برگزاری نخستین نشست فعالان سینمای خراسان رضوی در مشهد تمام مهربانی‌های یار مهربان تصویرگر آواز‌های آبی شهر | یادی از استاد علی‌اکبر زرین‌مهر نقاش فقید مشهدی هم‌زمان با سالروز درگذشتش ماجرای تخلص استاد شهریار در مسابقه تلویزیونی «دونقطه» + فیلم گنجینه ای از هنر ناب ایرانی در حرم رضوی | گذری به موزه تخصصی فرش آستان قدس رضوی روایتی طنزآمیز از روابط انسانی | گزارشی از اکران مردمی فیلم «ناجورها» در مشهد پرتره «سیدحسن حسینی»، شاعر برجسته، روی آنتن تلویزیون + زمان پخش زوربا، یک مرد رها | معرفی کتاب «زوربای یونانی» به بهانه انتشار کتاب صوتی‌اش مدیرعامل مؤسسه فرهنگی شهرآرا: حمایت شهرآرا از سینما برای گرم‌ترشدن بازار هنر مشهد است + فیلم «جیمی کیمل» مجری مشهور تلویزیون اخراج شد سواد رسانه‌ای؛ سپر دفاعی در جنگ نوین حماسه در غزل | فردوسی چه تأثیراتی بر شهریار گذاشته است؟ رائد فریدزاده: حمایت از پروژه‌های سینمایی استانی باید هدفمند و بلندمدت باشد + فیلم لغو اجرا‌های محسن یگانه در گرگان + علت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی: ظرفیت هنری استان نیازمند ایجاد زیرساخت‌های لازم است پایان بخش اجرایی جشنواره هجدهم موسیقی جوان رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» در کتابفروشی‌ها مروری بر کارنامه هنری «فرهاد آییش» به مناسبت تولد هفتاد و سه سالگی‌اش
سرخط خبرها

چند رباعی از میلاد عرفان پور، متأثر و بی‌تاب از ماجرای غم‌انگیز رومینا: این داس، که داستان تلخی دارد

  • کد خبر: ۲۸۳۸۴
  • ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۸
میلاد عرفان‌پور، شاعر چند رباعی حاصل بی‌تابی از ماجرای غم‌انگیز رومینا سروده است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ میلاد عرفان‌پور، شاعر، متأثر و بی‌تاب از ماجرای غم‌انگیز رومینا چند رباعی سروده است:

۱-

دستان مرا بگیر بابا… سردم...
یک‌بوسه… که از فرارها برگردم
مِهری که دریغ کردی از من، بابا!
از هر کس و ناکسی گدایی کردم

۲-

آرام گرفته ام، بیا باباجان
از حال دلم بپرس…ها… باباجان
آن بوسه که خرج من نکردی، آخر
داسی شد و بوسه زد مرا، باباجان

۳-

آه از گل سرخ بی‌گناهی که منم
بر غربت خویشتن، گواهی که منم
بی مهر پدر، هیچ نفهمید از عشق
آن دختر بی‌پشت و پناهی که منم

۴-

سنگی شده بود… ساکت و سرد، پدر
پیغام محبتی نیاورد، پدر
لبخند نداشت، داس در دستش بود
تا کِشته‌ی خویش را درو کرد پدر

۵-

ای حسرت احساسٕ کبودم! بابا!
ای مهر تو خواهش وجودم! بابا!
دیشب یکی آمده سرم را برده‌ست...
ای کاش هنوز خواب بودم، بابا

۶-

از مزرع غم، فتنه درو خواهد کرد
پشت سر هم، فتنه درو خواهد کرد
داس است به دست غرب وحشی، داس است
از خون تو هم فتنه درو خواهد کرد


۷-

این درد چه دودمان تلخی دارد
این جوهر خون، زبان تلخی دارد
سوغاتی دست‌های بی‌ایمان است
این داس، که داستان تلخی دارد

 

منبع: مهر

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->