دیپلماسی منطقه‌ای باید مشکلات و موانع پیش‌روی گردشگری در مشهد را برطرف کند پوکی استخوان بیماری خاموشی که بی‌صدا استخوان‌ها را می‌شکند وزیر آموزش و پرورش خبر داد: احداث ۳۲ مدرسه با مشارکت اولیا در راستای ارتقای کیفیت آموزش ۱۱۸ زلزله در کشور طی هفته گذشته ثبت شد | خراسان رضوی در صدر لرزه‌خیزترین استان‌ها حق اولاد بازماندگان تأمین اجتماعی هنوز واریز نشده است (۲۹ مهرماه ۱۴۰۴) حل پرونده سرقت با کمک بساط یک دست فروش | پتوی پلنگی، «مارشال» و شرکایش را لو داد توضیحات پلیس درباره بازداشت یک بازیگر به اتهام تجاوز زلزله نسبتا شدید در سپیدان فارس در حوالی شیراز (۲۹ مهر ۱۴۰۴) سد فریمان خراسان رضوی در خطر حیاتی ناشی از خشکسالی افزایش ۲۰ درصدی صادرات کالا به کشور‌های آسیایی از مرز سرخس، طی نیمه نخست ۱۴۰۴ مشمولان غیرغایب پذیرفته‌شده در کنکور‌های ۱۴۰۴، تا پایان مهرماه فرصت دارند خود را معرفی کنند پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (سه‌شنبه، ۲۹ مهر ۱۴۰۴) | بارش پراکنده باران، شاید در ارتفاعات شمالی استان  تدوین دستورالعمل جلوگیری از خشونت علیه زنان تا پایان پاییز ۱۴۰۴ مراقبت از کودکان در برابر حوادث سوختگی در فصل پاییز ضروری است زنگ خطر کاهش ید در سبد مصرف ایرانیان کولیوند مجدداً رئیس جمعیت هلال‌احمر شد معاون عمرانی استاندار خراسان رضوی: هدف اصلی از اصلاح معابر شهری، ارتقای کیفیت زندگی شهروندان است آیا خام‌گیاه‌خواری جایگزین درمان دارویی دیابت است؟ ادعای سکته مغزی تتلو تکذیب شد + جزئیات بازداشت یک بازیگر مشهور سینما به اتهام تجاوز به عنف بازنشستگان تأمین‌اجتماعی: پول بیمه تکمیلی بازنشستگان را چه‌زمانی تسویه می‌کنید؟ اعطای ۳ روز مرخصی به مددجویان بازداشتگاه جوین به دستور رئیس کل دادگستری خراسان رضوی نظارت پاییزی بر شهربازی‌های خراسان رضوی آغاز شد | پلمب ۹۸ وسیله بازی فاقد استاندارد در استان مسواک فرسوده این بلا را سر دهانتان می‌آورد! آتش هورالعظیم از بهار ۱۴۰۴ خاموش نشده و احتمالاً تا پایان آبان‌ماه ادامه دارد | دود آتش‌سوزی تالاب در چشم خوزستان ۱۳۴ هزار غربالگری رایگان سرطان در مراکز بهداشتی زیرپوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد دریافتی بیمه‌شدگان تأمین اجتماعی ۹.۵برابر پرداختی آن‌هاست + فیلم چرا بعضی افراد در برابر آنفلوانزا آسیب‌پذیرترند؟ پیگیری درجه سختی‌کار نیرو‌های اورژانس و بازنشستگی با ۲۵ سال خدمت
سرخط خبرها

وقتی هیولای خیالی به کمکم می‌آید

  • کد خبر: ۲۵۳۱۳
  • ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۸
وقتی هیولای خیالی به کمکم می‌آید
ملیحه ابراهیمی یزدی
در روز‌هایی که اعداد نمودار مبتلایان و فوت‌شدگان کرونا مثل تابلوی بازار بورس ثانیه‌به‌ثانیه اوج می‌گرفت، بین حس ترسیدن و نترسیدن از مبتلا شدن به کووید۱۹، لباس می‌پوشید و از خانه بیرون می‌زد.
رفتنش نه اینکه پایان تمام غر زدن‌هایی باشد که با شروع صبح با صورت نشسته و چشم‌های قی کرده پایان می‌گرفت، بلکه شروع فیلم و سیانس‌های کودکی سه‌ساله بود که هرروز دستگیره برنجی در ورودی خانه‌مان را چنگ می‌انداخت تا شاید یکی از قرشمال‌بازی‌هایش کارساز شود.

روز‌های اول با هزار ترفند و بهانه تا اتاق رو به آفتابش می‌کشاندمش تا شاید با غروب آفتاب فراموشش شود که خبری از پارک، بازی و سه‌چرخه‌سواری در کوچه‌ای که رفت‌و‌آمد خودرو‌ها امان نفس کشیدنش نمی‌دهد نیست، اما بعد از تحمل ساعت‌ها همان آش و همان کاسه بود.
سخت‌ترین روز‌ها که رسانه‌ها دست به هر تلاشی می‌زنند تا قرنطینه ملکه ذهن عموم شود، پشت قاب جعبه جادو هم تا چشم کار می‌کند بنر‌های زردرنگی است که از شاخه‌های درختان آویزان یا نخ‌پیچ بر روی تنه میله‌های آهنی که راهنمای مسیر‌های اصلی هستند هشدارت می‌دهند تا جایی که امکان دارد در خانه بمانی. در این اوضاع چطور می‌توانستم جوابی نو برای سؤالات کهنه و تکراری دخترک کنجکاوم بیابم. هرصبح تمام انرژی‌ام را صرف ایما و اشاره به همسر می‌کردم تا شاید دست و پا شکسته همکاری کند و همانند شبهی از در ورودی چوبی قهوه‌ای عبور کند تا دوباره تراژدی «چرا باید در خانه بمانیم؟» تکرار نشود.

دیالوگ‌های «پس کی مهدکودکم باز می‌شود، چرا رستوان نمی‌رویم، چرا مریم‌جون خانه ما نمی‌آید و دلم برای خانه مامان نازی تنگ شده و...» میان‌برنامه‌های شبکه پویا هستند که با یک کاسه خوراکی -حالا می‌خواهد مفید باشد یا مضر- صداخفه‌کن‌های خوبی‌اند که اصل ماجرا را به به دست فراموشی می‌سپارند. و، اما بعد از گذشت ۴۰، ۵۰ روز وقتی قرار بود در محل کار حاضر شوم، قصه جدیدی با شدت بیشتری از شیوع کرونا در خانه ما اتفاق افتاد. بهانه‌های بنی‌اسرائیلی که دوباره ما را به سر خط آورد. شرایط سخت‌تر از اثبات یک نظریه بود. باید در کسری از ثانیه قانعش می‌کردیم. هزار دلیل و برهان برای اینکه چرا من و پدرش مجازیم به بیرون از خانه برویم، اما او همچنان باید در اتاق رو به آفتابش با اسباب و اثاثیه‌های تکراری‌اش نهایتا از پشت توری پشه‌بندش شاهد تماشای رد شدن گربه لنگی باشد که به طرفه‌العینی از لبه دیوار همسایه می‌گذرد.
اما احساسات او همانند مهارت گربه لنگ نه تنها لنگ نمی‌زند بلکه روزبه‌روز یا بهتر بگویم با گذشت ساعتی از روز شدت و حدت بیشتری می‌یابد. تنها خاموشی چراغ پذیرایی و ترس از یک هیولای خیالی که هر لحظه ممکن است به سراغ آن‌هایی بیاید که تعداد دفعات شست‌وشوی دست‌هایشان کمتر از دیروز بوده است پایان می‌یابد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->