به گزارش شهرآرانیوز، نوجوانی فصلی طلایی در عمر آدمی است که سرمایهگذاری صحیح خانواده و جامعه روی آن و ایجاد بسترهای رشد در ابعاد مختلف برای نوجوان، رهاوردی عظیم دارد و آینده فرد، خانواده و جامعه را بیمه و از بسیاری مشکلات مصون میکند؛ برای همین هم در آموزههای دینی و نیز سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع)، درباره این دوران توصیه و راهکار بسیار است و نقشه راهی ترسیم شده است تا به گونهای رفتار کنیم که نوجوانی بهترین و اثرگذارترین فصل حیات آدمی شود.
از اساسیترین وظایف والدین و مربیان در امر تربیت و تعلیم بهعنوان حساسترین و ظریفترین کاری که برعهده دارند، برخورد شایسته در مواجهه با لغزشها و خطاهای نوجوانان و اصلاح و تغییر رفتار اشتباه آنهاست؛ رفتار به دور از عقلانیت و بدون بهرهگیری از شیوه صحیح با نوجوان، آسیبهای جبرانناپذیر بر جای میگذارد. میتوان خطاهای نوجوانان را در محیطی کاملا دوستانه و به دور از خشونت و عصبانیت تذکر داد؛ چنانکه قرآن کریم در بیان برخی نصایح و مواعظ سودمند، از لسان دیگران کمک گرفته است؛ مثل بیان مواعظ پربار لقمان حکیم به فرزندش.
از عوامل مؤثر در تربیت و ارتباط با نوجوان، بهکار گرفتن محبت است؛ در روایت داریم «محبت خود را ابراز کنید؛ چراکه این امر باعث دوستی و محبت زیادتر و پایدارتر میشود». امامرضا (ع) از این شیوه مؤثر تربیتی به شکلهای مختلف بهره میگرفتند. گاهی اوج محبت خود را در قالب تعبیر «بابی انت و امی» (پدر و مادرم به فدایت) نشان میدادند. اباصلت میگوید: «هنگامی که جواد (ع) بر بستر شهادت پدر وارد شد، حضرت رضا (ع) از بستر برخاستند، بهسوی او رفتند، دست بر گردنش انداختند و او را به سینه فشردند، میان دو چشمش را بوسیدند و با او سخن گفتند».
باید توجه کرد نوجوان در حال بالغ شدن است و بسیاری از رفتارهای وی در این دوران طبیعی است، لذا والدین باید برخوردی را که در دوران کودکی با وی داشتهاند، تغییر دهند و همچون فردی بالغ با او رفتار کنند؛ اجبار و زور نداشتن در وادار کردن نوجوان به کاری، توجه به احساسات و عواطف او، فرصتسازی برای پرداختش به علایق و استعدادها، پرهیز از نصیحتهای تکراری، نداشتن واکنش شدید دربرابر آرا و دیدگاههای او و همچنین احترام به خواست او برای سکوت و تنهایی، الزامات اخلاقیتربیتی است که باید در این دوران رعایت شود تا نوجوان با کمترین آسیب، این گذار را پشتسر بگذارد.
احترام از شاهکلیدهای تعامل با نوجوان است که اثری مطلوب بر او میگذارد. این احترام در سیره تربیتی ائمه (ع) هم مشهود است؛ چنانکه امام رضا (ع) برای جوادالائمه (ع) احترام بسیار قائل بودند؛ محمدبنابیعباد که فضلبنسهل امور نگارش حضرت رضا (ع) را به او سپرده بود، میگوید: حضرت رضا (ع) همواره از فرزند بزرگوارش محمد با کنیه (نزد عرب علامت بزرگداشت و احترام است) نام میبردند و میفرمودند: «ابوجعفر به من چنین نوشت و من به ابوجعفر چنین نوشتم». با آنکه امامجواد (ع) در مدینه به سر میبردند و کودکی بیش نبودند، حضرت ایشان را بسیار احترام میکردند و نامههایشان را با کمال بلاغت و نیکویی پاسخ میدادند.
نوجوان تنها در سایه تربیت دینی است که از بلاتکلیفی، ابهام و سردرگمی دوران نوجوانی نجات مییابد و فلسفه روشنی برای زندگی خود پیدا میکند و میتواند پاسخ سؤالهای اساسی خویش را بیابد. علاوهبر این، دست یافتن به ایمان دینی، به نوجوان در رسیدن به آرامش روانی که از نیازها و ضرورتهای این دوران است، کمک میکند و اضطرابهای او را برطرف و ارتباط او با والدین و جامعه را هم تسهیل و سازنده میکند. امامصادق (ع) میفرمایند: «نوجوانان خود را با احادیث و معارف ما آشنا کنید قبل از اینکه گروههای منحرف بر شما پیشی گیرند (و آنان را به انحراف بکشانند)» (التهذیب، ج ۸، ص۱۱۱).
نوجوانی فرصتی است که فرد میتواند با برخی آزمون و خطاها راه درست را برای ادامه مسیر زندگی پیدا کند، لذا ممکن است در این مسیر خطا و اشتباه هم داشته باشد. میتوان خطاهای نوجوانان را در محیطی کاملا دوستانه و بهدور از تحقیر، سرزنش و تخریب شخصیت، تذکر داد. علاوهبر این، در هنگام نصیحت و تذکر عیوب نوجوانان نباید طولانی سخن گفت و شیرینی نصیحت را از بین برد. امامکاظم (ع) میفرمایند: «هرکه با سخنان زائد، شیرینی کلام خود را محو کند، به نابودی عقلش اقدام کرده است» (کافی، ج یک، ص۱۷).