کافی است پا روی دلتان بگذارید و قرنطینه را خدایناکرده بشکنید! سری به کوچه و خیابان بزنید تا شما هم گرفتار ویروسی شوید که بهدفعات مرگبارتر از کووید ۱۹ است؛ ویروسی که چند صباحی است بهجان مردم شهر افتاده و خودمان خبر نداریم. اصلا میتوان از همین استعاره به این نتیجه رسید که جهان هزاره سوم، جهان ویروسهاست؛ ویروسهای ریزودرشتی که خودشان را گاه در قاب تصویر مردمکهای چشممان هم نمایان میکنند! هیچ تعجب نکنید و از خودتان نپرسید مگر کرونا با چشم غیرمسلح هم قابل مشاهده است؟ خیر! کووید ۱۹ کوچکتر از آن است که با چشم غیرمسلح دیده شود و اگر هم برای دیدنش خیلی تلاش کنید، میتوانید آن را در جسموجان خسته «مدافعان سلامت» ببینید. اما آنچه این روزها مهمتر از این ویروس همگیر شده در جهان است، مجموعه ویروسهایی است که بهجان بشریت افتاده است و از آن بیخبرند. ویروس تکبر، ویروس غرور، ویروس ریا، ویروس تزویر و هزاران ویروس دیگری که ناخواسته بلای جانمان شدهاند. به گوشهوکنارتان نگاه کنید؛ به رفتار اطرفیانتان که هرکدام گرفتار دیو اپیدمی تکتک این ویروسها شدهاند و بیخبر از آن سنگ واویلای کرونا بهسر میزنند. بازارهای شهر بعد از تعطیلی نصفونیمه طرح فاصلهگذاری اجتماعی در فاز اول و فاصلهگذاری بهاصطلاح هوشمند در فاز دوم، حالا جولانگاه رفتوآمد شهروندانی شده است که گویا دیگر همگیری جهانی را فراموش کردهاند یا دستکم دلشان میخواهد به آن بیمحلی کنند. بهقول یکی از دوستان، چه بسا کرونا از بیمهری ما بگذارد و از این شهر برود؛ خیال خوشی که میتواند تمام رشتهها و مقاومتهای مسئولان شهری را در برابر پایتختنشینان از همهجا بیخبر پنبه کند. برای فرار از مصیبت گاهی باید به خودمان رجوع کنیم؛ به خود «بیتفاوتی»هایمان که وقتی شیطان وجودمان میشود، هیچ استدلال و منطقی را قبول نمیکند و آرامآرام به اپیدمی مرگباری تبدیل میشود که بهمراتب ترسناکتر از کووید ۱۹ است.
جهان ما در طول حیات ۳ میلیاردسالهاش، از اولین آثار زندگی در استخر هملین واقع در غرب استرالیا گرفته تا نزول اجلال سردمداران نظام سرمایهداری هزاره سوم بر کرسی قدرت، همواره اپیدمیهای مختلفی را تجربه کرده که گاه به یک همگیری جهانی بدل شده است؛ از اپیدمی آنفلوانزای اسپانیایی گرفته تا همگیری طاعون سیاه، هیچکدام در طول تاریخ بشریت خطرناکتر و مرگبارتر از ویروسهای همگیر شده در نهاد انسانها نبوده است؛ ویروسهایی که میتوانند چراغخاموش و بدون آنکه بدانیم، روحمان را تسخیر کنند و ما را به خوابی ابدی فرو ببرند. بیایید ویروس «بیتفاوتی» را اپیدمی نکنیم.