قصه سینما آریا با رقص شعلههای آتش پیوندی غریب دارد. این سینما -که امروزه بسیاری آن را با نام «قدس» میشناسند- در طول عمرش دو بار به خاکستر تبدیل شد، اما به همت مالکش دوباره جان گرفت و به زندگی ادامه داد. متأسفانه در اسفندماه سال۱۳۹۹ آخرین فیلم بر پرده سینما آریا بالا رفت و پس از آن برای همیشه به خاطرهها پیوست تا ساختمانش برای فرو ریختن آماده شود. اگر تیشه تخریب در خردادماه سال۱۴۰۰ بر ریشه این سینما نخورده بود، اکنون ۵۵ساله میشد. روایت امروز، ماجرای حوادث گذشته بر این سینماست که نیمهشب ۲۷مردادماه سال۱۳۵۷ عدهای آتش به جانش انداختند و تعدادی در آن به کام مرگ کشیده شدند.
۴ اسفند سال۱۳۴۸ دکتر عباس اسکوئیان بالاخره به سینمای رؤیایی خود میرسد و پس از چند سال تلاش، سینما آریا در خیابان جم (پاسداران فعلی) با نمایش نخستین فیلم افتتاح میشود. این سینما در یک زمین ۱۲۵۲ مترمربعی با زیربنای ۲ هزارو ۶۰۶ متر و ظرفیت ۱۲۰۰صندلی پا گرفت تا شمار سینماهای فعال مشهد در آن زمان به یازده ساختمان افزایش پیدا کند. البته کمتر از دو سال زمان لازم بود تا همه زحمات اسکوئیان به خاکستر تبدیل شود؛ آذرماه سال۱۳۵۰ سینما سوخت و بهکلی ویران شد.
روزنامه اطلاعات در ۳۰آذرماه گزارش مبسوطی از این آتشسوزی به چاپ رسانده و چنین نوشته است: «طی یک آتشسوزی دوساعته که بعد از ظهر دیروز در خیابان جم مشهد روی داد، سینمای مجهز و چهارستاره آریا در این شهر سوخت و همه صندلیها و وسایل موجود در داخل سینما تبدیل به خاکستر شد. هنگام وقوع آتشسوزی عده زیادی تماشاچی در سالن سینما نشسته بودند و فیلم «دو جادوگر فوتبال» را تماشا میکردند.»
این عده به محض شروع آتشسوزی وحشتزده سالن سینما را ترک کردند و به خیابان فراری شدند. حریق که در ابتدا از قسمت سمت چپ سالن، محلی نزدیک به پرده سینما شروع شده بود، در اندکمدتی همهجا را فرا گرفت و به فاصله نیمساعت سالن سینما در میان شعلههای آتش فرو رفت. مأموران آتشنشانی با اطلاع از جریان، به محل شتافتند و با استفاده از وسایل و لوازم ضروری به اطفای حریق پرداختند.
کسبه و مغازهداران اطراف سینما نیز پس از باخبرشدن از این حادثه، دکانهایشان را تخلیه و صاحبان منازل اطراف سینما نیز با کمک مأموران لوازم و وسائل زندگی خود را به نقطه دیگری منتقل کردند.» البته تماشاگران این سینما هیچکدام آسیبی جدی ندیدند و تعدادی که دچار دودگرفتگی شده بودند، به بیمارستان منتقل شدند و نجات پیدا کردند.
این آتشسوزی بزرگ با کمک لشکر خراسان و مأموران شهربانی و شهرداری به مأموران آتشنشانی اطفا شد ولی از سینما جز خاکستر چیزی باقی نماند. حدود ۵۳ سال پیش، این آتشسوزی به مالک آن میلیونها ریال خسارت تحمیل کرد و خبر خوشی که در مطبوعات درج شد، این بود: «سینما آریای مشهد بیمه بود.»
«عباس رصد تمامیان»، آپاراتچی سینماآریا، از این واقعه جان سالم به در میبرد و در مصاحبه با خبرنگاران میگوید: «من در قسمت آپاراتخانه سرگرم کار بودم که ناگهان متوجه شدم از گوشه سمت چپ سالن شعلههای آتش به هوا برخاسته است. با مشاهده این جریان دچار وحشت شدم و از آپاراتخانه فرار کردم.» ابعاد این حادثه در آن زمان همه شهر را درگیر خود کرد و حتی برق قسمت وسیعی از شهر برای ساعتها قطع شد.
معتمدی، شهردار مشهد، نعمتی، سرپرست شهربانیهای خراسان، و خراسانی، قائممقام استاندار خراسان، سر صحنه حاضر شدند و مأموران بیدرنگ به دنبال تحقیقات برای علتیابی این ماجرا رفتند. ظاهرا در تحقیقات اولیه حریق این سینما را به اتصال کابل برق مرتبط دانستند و قرار شد که سینما آریا دوباره بازسازی و باز هم فیلمهای تازهای بر پرده آن نمایش داده شود.
دنبالکردن اسناد جلسات علنی انجمن ملی شهر در مرکز اسناد شهرداری مشهد نشان میدهد که این بازسازی بهخوبی پیش نمیرفته است. یکی از نمایندگان انجمن ملی در اوایل سال ۱۳۵۱ به دکتر معتمدی، شهردار مشهد، میگوید: «نکته دیگر اینکه در کمیسیون قرار شد سینما آریا پس از آتشسوزی سال گذشته تحتشرایط ایمنی ساخته شود ولی مشاهده میکنیم که در نوسازی سینما آریا نهتنها شرایط ایمنی در نظر گرفته نشده، بلکه از مصالح کهنه و بدون مقاومت قبلی نیز استفاده شده و باز هم جان مردم در خطر است.» طبق نوشته نویسنده کتاب «صد سال سینما در مشهد» هشت ماه بعد این سینما مجددا آماده بهرهبرداری میشود و با نمایش یک فیلم وسترن بر روی پرده، حیاتی دوباره را آغاز میکند.
ظاهرا بخت با این سینما یار نیست تا روز خوش به خود ببیند. هفت سال پس از آتشسوزی نخستین، وقتی احتمالا تعداد زیادی از مشهدیها این اتفاق را به لایههای پنهانتر خاطرات خود سپردهاند، این حادثه تکرار میشود. این اتفاق تلخ در صفحات نخست روزنامههای مشهدی آن روزها مثل خراسان، آفتاب شرق و جریدههای سراسری مانند اطلاعات و رستاخیز خودنمایی میکند و ۲۹مردادماه سال۱۳۵۷ نیز روزنامه خراسان در صفحه اول خود چنین تیتر میزند: «درآتشسوزی مهیب سینما آریا سه جوان کشته شدند. از میزان خسارت وارده هنوز اطلاعی در دست نیست.»
گزارش خبرنگار این روزنامه حاکی از آن است که در سحرگاه روز جمعه و در ساعت ۳:۳۰ درحالیکه چیزی به اذان نمانده است و مردم در انتظار خوردن سحری برای روزه ماه مبارک رمضان هستند، گروهی از اوباش به سراغ سینما آریا میروند و آن را به آتش میکشند.
روزنامه خراسان در تشریح این حادثه مینویسد: «آنان برای اجرای نقشه خرابکارانه خود با ریختن پنج گالن بنزین از راه درب خروجی شیبدار به داخل سینما آتش را برافروختند که لحظاتی بعد شعلههای آن در نخستین دقایق سحرگاه جمعه تمامی قسمتهای سینما را تبدیل به خاکستر کرد و جان سه نفرجوان بیگناه را بهطرز فجیع و دلخراشی گرفت.
سه قربانی این حادثه هولناک که نظافتچی و دوچرخهنگهدار سینما بودند، عبارتاند از محمد مهربان نوزدهساله، غلام ۲۴ساله و جواد ۲۸ساله که قبل از رسیدن مأموران امداد و نجات آتشنشانی در میان شعلههای آتش دست و پا زده و سرانجام با تمام تلاش و کوششی که برای نجات خود به عمل آوردند، بر اثر سوختگی شدید بهطرز دلخراشی جان خود را از دست دادند.» قربان دلشادفر، سرایدار سینما، تنها کسی است که از این حادثه جان به در میبرد و با سوختگی شدید راهی بیمارستان میشود.
خبرنگار روزنامه اطلاعات هم خبر میدهد: «بهعلت وسعت آتشسوزی مأموران آتشنشانی اقدام به تخلیه خانهها و مغازههای اطراف سینما کردند.» جریده خراسان نیز درباره دیگر آسیبدیدگان این حادثه میگوید: «در جریان این آتشسوزی خرابکارانه آقای سیداحمد شجاعی، رئیس آتشنشانی، و تعدادی آتشنشان به نامهای حاجی ملکوتی، علی اسدا... زاده و جواد اسلمی هنگامی که با تلاش سرگرم فعالیت و اطفای حریق بودند، دچار سوختگی شدند که جهت معالجه به بیمارستان منتقل گردیدند و تحت درمان قرار گرفتند.»
شاید اگر حوادث پس از این واقعه نبود، مطبوعات و مردم خیلی بیشتر درگیر این ماجرا میشدند، اما واقعیت این است که در آن روزهای ملتهب اتفاقات چنان پشت سر هم روی میداده که به جراید و مردم امان پیگیری نمیداده است.
در آن روزها سینما پاراموند شیراز نیز به آتش کشیده میشود. در ظاهر عدهای ناشناس در یک اقدام جنایتکارانه همه تأسیسات و ساختمان این سینما را به آتش میکشند و متواری میشوند. چندین ساعت زمان میبرد تا آتش خاموش شود، اما این حریق سرکش و سرخ ۱۵ میلیون ریال خسارت به بار میآورد.
این خبر روزنامه خراسان در کنار خبر دیگری به چاپ میرسد که جامعه ایران را در آن روزها در بهت و ناباوری فرو میبرد. ۳۰مرداد تیتر همه روزنامهها به یک موضوع میپردازند: «۳۷۷ انسان بیخبر و بیگناه در سینما رکس آبادان کشته شدند.» کشتهشدن این تعداد انسان در حال تماشای فیلم آنچنان تلخ و تأثربرانگیز است که هر حادثه دیگری را زیر سایه خودش قرار میدهد.
البته طبق آمار بعدی تعداد کشتهشدگان این آتشسوزی عمدی به حدود ششصد نفر میرسد. پسازآن تا مدتها روزنامههای مهم بسیاری از صفحات خود را به بازتاب این حادثه و تصاویر دلخراش آن اختصاص میدهند. بسیاری از جنازههای آن حادثه ناشناس باقی میمانند. تصویر مناظر حفر گودال، جنازههای سوخته، سالن متلاشیشده، بستگان ماتمزده و تشییع کشتهشدگان چنان تلخ است که آتشسوزی سینما آریا را کاملا تحتالشعاع خودش قرار میدهد.
در نخستین واکنش پس از این آتشسوزیها رضا انوری، رئیس انجمن سینماداران، به روزنامهها میگوید: «ما نمیتوانیم ساکت باشیم و بار سنگین مرگ مردم را تحمل کنیم و بههمیندلیل از صبح امروز سینماها را تعطیل میکنیم و من به عنوان رئیس انجمن سینماداران طی بخشنامهای به کلیه صاحبان سینما بهخاطر مرگ ۳۷۷تن از هموطنان بیگناه عزای عمومی اعلام میکنم و به آنها دستور داده میشود از امروز سینماها را ببندند.»
همزمان با سینماآریا که بهخاطر حریق عمدی تعطیل شد، بسیاری دیگر از سینماهای مشهد و کشور نیز تعطیل شدند. البته اسکوئیان اینبار نیز تلاش کرد سینمایش را سرپا کند و عشق خودش به این صنعت را به اثبات برساند. بر اساس سطور کتاب صدسال سینما در مشهد او دوباره آریا را ساخت و کمیسیون ایمنی در فرمانداری مشهد اینبار سختگیرانه با بازسازی برخورد کرد و دامنه بازسازی را به دیگر سینماهای مشهد نیز کشاند.
این حادثه عمدی باعث شد که به همه سینماهای مشهد اولتیماتوم داده شود تا نسبت به تعمیرات اساسی و برچیدن سقفهای چوبی و شیروانی اقدام جدی به عمل آید و کارکنان سینماها برای اطفای حریق آموزشهای لازم را ببینند. سینما آریا نمایش فیلم را دوباره شروع کرد ولی هیچوقت رونق سابق را پیدا نکرد.
پس از پیروزی انقلاب نیز بنیاد مستضعفان بدهی پنجاه میلیونریالی اسکوئیان به بانک ایران و ژاپن را پرداخت کرد. چند ماه بعد هم نام «قدس» تا زمان تخریب بر سر این سینما نشست.