پس از گذشت دو ماهونیم از شروع بیماری کرونا در کشور، میتوان به تحلیل و بررسی جامعه جهانی و ایرانی و اثرات آن پرداخت. اکنون جهان درحال کشف آثار مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و بهداشتی است که نیاز به دیدی چندجانبه و چندسویه و سیستمی است تا بتوان نگاهی حداقلی با چاشنی منطقی و کاربردی به این مقوله نوظهور داشت. از همان ابتدای شروع این بیماری فراگیر، مسائل و دغدغههای مهمی مدنظر بود؛ چه از نظر بیم و امیدهایی که وجود داشت و چه از این لحاظ که این چالش، ناشناخته است و اطلاعات و دادههای کافی درباره آن دردسترس نیست و اگر دادهای هم وجود دارد، بسیار کم یا در مراحل بررسی آکادمیک و آزمایشگاهی است و مهمتر از همه کُشنده بودن آن و تحتالشعاع قرار دادن جوامع بود و همه اینها باعث میشد افراد دچار تشویش شوند، اما با مرور زمان و تلاش برای تسلط عقل بر احساس، با تکیه بر دیدن نیمه پر لیوان و مزایای خوبی که باعث ایجاد شیوه جدید (لایفاستایل) در زندگی روزمره بشر قرن۲۱ شده است، میتوان به نکات بسیار خوبی پی برد.
در این مسیر، ملتها پیشگام بودند و بهتر و قویتر از دولتها عمل کردند و به آرمانشهر مدنظر خود نزدیک شدند. پویشهایی ازقبیل تهیه ماسک، تهیه وسایل بهداشتی، مشارکت برای کمک به اقشار آسیبدیده، کمک به همنوع بدون هیچ چشمداشتی، رسیدگی و استحکام بیشتر پیوندهای عاطفی، مراقبت از همنوع ازطریق مراقبت از خود و احساس مسئولیت درمقابل وظایف اجتماعی هر شهروند و بالاخره بهبودی محیطزیست جهانی و اکوسیستمهای موجود در طبیعت را میتوان گوشهای از زندگی انسان دوره کرونایی نامید. ازآنجاکه شهروند توسعهیافته علاوه بر احساس مسئولیت دربرابر وظایف خود، در مفید بودن و انجام درست وظایف اجتماعی نیز احساس مسئولیت میکند، میتوان لازمه توسعهیافتگی دولتها را توسعهیافتگی ذهنی افراد دانست، بنابراین اگر انسان پساکرونا بتواند رفتار و شیوه زندگی خود را حفظ کند، قطعاً دولتها هم خواهند توانست به مسائلی ازقبیل بهداشت عمومی محیطزیست و... بیشتر توجه کنند و از نگرش سیاسی صرف دور شوند.
در قدم بعد، نیاز به تغییر در برنامهریزی از حالت ایستا و ثابت به برنامهریزی پویا و دینامیک و انعطافپذیر در مقابل جهانی سیال و متغیر بهشدت احساس میشود؛ چراکه جهانی که امروز در آن بهسر میبریم، بسیار تغییرپذیر و متفاوت است؛ چون فناوری باعث جابهجا شدن یک ویروس در زمان بسیار کوتاه در ابعاد جهانی شده است؛ ویروسی که با استفاده از میکروسکوپ با بزرگنمایی بالا به سختی قابل دیدن است و تمامی شئون بشری در سراسر کره زمین را تحتتأثیر خود قرار داده است. در پایان، این مبحث را با سخنی از فیلسوف آلمانی، هابرماس، به پایان میرسانم که معتقد است ویروس کرونا آگاهی انسان را از نادانی خود افزود و تنها راه منطقی، تأکید بر دموکراسی و اتحاد است.