مجید خاکپور| شهرهای بزرگ، با چالشهای بزرگ روبهرو هستند. رشد جمعیت، ورود مهاجران، ترافیک، آلودگی هوا و هزینههای جاری شهر که سر به فلک میکشند از یک سو و اهمیت رعایت قوانین، نگهداری و حفظ اموال عمومی و دلبستگی و احساس تعلق شهروندان به شهر از سوی دیگر، 2 بُعد مسائلی است که مدیران کلانشهرها با آن دست به گریباناند. شاید بشود گفت رشد مساحت و جمعیت مشهد در 150 سال گذشته انفجاری بوده است. در سرشماریای که در سال 1257 در مشهد انجام شد، جمعیت شهر، کمتر از 58 هزار نفر ثبت شده و طبق سرشماری سال 1395، جمعیت این شهر به بیش از 3 میلیون نفر رسیده است. این رشد انفجاری با خود مسائلی به همراه داشته است که نیازمند توجه ویژه است.
دکتر سونیل دوبی، استاد دانشگاه سیدنی استرالیا که تخصص مدیریت شهری دارد، برای برگزاری دوره ارزیابی عملکرد به دعوت معاونت برنامهریزی و توسعه سرمایه انسانی شهرداری، و برای پنجمین بار به مشهد آمده بود. هدف او از این سفر سنجش شرایط از منظر نیروی انسانی و بررسی این است که مشهد چه استفادههایی از سرمایههای انسانیاش میتواند بکند و برای آینده چه برنامههایی برای بهبود میتواند اتفاق بیفتد. او با تجربهای که از سفرهای پیش از این به مشهد داشته است، میگوید: این شهر رو به پیشرفت است، اما با چالشهایی مانند ترافیک و نداشتن احساس تعلق شهروندان هم روبهروست. از مصطفی غروی که زحمت ترجمه همزمان این مصاحبه را به عهده داشت تشکر میکنیم.
آنطور که به من گفتهاند، اینبار پنجم است که به مشهد آمدهاید، بهعنوان کسی که چندبار به این شهر آمده و نگاهی آکادمیک دارد، مشهد را چطور دیدهاید؟
به طور کلی اینبار خدمات شهری را در مشهد رو به رشد و خیلی بهتر دیدم. البته مثل هر کلانشهر دیگر در دنیا، چالشهایی مانند ترافیک، جمعیتی که رو به افزایش است و مردم زیادی که دارند وارد مشهد میشوند نیز وجود دارد. رویهمرفته احساس میکنم شهر در مسیر مثبت و رو به جلو حرکت میکند. تفاوتی که به وضوح متوجهش شدم این است که نوع مسافری که به شهر ورود پیدا میکند دارد تغییر میکند. به عنوان آدمی بینالمللی و کسی که قبلا هم اینجا بوده است فکر میکنم این برای اقتصاد محلی مشهد نکته خیلی مهمی است و نشان میدهد ظرفیتهای بهتری هم برای مشهد وجود دارد. تفاوت دیگری که دیدم و به نظرم خیلی ملموس نیست، این است که مدیریت شهری به دنبال راههای خلاقانه و نوآورانهای برای مدیریت شهر است و به نظر میآید این آمادگی وجود دارد که مدلها و متدهای جدیدی را از سراسر دنیا با هدف بالا بردن کارایی و کیفیت عملکرد قبول کند.
از مشکل ترافیک کلانشهرهای دنیا گفتید، شهرهای دیگر دنیا چه راهکاری برای حل این معضل داشتهاند؟
یکی همان کاری است که در سنگاپور انجام شده است. آنها به جای فراهمکردن زیرساختهای فیزیکی، روی این سیاست کار کردهاند که مردم دیگر خیلی نتوانند خودرو شخصی داشته باشند و سرمایهگذاریشان را به سمت زیرساختهای اجتماعی بردهاند. شهرهایی مثل سئول و گوانگجو هم همین کار را کردهاند. آنها دارند شهرهایشان را به سمتی میبرند که شهروندان به جای اینکه با ماشینهای شخصی رفتوآمد کنند، از وسایل حملونقل همگانی استفاده کنند. بنا بر تجربه و اطلاعات جهانیای که دارم، مشهد نیاز دارد هم در بخش زیرساخت به این فکر کند که در آینده به چه چیزی نیاز خواهد داشت و هم در بخش اجرا به این فکر کند که چطور میتواند ترافیک را مدیریت کند. چیزی که در مورد مشهد در من باعث شگفتی شد و دوست دارم به شما بگویم، این است که افراد جوان زیادی را دیدم که سوار موتور هستند، ولی کلاه ایمنی ندارند؛ بنابراین زیرساختهای شهری در لایهای است که نیاز به آموزش هم دارد. شهروندان باید بدانند که آنها هم وظیفهای دارند. وقتی از این زیرساختها استفاده میکنند، باید نقش خودشان را انجام بدهند. بهطورکلی به نظر میرسد که لازم است هم شهروندان و هم مدیریت شهری روی زیرساختهایی کار کنند که شهر را برای نیازهای آینده آماده کند.
در صحبتهایتان به بحث افزایش جمعیت و افزایش گردشگران مشهد هم اشاره کردید. این یک بُعد تحولات مشهد امروز است، اما مسئله مهم دیگری هم در این شهر وجود دارد و آن موضوع افزایش احساس تعلق به این شهر است. مدیریت شهری چه کاری میتواند انجام دهد که این افراد به شهر احساس تعلق داشته باشند؟
این مسئلهای جهانی و چالشی است که ممکن است همه شهرهای توریستی داشته باشند. بهترین مثالها میتواند دبی، پاریس یا بارسلونا باشد. وقتی شما با افزایش حضور گردشگران به شهرتان روبهرو میشوید، همیشه این چالش هست که چطور میشود آنها را کنترل کرد و احساس تعلق به آنها داد، بهنحویکه به قوانین شهر احترام بگذارند و از آن پیروی کنند. شهرهای زیادی داریم مثل مکه که نوع متفاوتی از گردشگران را دارند، اما شما میبینید که خیلی عادی قوانین رعایت میشود. پس در چنین وضعیتی باید آن را کنترل کنید. ایده من این است: اول باید اطلاعات و آموزش بدهید، چون بعضی از مردم قوانین شما را نمیدانند. قدم اول آگاهیبخشی است. جاهایی مثل فرودگاه و ایستگاه راهآهن مکانهای خوبی برای این کار است، برای اینکه مطمئن شوید مردم میدانند شما از آنها به عنوان گردشگر چه انتظاری دارید. قدم دوم ایجاد پویشهای رسانهای است، بهنحویکه مردم زمانی که دارند فکر میکنند به مشهد سفر کنند، بدانند در آنجا قرار است چه اتفاقی بیفتد. چون اگر بنا باشد مردم با اهداف اشتباه به اینجا بیایند و قوانین شما را رعایت نکنند، شاید این پویش رسانهای به آنها بگوید که بهترین گزینه این است که اصلا به مشهد نیایند. از آن طرف ممکن است خیلی از خانوادهها باشند که احساس کنند مشهد میتواند جایی مطمئن برای آمدن باشد؛ بنابراین اگر پویشهای رسانهای درست کار کنند، بدون شک در دراز مدت تعداد بیشتری از افراد را میتوانید جذب کنید. تجربه جهانی هم همین را میگوید.
مسئله دیگر، ساکنان مشهد هستند. بعضی از ساکنان با اینکه چنددهه است در این شهر زندگی میکنند، چندان احساس تعلقی به شهرشان ندارند. تجربه جهانی دراینباره چه میگوید؟
در محیطهای شهری این اتفاق به سادگی رخ میدهد و عدهای احساس تعلقشان را به شهر از دست میدهند. من متولد سیدنی استرالیا نیستم، اما احساس میکنم که استرالیاییام، رفتارم استرالیایی است و به آنجا احساس تعلق دارم. هیچوقت کسی مرا مجبور نکرده است که احساس تعلق به سیدنی داشته باشم.
آن چیزی که در فرهنگشان هست و تجربیاتی که من داشتم این احساس را در من ایجاد کرده است. بنابراین احساس تعلق به شهر چیزی نیست که بتوانید مردم را مجبور به آن کنید، یک فرایند کاملا آموزشی است که باید در دراز مدت در شهر اتفاق بیفتد. اینکه شما مشارکت داشته باشید و آهسته و پیوسته احساس تعلق را در فرزندانتان ایجاد کنید باعث میشود تمام خانواده شما احساس و وضعیت بهتری داشته باشند.
قدم دوم این است که از نظر سیاسی هم این آمادگی در سیاستمداران ایجاد شود و به سمت تکنیکها و استراتژیهایی بروند که این احساس را به افراد بدهند که مشهد شهر مناسبی برای اقامت است. نکته بسیار مهم که از نظر جهانی هم ثابت شده این است که وقت خود را برای بزرگسالان نگذارید. تمرکزتان را روی بچهها بگذارید و آنها را تشویق و ترغیب کنید که به مشهد احساس تعلق پیدا کنند. چون مهمترین چیز این است که کودک هرگز احساس نکند متعلق به مشهد نیست. آن چیزی که سیستم مدارس شما باید در اولویت قرار دهند، ترکیب شدن افراد مشهدی با افرادی است که به تازگی در اینجا ساکن شدهاند.
یکی از مباحثی که در کلانشهرها مد نظر قرار میگیرد، دیپلماسی شهری و بحثهایی مثل خواهرخواندگیها و مانند آن است. مشهد چطور میتواند از تجربه کلانشهرهای موفق استفاده کند و چه کارهایی را پیشنهاد میکنید که مشهد بتواند با توجه به موقعیت و شرایطی که دارد از لحاظ فرهنگی و اقتصادی تبادلهایی با شهرهای دیگرکشورها داشته باشد؟
سؤال خیلی مهمی است. در سرتاسر دنیا متوجه این شدهایم که بحث اصلی دارد از میان ملتها و ملتها به شهرها و شهرها منتقل میشود. به عنوان مثال لندن ارتباطات خیلی نزدیکی با شانگهای و نیویورک دارد، یا مثلا در قضیه خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا دیدیم که شهردار پاریس و شهردار لندن کنار هم ایستادند و گفتند بهرغم تمام این مسائل و احتمال جدایی، این 2 شهر کنار هم خواهند ایستاد و متصل خواهند بود. این همان دیپلماسی شهری است که در زمان تعارضات سیاسی خودش را نشان داد. وقتی 2 شهردار تصویری بسیار موفق و پولساز از آینده 2 شهر داشتند، کنار هم ایستادند. پس به جای اینکه اتحادیه اروپا و بریتانیا کنار هم قرار بگیرند، قرار شد که لندن و پاریس با هم ارتباط داشته باشند. حالا وقتی به دیپلماسی شهری در مشهد میرسیم یک مزیت بزرگ اینجا میبینیم: اینکه مشهد یکی از بزرگترین مراکز مذهبی دنیاست. شما مقصد گردشگری هستید و لازم نیست آن را ایجاد کنید. چالش اصلی این است که از این موقعیت چطور استفاده کنید. شهر شما بسیار امن و باز و از نظر فرهنگی و اقتصادی متنوع است. این میتواند به شما کمک کند که در کل منطقه و حتی جهان مرکزیتی ایجاد کنید که افراد بخواهند بیایند و این محیط را تجربه کنند. اما چیزی که فکر میکنم میتواند مشهد را در بحث دیپلماسی شهری یک سطح بالاتر ببرد، تهیه تولیدات رسانهای برای انتشار در سطح جهانی است. در عصر مارکتینگ هیچ دیپلماسیای نمیتواند بدون رسانه پیش برود. بنابراین باید تصمیم بگیرید که مایل به سرمایهگذاری در این بخش هستید یا نه. نکته بعد نحوه استفاده از سرمایههای ذهنیتان با هدف ارتقای دیپلماسی شهریتان است. پیشنهادی که میدهم سرمایهگذاری و تمرکز بر روی تأسیس و حمایت از مؤسساتی است که مرکزیت و رهبری دیپلماسی شهری را در منطقه به دست بیاورند. این مراکز 3 خصوصیت اصلی باید داشته باشند: نخست اینکه برای جوانان مشهدی و ایرانی شغل پایداری ایجاد کنند، آن هم در بعد جهانی، دوم اینکه از کشورهای دیگری بتوانند برای درس و مطالعه به اینجا بیایند و سوم اینکه این مؤسسهها دانش و تخصص را به این شهر بیاورند و با دیگر شهرها به اشتراک بگذارند.
همچنین با توجه به تاریخ غنی و فرهنگ باز و زیبایی که این شهر دارد، تمام تلاشتان را بکنید که جوانان بیشتری را وارد کار کنید، جوانانی که زبانهای مختلف را یاد بگیرند و مطمئن شوید سفیران مشهد خواهند بود
در مقیاس جهانی.