکات فرومی‌ریزند، حیف نیست که جان خسته انسان از آرامش و سکون این همه هیاهو و غوغای عرشی ناکام بماند؟ حیف نیست روح تشنه انسان از این همه بارش بی‌امان خیس و‌تر نشود؟ حیف نیست عمر انسان به‌سر آید و حقیقت را درک نکند؟ حیف نیست این همه صدا را نشنود و این همه جلوه را نبیند؟ حیف نیست؟
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->