شهرآرانیوز
با توجه به مشکلات خاص امسال مثل شیوع بیماری کووید19 و بهدست گرفتن مجلس توسط اصولگرایان و نیز مشکلات عمومی که دولت در تمام این سالها با آن مواجه بوده است، مثل کمبود بودجه، فکر میکنید وضعیت دولت در سال ۹۹ چگونه خواهد بود؟
قبل از همه این مشکلات هم، به نظر من دولت نمره خوبی نمیگرفت، چه برسد به شرایط خاصی که امسال پیشرو دارد. دولت آقای روحانی در تمام این سالها نشان داده که نهتنها از فرصتها استفاده نکرده است، بلکه تا جایی که توانسته فرصتسوزی کرده و همه امکانات خود را از دست داده است. باتوجه به سابقه چنین دولتی، خیلی نباید توقع داشت که برای سال ۹۹ بتواند از پس مشکلاتی که گفتید، برآید.
مهمترین فرصتهایی که دولت از دست داده است، از نظر شما چیست؟
کافی است به شرایط و زمانی بازگردید که آقای روحانی رئیسجمهور شد. یک موقعیت تاریخی کمنظیر بود برای هرکسی که میخواست بعد از آقای احمدینژاد بیاید. ایشان آنقدر بد عمل کرده بود که جایگزینش این شانس را داشت با کمی تدبیر و درایت، همه شرایط را به نفع خود تغییر دهد. این شانس در انتخابات سال92 با تلاش حامیان ایشان، نصیب آقای روحانی شد که متأسفانه این فرصت را از دست داد.
این قضیه را طور دیگری هم میتوان دید؛ به این شکل که دولت آقای احمدینژاد شرایط کشور را چنان سخت و زیرساختها را بهگونهای تخریب کرده بود که هرکس بعد از ایشان میآمد، کار خیلی دشواری پیشرو داشت و اتفاقا خیلی هم خوششانس نبود.
حرف شما درست است. بله، شرایط کشور در پایان دوره آقای احمدینژاد سخت و پیچیده شده بود. خیلی از زیرساختهای اقتصادی از بین رفته بود. ایران در عرصه بینالملل دچار انزوای شدیدی شده بود و تعداد درخورتوجهی قطعنامه علیه ایران به شورای امنیت رفته بود. خزانه تقریبا خالی شده و منابع کشور مثل ذخیرههای گندم به حداقل رسیده بود و خیلی از مشکلات اجتماعی و سیاسی کشور به حد اشباع رسیده بود، اما اتفاقا درست بهدلیل همین وضعیت بود که من میگویم دولت بعدی با کمی تدبیر و توانمندی، میتوانست شرایط را عوض کند. کافی بود کارهایی را که دولت آقای احمدینژاد کرده بود، انجام ندهد. این دولت با حمایت رؤسای دولتهای سازندگی و اصلاحات و بزرگانی مثل آقای ناطقنوری و حتی آقای لاریجانی روی کار آمد، اما قدر هیچکدام اینها را ندانست و از توانمندی آنان و گروههای حامیشان در سال92 استفاده نکرد و آمال و اهداف اولیه را فراموش کرد؛ به همین دلیل معتقدم که بزرگترین هنرش فرصتسوزی است.
استفاده کردن از گروههای حامی، میتواند به سهمخواهی اصلاحطلبان هم تعبیر شود؛ همان اتهامی که برخی مشاوران آقای روحانی هم چندبار مطرح کردند؟
مشخص است که مشاوران ایشان نقش قدرت در عرصه سیاسی را زیاد نمیشناسند. اگر اعتماد عمومی شکل گرفت و جریانی از شما حمایت کرد، باید با تمام توان از آن محافظت کنید نه اینکه آن را به اسم سهمخواهی کنار بگذارید. حتما آنها یادشان هست که سال۹۲ آقای روحانی تحت چه شرایطی رأی آورد. عملکرد بیسابقه شورای نگهبان در ردصلاحیت آقای هاشمی و حذف چهرههای اصلی اصلاحطلب، ما را به حمایت آقای روحانی واداشت. موقعیت ایشان قبل از حمایت اصلاحطلبان چگونه بود؟ طبق اکثر نظرسنجیها، تا قبل از روز دوشنبه و تصمیم قاطع اصلاحات برای حمایت از آقای روحانی، ایشان رأی ۱۱ تا ۱۲درصدی داشتند، اما بعد از وحدت اصلاحطلبان و حمایت آقایان خاتمی و هاشمیرفسنجانی، طی سه روز به رأی بیش از ۵۰درصد رسیدند. خودشان و مشاورانشان این فاصله ۱۱ تا ۵۰درصدی را چگونه تحلیل میکنند؟
یعنی از همان ابتدا آقای روحانی برای اصلاحطلبان یک گزینه حداقلی بود؟
بله. تمهیداتی درنظر گرفته شده بود تا بزرگان اصلاحات خود به صحنه بیایند، حتی قرار بود اگر آقای هاشمی ثبتنام نکردند، آقای خاتمی نامزد شوند.
پس دلیل حمایتتان در سال۹۶ چه بود؟
اتفاقا من جزو کسانی بودم که در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ معتقد بودم نباید ابتدابهساکن از آقای روحانی حمایت کنیم. این نظر را در شورای سیاستگذاری اصلاحات مطرح کردم، اما رأی نیاورد.
چه کسانی موافق و مخالف این طرح بودند؟
این خاطرات را برای اولینبار نقل میکنم. وقتی این نظر را مطرح کردم، بیشتر مخالف بودند و میگفتند شرایط بهگونهای نیست که سراغ گزینه دیگری برویم. در آن جلسات ۳۵، ۳۶نفر شرکت میکردند و در دفتر آقای عارف برگزار میشد. آخرین روزهای اسفند۹۵ بود. آقای شریعتمداری هم از طرف ستاد آقای روحانی در جلسه حضور داشتند و برای تأییدیه حمایت اصلاحطلبان به جلسه آمده بودند. من گفتم ما یا باید با چهرههای اصلی خود وارد عرصه انتخابات شویم یا مشروط از آقای روحانی حمایت کنیم، اما اینگونه نشد و البته بعدها هیئترئیسه شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان با آقای روحانی دیدار کردند و صرفا قرار شد آقای جهانگیری درکنار ایشان نامزد شوند که مشخص است نامزدی ایشان بهعنوان یک رقیب، هیچگاه جدی گرفته نشد.