آنها را در انزوا فرو ببرند، محدود کنند، مسخره کنند یا حتی بگویند دیگر در این آپارتمان نمانید؟ البته آن طرف ماجرا را هم باید دید؛ کسانی که بیش از مسئولیت فردی و اجتماعی خود تلاش میکنند باری از دوش بیماران و اطرافیانش برمیدارند. آنهایی که اگر نبودند، جهان جای وحشتناکی برای زندگی بود.
یکی از این نمونهها پویش «پاک» است که جمعی از روانشناسان، روانپزشکان، جامعهشناسان، حقوقدانان، روزنامهنگاران، دانشجویان رشتههای پزشکی و دندانپزشکی، تکنسینهای امداد و نجات و جمعی از کنشگران اجتماعی به عنوان اعضای آن، تلاش میکنند با فرهنگسازی و مداخلات اجتماعی انگزدایی کنند و بیماران را از انزوا بیرون بیاورند.
امیرحسین جلالی، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشکده علوم پزشکی ایران و از چهرههای اصلی این پویش، با اشاره به برخی گزارشها از سوی پزشکان، مسئولان و رسانهها درباره انگ اجتماعی نسبت به مبتلایان کرونا میگوید: «انگ، جوانب انسانی دارد؛ به این معنا که میتواند افراد را از حقوق انسانیشان محروم کرده و بر آنها رنج روانی تحمیل کند. از سوی دیگر باعث میشود فرد مبتلا برای رهایی از این انگ و تبعیض بیماری خود را پنهان کند و در نتیجه زنجیره انتقال عفونت تداوم یابد. به همین دلیل به همراه عدهای از متخصصان حوزههای مختلف که تا حدودی گرایشهای سیاسی و اجتماعی متفاوتی نیز دارند، همدل شدیم با هدف اطلاعرسانی و آگاهسازی و تغییر نگرشها و رفتارهای عمومی در زمینه برخورد با بیماران یا افرادی که احتمال میرود به این بیماری آلوده باشند، این پویش را راهاندازی کنیم و در جهت مسئولیت اجتماعی خود قدمی برای انگزدایی برداریم.»
به گفته وی اعضای این پویش تلاش میکنند در گام نخست از طریق صفحات مجازی پیام پویش را به بیماران برسانند و به آنها بگویند که تنها نیستند و دیگران صدای آنها را میشنوند و حرفشان را میفهمند. همچنین صدای بیماران و افرادی باشند که از ترس انگ و تبعیض رنج میکشند و خودشان را در تنهایی و انزوا قرنطینه کردهاند یا اطرافیانی که در تنهایی سوگواری میکنند و درد میکشند.
«در گام بعدی تلاش میکنیم با استفاده از ابزارهای فضای مجازی داستانها و ماجراهای مثبت افراد بیمار و مبتلایی که بهبود پیدا کردهاند، همچنین مسائل خانوادههای آنها یا داستانهای مثبتی که از کادر درمان یا افرادی که به نوعی با این بیماری سر و کار دارند منعکس کنیم و در ادامه با تهیه ویدئوها، پادکستها و محتواهای آموزشی صوتی و تصویری و تولید محتوا و پیامهای کوتاه و انتشار آنها زمینه را برای اعلام عمومی همراهی با پویش و افزایش آگاهی عمومی فراهم کنیم.»
وی درخصوص تأثیر این پویش در بهبود وضعیت روانی جامعه میگوید: «جملهای در رمان طاعون آلبر کامو هست که میگوید تنها راه مبارزه با طاعون شرافت است. وقتی میپرسند شرافت چیست؟ میگوید یعنی هرکاری از دستت برمیآید، انجام دهی. در شرایط بحران اجتماعی مثل بیماری کرونا هم چارهای نداریم جز اینکه هر کاری از دستمان برمیآید انجام دهیم. البته در این راه باید تمام انرژیمان را متمرکز کنیم تا به کسی زیانی نرسد. همین که قبح این بیماری ریخته شود و درنتیجه کسی آن را پنهان نکند، قدم بسیار مهمی است.»
حسام الدین نراقی که سالهاست به عنوان کارشناس مدیریت عملیات امداد و نجات در ستاد بحران فعالیت میکند و در پویشها و سازمانهای مردمنهاد مختلفی فعالیت داشته درباره انگ اجتماعی کرونا و پویش پاک میگوید: «۱۰ یا ۱۵ سال پیش که در پویش بیماران سرطانی فعالیت داشتم، با افراد بسیاری روبهرو بودم که فکر میکردند سرطان میتواند به آنها منتقل شود و به همین دلیل از مبتلایان به این بیماری دوری میکردند و اغلب آنان را سرطانی مینامیدند. چنین واژهها و واکنشهایی از سوی جامعه اغلب باعث میشد بیمار دچار یک نوع سرخوردگی و تنهایی شود.
بنابراین براساس تجربهای که در این سالها در کمپینهای مختلف اینچنینی به دست آوردهام، میدانم حالا هم انگ کرونا یا نامیدن بیماران تحت عنوان کرونایی که متأسفانه مثل ایدزی یا سرطانی دارد تبدیل به یک صفت میشود، چه تأثیر منفی بر این بیماران، خانوادههایشان و همین طور کادر درمانی که با این بیماران در ارتباط هستند، میگذارد. البته علت این نوع رفتارها میتواند ناشناخته بودن و تفسیرهای غیرعلمی از این بیماری هم باشد که از بعد روانی خسارتهای زیادی را به جامعه وارد میکند. براین اساس ضرورت دارد که گروه های تخصصی اجتماعی و روانشناسی وارد عرصه شوند و اقدامهای لازم را در این خصوص انجام دهند.»
به گفته زینب نصیری، مدیر کل سلامت شهرداری تهران و دیگر عضو پویش پاک، ترس از قضاوت، انگ اجتماعی، تنهایی و انزوا اتفاق ناخوشایندی است که متأسفانه این روزها در ارتباط با کووید19 با آن روبهرو هستیم و هم اکنون دغدغه بزرگ مبتلایان به این ویروس و خانوادههای آنان همین موضوع است: «اگرچه این انگ اجتماعی با سایر انگهای اجتماعی دیگر که به برخی بیماران ازجمله مبتلایان به «ویروس اچ آی وی» و غیره زده میشد یا زده میشود بسیار متفاوت است اما در نهایت نتیجه همه آنها یکی است. در سالهای نخست مواجهه مردم با «ویروس اچآیوی» ناخودآگاه این موضوع به ذهنشان میرسید که فرد مبتلا احتمالاً یک رفتار هرز خارج از ازدواج و پرخطر یا دستکم اعتیاد داشته که چنین قضاوتی فرد مبتلا را به سمت طرد اجتماعی و تحمل تنهایی و انزوا میکشاند.
به همین دلیل فرد مبتلا از ترس قضاوت شدن سعی میکرد بیماری خود را پنهان کند. درحالی که اگر واکنش جامعه نسبت به وی درست و علمی بود این اتفاق رخ نمیداد. اگرچه حالا به دلیل آموزشها و اطلاعرسانیهای مداوم، برخورد مردم با مبتلایان به اچآیوی و سایر بیماریهای مشابه بهتر شده و آنها هم راحتتر در جامعه حضور پیدا میکنند و به درمانشان ادامه میدهند اما هنوز همان ذهنیت وجود دارد.
آن چیزی که این دو بیماری را مشابه هم میکند، نگرانی جامعه از ابتلای خودش به این ویروسها و ترس از انگ اجتماعی است که علت آن هم پایین بودن میزان آگاهی است. وقتی برای اولینبار ویروسی در جامعه شیوع پیدا میکند به دلیل تازگی که دارد، ارتباط بیمار و افراد دیگر را مغشوش میکند از طرف دیگر خود بیمار هم نمیتواند ارتباطش را با بیماری تنظیم کند. بنابراین تنها پیامی که بیماری به او میدهد این است که باید آن را پنهان کند چون درغیراین صورت از سوی جامعه طردخواهد شد که چنین وضعیتی در خصوص بیماران کووید19 هم درحال رخ دادن است.
از این رو به دلیل تبعات اجتماعی که کرونا در سطح جامعه داشته پویش پاک باهدف کمک کردن به مبتلایان و خانوادههایشان راهاندازی شد تا به آنان یادآوری کند که تنها نیستند و اگر تا به امروز طردشدگی و سردرگمی را تجربه کردهاند ناشی از ناآگاهی، شناخت، اضطراب و ترسهایی بوده که کل جامعه داشته است. باید بگویم این همدلی و کنار هم بودن در چنین روزهای سختی که افراد سعی میکردند فاصلهشان را با یکدیگر رعایت کنند، تجربه خوبی بود که امیدوارم بعدها هم ادامه داشته باشد.»
قدرت شرافت، جهان پس از طاعون را دگرگون کرد و به نوزایی فرهنگی و تمدنی انجامید. آیا این روزها نیز درحال تجربه جنگ شرافت با بیماری کووید19 هستیم؛ جنگی که از دل آن فرهنگ و تمدن بشری بار دیگر از نو زاده خواهد شد؟
منبع: ایران