به گزارش شهرآرانیوز؛ سریال «طوبی» به کارگردانی سعید سلطانی و نویسندگی حسین امیرجهانی، یکی از تازهترین آثار تلویزیون ایران است که با اقتباسی از کتاب «اربعین طوبی» نوشته محسن امامیان، به داستان زندگی دختری به نام طوبی میپردازد. داستان سریال از دهه۱۳۵۰ آغاز میشود و با روایتی عاشقانه در دل تاریخ معاصر، بر ارزشهای خانواده و نقش آن در رویارویی با چالشهای اجتماعی تمرکز دارد.
سعید سلطانی، کارگردان سریال «طوبی»، از چهرههای نام آشنای تلویزیون ایران است. او با آثار موفقی همچون «ستایش» و «پس از باران» در ذهن مخاطبان تلویزیون ماندگار شده است. این کارگردان باسابقه، در این اثر نیز سراغ درامی تاریخی رفته است که به موضوعات حساس اجتماعی و فرهنگی میپردازد. سلطانی در کارنامه کاری اش آثار دیگری همچون «بوم و بانو» و «یاور» را نیز دارد که هر یک به نوعی توانسته اند توجه مخاطبان را جلب کنند. کارهای او اغلب ترکیبی از داستانهای پرکشش با شخصیتهایی پیچیده است که مخاطب را به تأمل وامی دارد.
یکی از دلایل موفقیت سریال «طوبی» در جلب توجه مخاطبان، طراحی هوشمندانه شخصیت اصلی آن، طوبی، است. طوبی دختری جسور و خودساخته است که پس از ازدست دادن پدرش، در یک واقعه ناخواسته که به مثابه گره افکنی قصه سریال و موتور محرک درام قابل ارزیابی است، تلاش میکند انسجام خانواده اش را حفظ کند و به مرور زمان درگیر چالشهای اجتماعی و شخصی بیشتری میشود. این شخصیت از برخی جهات یادآور کاراکتر شهرزاد در سریال ماندگار حسن فتحی با همین نام است که موجی از تحسین را در میان مخاطبان شبکه نمایش خانگی به همراه داشت. به همین دلیل، مخاطب به سرعت با شخصیت طوبی ارتباط برقرار و مسیر زندگی او را با دقت دنبال میکند.
از دیگر جذابیتهای این سریال، وجود یک مثلث عشقی میان شخصیتهای اصلی است که به شکل کلاسیک دو قطب خیر و شر را به عنوان دو ضلع در کنار قهرمان قصه قرار داده است. در پانزده قسمت نخست، سریال با یک جابه جایی هوشمندانه میان جایگاه قطبهای خیر و شر، مخاطب را با غافل گیریهای دل نشینی روبه رو میکند. در ابتدای داستان، شخصیت فخرالدین در مظان اتهام قرار دارد و جهانگیر ثابتی (شخصیتی که نامش به یکی از سران ساواک اشاره دارد) به عنوان یک مرد خیرخواه جلوه میکند. اما به مرور زمان و با پیشرفت داستان، جایگاه این دو شخصیت تغییر میکند و مخاطب را با یک چرخش جذاب و غیرمنتظره روبه رو میسازد.
بااین حال، «طوبی» در بخشهایی از داستان خود، با تکراری شدن برخی موقعیتها و دیالوگ ها، دچار ضعف شده است. رفت و برگشتهای مکرر میان شخصیتهای نسیم و طوبی، مجادلات طولانی بین طوبی و فخرالدین و گفتگوهای تکراری میان خواهران طوبی باعث شده است که در بخش هایی، سریال کمی کش دار و پرحرف به نظر برسد.
روند کلی قصه هم بیشتر رادیویی است تا بصری و اگر مخاطب نگاهش را از صفحه تلویزیون برگیرد، چیز خاصی را از دست نخواهد داد، اما خوشبختانه نکات مثبتی که در روایت کلاسیک داستان تعبیه شده اند، ازجمله چرخشهای جذاب در شخصیت پردازی و تغییرات هوشمندانه در خط داستانی، تا حد زیادی این نقاط ضعف را پوشش داده اند.
از منظر بازیگری، «طوبی» توانسته است با بهره گیری از حضور شبنم قربانی در نقش اصلی سریال، خلأ ستاره را که اغلب گریبان سریالهای تلویزیونی را میگیرد، پر کند. قربانی که با سریال نمایش خانگی «ملکه گدایان» شناخته شد، در سالهای گذشته خودش را در زمره بازیگران برخی فیلمهای مهم سینمای ایران، از «مرد بازنده» و «کت چرمی» گرفته تا «تمساح خونی» و «مجنون» قرار داده است و میتواند به عنوان یک بازیگر سینما که در تلویزیون هم به ایفای نقش میپردازد، وزن قابل توجهی به سریال «طوبی» ببخشد.
در کنار این بازیگر که محور اصلی قصه است، بازیگران دیگری همچون امین زندگانی و رحیم نوروزی نیز با اجرای آبرومندانه خود در نقشهای مثبت و منفی، به تقویت درام سریال کمک کرده اند. فرهاد آئیش نیز در نقش یک بازاری معتمد، اجراهای استاندارد و تحسین برانگیزی از خودش نشان داده است. در میان مؤلفههای سریال «طوبی»، فیلم برداری علیرضا زرین دست، موسیقی ستار اورکی و صدای محمد اصفهانی از دیگر نقاط قوت سریال به شمار میرود.
این اثر، به عنوان یک درام تاریخی معاصر، توانسته است توجه مخاطبان تلویزیون را به خود جلب کند و با بهره گیری از مؤلفههای محبوب این ژانر، مانند داستانهای عاشقانه، چالشهای خانوادگی و غافل گیریهای دل نشین، به یکی از آثار مطرح تلویزیونی تبدیل شده است. ضعفهایی مانند تکراری شدن برخی موقعیتها در فیلم نامه وجود دارد، اما باتوجه به نقاط قوت سریال، میتوان گفت که «طوبی» در مقایسه با بسیاری از آثار تلویزیونی اخیر، تجربهای متفاوت و دیدنی است.