حمله گروهی گراز‌ها به مزارع کشاورزی خراسان شمالی (۶ مرداد ۱۴۰۴) افزایش ۱۹ درصدی مصدومین ناشی از سگ گزیدگی در مازندران کشف گسترده گونه‌های جانوری قاچاق در عملیات اخیر یگان محیط زیست تهران (۶ مرداد ۱۴۰۴) کشف بیش از ۱۰۰ کیلوگرم مواد مخدر شیشه در نیکشهر تورهای گردشگری صنعتی فریمان، گامی مهم در توسعه اقتصادی خراسان رضوی لزوم تغییر قوانین مشاغل سخت و زیان‌آور و تأکید بر حفظ حقوق کارگران آیا سن بازنشستگی تأمین اجتماعی افزایش یافته است؟ مشهد در محاصره کانون‌های گرد و غبار ۶۵۰ هزار نفر در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کردند وزیر آموزش و پرورش: باید از ظرفیت‌های مردمی برای محرومیت‌زدایی از آموزش استفاده شود پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (دوشنبه، ۶ مرداد ۱۴۰۴) | دمای بالای ۴۰ درجه در نواحی گرم‌سیر صابون یا مایع دستشویی کدام بهتر است؟ مهار آتش‌سوزی در یک مجتمع تجاری در درگهان قشم توصیه‌های بهداشتی برای مادران باردار و شیرده در اربعین پیش‌بینی بارش‌های مشهد و خراسان رضوی در پاییز ۱۴۰۴ | وضعیت ناامیدکننده آمار‌ها هشدار درباره مواد نگهدارنده پنهان در لوازم آرایشی میزان شیوع هپاتیت B در کشور به کمتر از یک درصد رسید بهره‌برداری از بیش از ۱۰۰ هزار کلاس درس در مهر ۱۴۰۴ متهم پرونده پدرکشی در  بازسازی صحنه جنایت: کشتن پدرم، آخرین راهکار بود واژگونی قایق در نیجریه با ۲۵ فوتی امدادرسانی هلال احمر به بیش از ۶۴۰ حادثه در کشور طی هفته گذشته | خراسان رضوی رتبه دوم حوادث کوهستان فاز نخست پروژه آب‌شیرین‌کن بجستان با همکاری دانش‌بنیان‌ها، به بهره‌‎برداری رسید بیش از ۸۰۰ مدرسه در تهران به بازسازی نیاز دارند بیش از ۱۵ هزار فرهنگی در آزمون اعزام به مدارس خارج از کشور شرکت کردند + تعداد اعزامی‌ها رشد بی‌سابقه پروژه‌های تحویلی سازمان نوسازی مدارس در سال ۱۴۰۴ جزئیات آزمون استخدامی آموزش و پرورش اعلام شد + تاریخ تحویل کارت ورود به جلسه (۶ مرداد ۱۴۰۴) یک‌سوم ایرانی‌ها رفلاکس معده دارند زائران اربعین این وسایل را همراه داشته باشند
سرخط خبرها

وقتی عدد‌ها به اسم تبدیل می‌شوند

  • کد خبر: ۲۶۴۰۳
  • ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۵
وقتی عدد‌ها به اسم تبدیل می‌شوند
دکتر عقیله موسوی - روان‌درمانگر تحلیلی
گاهی حتی آمار هزاران کشته هم برای ما تنها یک عدد است؛ عددی که هر روزه چندین‌بار می‌خوانیم و می‌شنویم و به دیگران گزارشش می‌کنیم. عدد‌هایی که هرکدامشان، عزیزانِ کسانی بوده‌اند. عدد‌هایی که اسم داشته‌اند و حیات. عدد‌هایی که تصور نمی‌کردند قرار است دیگر نباشند، اما این آمار توصیفی، به‌ ناگاه می‌تواند برای هرکدام از ما به یک اسم و واقعیتی آغشته به پوست و استخوان تبدیل شود، وقتی ما نیز می‌شویم وابستگانِ یکی از این اعداد ازدست‌رفته. وقتی ما هم فردی مهم، نزدیک و آشنا را از دست می‌دهیم. عددی که برای ما جان دارد، اسم دارد و تاریخچه‌ای از خاطرات و عواطف است. آن وقت سوگ به‌سراغمان می‌آید. فقدان برایمان ملموس و نزدیک می‌شود. سوگ یک فرد مهم، همیشه تاریخ اتفاقی بهت‌انگیز و سخت بوده است؛ چیزی که همواره درباره آن شعر و حرف و نظریه و فیلم و هزاران چیز ساخته شده است. سوگ گاهی تاب‌نیاوردنی‌تر از آن است که به‌راحتی بتوان از آن گذشت و می‌تواند به یک افسردگی عمیق و ماندگار بدل شود که تا لحظه رفتن خودمان نیز در اتاق‌های درونمان، خانه دارد.
با آنکه سوگ همواره تجربه‌ای است که خود را در آن تنها حس می‌کنیم، ما برای سوگمان ضجه می‌زنیم و گریه می‌کنیم، حرف می‌زنیم با دیگران از خاطراتش، از کار‌هایی که کرده و حرف‌هایی که گفته است. از احساساتمان به او و گاهی هم خشم‌هایمان. اما چون او از دست رفته است، آن چیزی که پررنگ‌تر از همه‌چیز به‌سراغمان می‌آید، این است که چقدر برای ما مهم بوده و بخش‌های بزرگی از ما به او تعلق داشته است. ما در گذران سوگ، خودمان را رها می‌کنیم در غم و در آغوش‌هایی که مراقبمان هستند. تجربه اشتراک گذاشتن سوگمان با دیگران و دیدن اینکه دیگران نیز غمگین‌اند و دل‌داری‌هایی که هست، همه مسیری است مؤثر برای طی‌کردن این غم تحمل‌ناپذیر.
اما، الان ما در شرایط متفاوتی هستیم. ما عزیزانی را از دست می‌دهیم که حتی دیگر بدنشان هم دراختیار ما نیست تا خاکشان کنیم و با مشت‌مشت خاکی که بر قبرشان می‌ریزیم، اندوهمان را کمتر کنیم. در وضعیتی دچار سوگ می‌شویم که دیگر آغوش‌های تسکین‌دهنده و همراهی‌های آرامش‌دهنده کم است. ما این روزها، سوگ در انزوا و تنهایی را تجربه می‌کنیم. دیگر مراسم معمول و تسلیت‌های همیشگی وجود ندارد. هم‌دردان زیادی هستند، اما شبکه حمایتی در این روز‌ها ضعیف‌تر از معمول است. مراقبت‌های عمومی حکم می‌کند که کسی دورمان جمع نشود و حتی ما هم نمی‌توانیم از خانه بیرون برویم و باوجود همه این‌ها، درد فقدان همچنان پررنگ و پرتنش حضور دارد.
یکی از چیز‌هایی که در سوگ به‌سراغمان می‌آید، این است که زندگی نیز برای ما بی‌ارزش می‌شود و درپی پرسش جدی از آن می‌افتیم. این روز‌ها مستعدیم که رفتار‌های آسیب‌رسان بیشتری درقبالِ خود انجام دهیم. ممکن است حتی بخواهیم خودمان را در معرض بیماری قرار دهیم تا دیگر این فقدان را تحمل نکنیم. در فقدان چنان درد بزرگی اگر مراقبت خودمان و دیگران نباشیم، بسیار در برابر آن آسیب‌پذیریم. در لحظاتی حتی میل ما به بقا و حفظ زندگی‌مان هم می‌تواند مقهور این غم بزرگ شود.
با این همه، در این سوگ هم می‌توانیم تلاش کنیم که از خودمان و دیگرانِ در سوگ، مراقبت کنیم، حتی اگر آدم‌های زیادی دور‌وبرمان نیستند با کسانی که در خانه هستند یا با آشنایان، هر روز می‌توانیم به‌صورت تلفنی حرف بزنیم. از تجربه درد و رنجی که این فقدان برایمان به‌وجود آورده است، بنویسیم و با دوستانمان به اشتراک بگذاریم. گوشه‌ای از خانه‌مان را به او و یادگاری‌هایش اختصاص دهیم. عکسش را در آنجا بگذاریم و به خودمان فرصت دهیم تا با او حرف بزنیم. به دیگران فرصت بدهیم تا مدام با ما در تماس باشند و به احساسات و عواطف ما دسترسی داشته باشند. روز‌های قرنطینه کرونا، روز‌های فاصله‌گیری فیزیکی است نه عاطفی و فرد سوگوار بیش از همیشه نیازمند مراقبت است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->