به گزارش شهرآرانیوز، پرونده سایپا از آن پروندههایی بود که سلطان خودرو از آن بیرون کشیده شد؛ پروندهای که علاوهبر صدور حکم اعدام برای یک زوج که سلطان خودرو نامیده میشدند، احکامی هم برای مدیران سایپا و نمایندگان مجلس صادر شد.
یکی از مدیران متهم به اخلال اقتصادی از اوین با خبرنگار «شرق» تماس میگیرد و توضیحاتی درباره اتهاماتش ارائه میکند. رضا تقیزادهماکویی، معاون سابق بازاریابی و فروش سایپا، از اوین با شمارهای شبیه شماره موبایل تماس میگیرد ولی هرازگاهی پیغام «این تماس از زندان اوین میباشد» در لابهلای مکالماتش پخش میشود.
او ادعاهایی را مطرح میکند که درباره صحت آن باید مقامات قضائی نظر بدهند. درحالیکه تقیزاده ادعا میکند در پرونده آنها دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور حذف شده است، در خبرها آمده است که متهمان این پرونده میتوانند برای احکامشان درخواست تجدیدنظر کنند. بر اساس کیفرخواست، او با متهمان ردیفاول پرونده یعنی نجوا لاشیدایی و وحید بهزادی در فروش خودرو تبانی کرده و محصولات پرفروش سایپا را به این زوج اختصاص داده است. با وجود ۶۰۰ نمایندگی سایپا در کشور محصولات پرفروش این شرکت به متهمان ردیفاول اختصاص یافته و سود خانم لاشیدایی از این معامله ۱۶ میلیارد تومان برآورد شده است. اما معاون سابق فروش سایپا مدعی است که شرکت دلافکار متعلق به زوجی که متهم ردیفاول پرونده هستند، از همکاری با سایپا صرفا فقط سه میلیارد تومان به دست آورده است؛ درحالیکه سرمایهشان در بانک، ۲۳ میلیارد تومان سود دریافت میکرده است. همچنین در کیفرخواست آمده است که متهمان ردیفاول صرفا با پرداخت پنجمیلیون تومان شش هزارو ۷۰۰ دستگاه خودرو خریداری کردهاند؛ درحالیکه تقیزاده میگوید این زوج به ازای هر خودرو، پنج میلیون تومان و مشابه بقیه مردم، آورده داشتهاند و این تعداد خودرو یکباره به آنها تحویل داده نشده؛ بلکه تحویل بهصورت مرحلهای بوده است.
در این گفتوگو تقیزاده ادعاهای دیگری هم دارد. بر اساس کیفرخواست طرح فروش سبدی زمانی ایجاد شده که بسیاری از مردم در صف تحویل خودرو بودهاند. با طرح فروش سبدی و ایجاد شبکه دلالی، انحصار بازار خودرو به وجود آمده است و بر اساس اعترافات یکی از کارکنان سایپا، معاون سابق فروش این شرکت در ابتدای فعالیت خود نخست شروع به شناسایی نمایندگیهای با قدرت مالی بالا کرده و بعد از شناسایی ۱۵ نمایندگی، اقدام به فروش خودرو بهصورت سبدی کرده است. او با نمایندگیهای پولدار قرارداد میبسته و نمایندگیهای ضعیف باید با این نمایندگیهای پولدار کار میکردند. ضمن اینکه تقیزاده دستور داده بود که برای خودروی مشتریان فاکتور صادر نشود که تقیزاده در توضیح این موارد اعلام میکند که طرح فروش سبدی سابقهای طولانی داشته و شرکتهایی که در این طرح با سایپا همکاری میکردند، ۲۳ شرکت بودهاند اما وقتی او آغاز به کار کرده است، سایپا فقط به شش شرکت بهصورت سبدی محصول میفروخته است. ضمن اینکه در فروش سبدی صرفا محصولات مازاد سایپا به نمایندگیها عرضه میشده است. مشروح گفتوگو با رضا تقیزادهماکویی، معاون سابق بازاریابی و فروش سایپا را در ادامه میخوانیم.
بیشتر بخوانید: سلطان خودرو و همسرش را بشناسید/ وحید بهزادی و نجوا لاشیدایی چگونه به ثروت رسیدند؟
پروندهای که مطرح شده و منجر به صدور حکم ۱۵ سال حبس تعزیری برای بنده شد، حاصل یکی از شعبات دادگاه استجازه است و شعبه دوم این دادگاه برای من رأی صادر کرد. تشکیل این دادگاه بر اساس یکی از بخشنامههای صادق آملیلاریجانی، رئیس محترم وقت قوه قضائیه، در ۲۰ مرداد ۹۷ بود. در آن زمان با هدف برخورد با جنگ اقتصادی از رهبری استجازه شد و ایشان هم دستور لازم را دادند. در آن استجازه چند نکته بود. آملیلاریجانی تأکید کرده بود دادگاه استجازه در چارچوب قانون مجازات اسلامی باید تشکیل شود و یکی دیگر از تأکیداتشان هم وضعیت کنونی؛ یعنی جنگ اقتصادی در ۲۰ مرداد سال ۹۷ بود؛ یعنی در زمان صدور دستور تشکیل دادگاه استجازه هفت ماه بود که از سایپا استعفا داده بودم.
خیر، بههیچوجه. از مرداد ۹۷ بهبعد این جنگ اقتصادی شروع شده است و درواقع بعد از خروج آمریکا از برجام و گرانشدن دلار در مردادماه و بهتبع آن طلا و بقیه مایحتاج که قیمتها را در آخر سال به اوج خود رساند، این مسئله آغاز شد. در سال ۹۶ که من در سایپا بودم، قیمت پراید ۲۲ میلیون تومان بود. مشتریان ما با پنج میلیون تومان پرداخت و مابقی در اقساط ۲۴ ماهه، خودرو میخریدند. البته این خودرو بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان گرانتر از خودروهای تحویل یکماهه بود که این اختلاف قیمت عرف بازار است. در آن سال ما بخشنامه صادر کردیم تا برای همه افراد جامعه شامل طلاب و روحانیون، مددجویان کمیته امداد، دانشجویان، کارکنان بهزیستی، شاغلان و بازنشستگان نیروی مسلح و معلمان با چهار میلیون تومان پیشپرداخت، خودرو عرضه کنیم و روش فروش همزمان داشتیم. متأسفانه این طرح مورد استقبال قرار نگرفت و موقعی که من از شرکت خارج شدم، ۴۰ هزار ماشین در پارکینگ داشتیم که نفروخته بودیم. ظرفیت اسفند و بهمن ۹۶ و ششماهه اول ۹۷ خالی از تعهد بود.
مقدمهای راجع به این قانون بگویم. در سال ۸۶، مجلس شورای اسلامی قانون حمایت از حقوق مصرفکنندگان خودرو را تصویب میکند. در این قانون با هدف حمایت از مصرفکنندگان روشهای فروش و جذب نقدینگی و ارتباط بین تولیدکننده خودرو و مصرفکنندگان کاملا با جزئیات شرح داده میشود. این قانون توسط شش نفر از حقوقدانان شورای نگهبان ۱۰ روز بعد مورد تأیید قرار میگیرد و به هیئت دولت میرود. هیئت دولت آییننامه اجرائی مینویسد. آخرین اصلاحات آن در جلسه ۲۱ اردیبهشت ۹۵ و به استناد ماده ۱۰ قانون حمایت از حقوق مصرفکنندگان این قانون را تأیید میکند و در روزنامه رسمی به شماره ۲۰۷۱۷ به تاریخ ۴ اردیبهشت ۹۵ ثبت میشود. ملاک کار ما در خودروسازی این قانون است. نحوه ارائه خدمات فروش و پس از فروش و حقوق مصرفکننده، نحوه نظارت وزارت صمت، سازمان بازرسی و ... همه در این قانون جزءبهجزء تعریف شده است. در بند دو پ این قانون، عرضهکننده را بهعنوان تولیدکننده یا واردکننده معرفی میکنند. در بند ث، واسطه خدمات فروش و پس از فروش را اینگونه تعریف میکند: اشخاص حقیقی یا حقوقی که با موافقت عرضهکننده و تولیدکننده، صرفا یا توأمان عهدهدار خدمات پس از فروش خودرو از طریق نمایندگیهای مجاز میباشند، واسطه مذکور میتواند بهعنوان بخشی از مجموعه عرضهکننده یا شرکت مستقل تحت نظارت عرضهکننده فعالیت کرده و خدمات خود را ارائه کند. در بند ج هم نمایندگی مجاز را تعریف میکند که هر شخص حقیقی یا حقوقی که با موافقت تولیدکننده خودرو یا عرضهکننده خودرو عهدهدار فروش یا خدمات فروش خودرو در طول مدت ضمانت است. پس اینجا ما یک خودروساز داریم، یک نماینده مجاز داریم و یک واسطه فروش که سرمایهگذاری در فروش یا خدمات پس از فروش سرمایهگذاری میکند. در ماده چهار همین آییننامه انواع روشهای مختلف فروش را توضیح داده است. تحویل فوری، پیشفروش، مشارکت در تولید و سفارش تعداد محدود مدلهای مختلف فروش است.
طرحهای تحویل فوری و پیشفروش بیشتر برای مصرفکنندگان است. وقتی خودرو تولید میشود، در ابتدا آگهی میدهیم و مصرفکننده خودرو را میخرد؛ اما وقتی که تولیدمان بالا میرود و دیگر مصرفکنندهای نیست، در این شرایط از روش مشارکت در تولید استفاده میکنیم. روش مشارکت در تولید همان روشی است که آقای بهزادی و نجوا لاشیدایی طبق این بند از قانون با سایپا قرارداد بستند. آن هم به این نحو است که اینها تعدادی خودرو را برای ماههای که ما مازاد بر فروش عادی تولید داریم، قرارداد میبندیم و از آنها پول دریافت میکنیم؛ اما شرایط عرضه خودرو در نمایندگیها مطابق با ضوابط ما است. ما حدود ۲۶ سرمایهگذار داشتیم که با روش مشابه و با استفاده از این نوع سرمایهگذاری، در تولید مشارکت کردند. در این روش هم خودروساز میتواند از تحویل خودرو انصراف دهد و هم خریدار. قیمت خودرو هم براساس بهای روز تعیین میشود؛ یعنی اگر خودروساز قرار است یک سال دیگر خودرو تحویل دهد، قیمت متعلق به یک سال دیگر است و متعلق به امروز نیست؛ یعنی این پیشخرید نیست. در پیشخرید شما قیمت را نهایی میکنید و میگویید این برنج شما شش ماه دیگر به قیمت هر کیلو ۱۲ هزار تومان متعلق به من است. سر آن فصل نه شما میتوانید قرارداد را فسخ کنید و نه برنجفروش. در مدل پیشخرید، قیمت برنج ۱۸ هزار تومان هم بشود، محصول با همان قیمت نهاییشده متعلق به خریدار است؛ اما در مدل مشارکت اگر شش ماه دیگر برنج ۱۸ هزار تومان شد، این فرد باید قیمت روز و زمان تحویل را به فروشنده بدهد. نحوه عرضه نیز اینگونه نیست که ششهزارو ۷۰۰ خودرو را در پارکینگ فرد بریزیم و بگوییم هر کاری دلتان خواست، بکنید. در هر مرحله ۲۰۰ یا ۳۰۰ خودرو به سرمایهگذار میدهیم. این سرمایهگذارها، خودروها را در بین نمایندگیها مطابق با شرایطی که ما داریم، توزیع میکنند. چک میگیرند، اسناد دریافت میکنند و ضوابط باید رعایت شود. خودروهای تحویلی مرحله اول که تمام شد، وارد تحویل مراحل بعدی میشویم.
بله، اگر محموله مرحله قبلی عرضه نشود، سیستم فروش سایپا به صورت خودکار قفل میشود و اجازه عرضه خودروی جدید به این افراد را نمیدهد؛ مثلا فرد ادعا میکند که این خودرو رنگش قرمز بوده و من نتوانستهام آن را بفروشم. به آنها اعلام میشود که حتما خودروهای قبلی باید به طور کامل فروخته شود تا بعد بتوانید ۲۰۰ خودروی جدید برای فروش تحویل بگیرید.
امکان تبدیل دارند؛ ولی امکان مرجوعکردن ندارند. یک موقعی یکی از نمایندگیهای ما خودروی قرمزرنگ میخواهد و یک نمایندگی دیگر، نمیتواند خودروی قرمز بفروشد. به آنها میگوییم که خودرو را جابهجا کنند تا چرخه فروش حفظ شود. نکته جالب اینکه این نوع روش سرمایهگذاری یعنی مشارکت در تولید با انگیزه حمایت از تولید، طبق قانون دارایی معاف از پرداخت مالیات است؛ اما متأسفانه باید این شیوه را معاف از اعدام هم میکردند. هیئتمدیره از ارکان شرکت سایپا است. هیئتمدیره تمام اختیارات خود را در ارتباط با فروش غیر از قیمتگذاری خودرو به ستادی به نام ستاد عالی فروش داده است. این ستاد عالی فروش در واقع با حضور مدیرعامل و یک عضو مالی هیئتمدیره و سه نفر از معاونان مدیرعامل تشکیل میشود و بعد از دریافت گزارشی راجع به تعهدات فروش، تولید، نقدینگی و دهها چیز دیگر تصمیم میگیرند. آنجا اعلام میشود که اگر تولید مازاد دارید، آن را به صورت مشارکتی بفروشید. اگر ندارید، فقط به ازای هر کد ملی یک ثبتنام انجام دهید. این شیوه هر کد ملی یک ثبتنام، مخصوص مصرفکننده نهایی است و اولویت ماست. مازاد بر آن خودروهایی را که در پارکینگها جمع میشود، به صورت سبدی به نمایندگیها میفروشیم؛ زیرا ما باید پول قطعهساز را بدهیم. پول تأمین اجتماعی را بدهیم. پول وام و... را بدهیم. در واقع فروش سبدی یکی از روشهایی است که نهتنها اخلال در نظام توزیع نیست؛ بلکه کمک به نظم در نظام تولید و پایینآمدن قیمت خودرو میکند.
کسی که پیشخرید کرده است، هر خودرو را میتواند به یک نفر تحویل دهد. واگذاری طبق شرایط است. طبق ضوابط ما توزیع انجام میشود. یک موقع هست که خودرو زیاد داریم، کسی میگوید که میخواهم ۱۰ خودرو خریداری کنم. در بازار هم اختلاف قیمت وجود ندارد. من میگویم بفروشید و پولش را به تأمینکننده میدهم. یک موقع هست که میبینم یک صف ۵۰۰ هزار تایی جلوی کارخانه است و من ۱۰ هزار خودرو دارم. دیگر آن موقع بههیچوجه به یک نفر نمیتوانم دو تا خودرو بدهم. آنچه اشتباه شده است، این است که انگار یک صف ۵۰۰ هزار تایی جلوی کارخانه بوده و ما گفتیم آقای بهزادی، خانم لاشیدایی شما این بغل بایستید، به شما ششهزارو ۷۰۰ خودرو میدهیم و از درِ عقب بیرون ببرید. درصورتیکه اصلا چنین چیزی نبوده است. با مجوز هیئتمدیره، ستاد عالی فروش و براساس آییننامه شرکت و بخشنامهای که به همه نمایندگیها دادیم، انجام شده است. ما چندین و چند بخشنامه دراینباره داشتیم و با افراد دارای آورده مالی مذاکره کرده و خودروی مازاد به آنها فروختیم.
اصلا صف خرید وجود نداشت. سال ۹۶ بود. در این سال کسی خودرو نمیخرید. برای فروش خودرو مجبور بودیم بیمه بدنه رایگان بدهیم. مجبور بودیم ۱۲ میلیون تومان وام بدهیم.
این وام ۷۰۰ هزار تومان سوبسید داشت. به این طریق ما آمدیم. نتیجهاش این بود که تولید سال ۹۴ که ۳۷۰ هزار دستگاه بود، در سال ۹۶ به ۶۶۶ هزار و ۶۶۶ دستگاه رسید؛ یعنی ۳۰۰ هزار خودرو بیشتر در بازار توزیع کردیم و به مردم بیشتر خودرو رساندیم.
در کیفرخواست آمده است که خانم لاشیدایی و همسرش ششهزارو ۷۰۰ خودرو پیشخرید کردهاند که شما میگویید با شیوه مشارکت در ساخت بوده است؛ درحالیکه فقط پنج میلیون تومان پرداخت کردهاند. چطور فقط با پرداخت پنج میلیون تومان ۶۷۰۰ خودرو پیشخرید کردهاند؟
یکی از مشکلات دادگاههای استجازه این است که اطلاعات درست در آن ردوبدل نمیشود. یعنی فرمایشات آقای رئیسی و دستورالعملهایش از دیوار زندان اوین برای زندانیان استجازه عبور نکرده است.
او گفته است که خط قرمز قوه قضائیه مستندات است و بس. او اعلام کرد که تحصیل دلیل قبل از بازداشت ممنوع، اتقان آرای قضائی با استفاده از نظرات کارشناسی به وجود میآید یا قضات نباید تحت تسلط ضابطین باشند. خانم نجوا لاشیدایی، ۳۰ میلیارد تومان نقد در سه فیش ۱۰ میلیاردتومانی در دو روز به شرکت سایپا پرداخت کردهاند. آنها منابع مالی خود را از بانک آینده خارج کردند و در سایپا قرارداد بستند. یعنی برای هر خودرو پنج میلیون تومان دادند. بهاینترتیب ششهزارو ۷۰۰ خودرو به اسم او نزد ما ثبت سفارش شد.
آنها پنج میلیون تومان، بهعلاوه چهار میلیون تومان نقد، بهعلاوه ۱۲ میلیون تومان چک ۲۴ماهه از مشتری دریافت میکردند و به همراه کد ملی، کد پستی و بقیه اطلاعات مشتری در سیستم ما ثبت میکردند تا آن خورو به اسم مشتری پلاک شود. رقم چکها را ما گفته بودیم. تاریخ چکها را ما گفته بودیم و همه چیز بر اساس ضوابط سایپا بود. وقتی عرضه خودروهای این مرحله تمام میشد، ۲۰۰ خودروی بعدی را تحویل میگرفتند و بین ۴۰ نماینده در کل کشور توزیع میکردند. به هر نماینده ۴۰ خودرو میدادند. در کل کشور این خودروها توزیع شد.
قانون حمایت از مصرفکنندگان در بند چهار، مشارکت در تولید را تشریح کرده است. این تصمیم شخصی نیست. یک مجوزی است که قانونگذار به تولیدکننده داده است که تأمین نقدینگی کند و گردش سرمایه داشته باشد. بهوضوح و صراحت این مسائل در قانون ذکر شده است. قرارداد خانم لاشیدایی به امضای رئیس هیئتمدیره و مدیرعامل رسیده است و این موارد بهصراحت در قرارداد ذکر شده است.
ایده فروش سبدی حدود ۱۵ سال یا شاید ۲۰ سال است که در ایران اجرا میشود. ایرانخودرو، سایپا، امویام، کرمانموتور، بهمن و همه خودروسازان داخلی از این مدل استفاده میکنند. از نظر قانونی مجوزش را خود دولت، مجلس و شورای نگهبان داده است. بازرسی کل کشور در سال ۹۶ آمد، شش ماه در فروش مستقر بود و همه قراردادها را دید و گزارش داد. هیچ ایرادی در آن ندید. یعنی فروش سبدی قبل از بنده در سایپا بوده است، در دوران بنده و بعد از من هم در سایپا بوده است. اما فقط من برای پاسخگویی به این موضوع انتخاب شدم. در کل دنیا همین طور است که طرف ابتدای سال ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیارد آورده میآورد، هاب منطقه میشود و به نفر اول چهار درصد کمیسیون میدهند. این فرد ۳۰ نماینده برای خود میگیرد و به آنها مثلا سه درصد کمیسیون میدهد. این قرارداد یک چیز شخصی، ابداعی و جدید نیست.
نهاد ناظر آمده بود و تأیید کرده بود.
اگر این مسئله صحت داشت، اول باید من را اعدام میکردند بعد بقیه را، منتها این حقیقت نیست. این بهنوعی خلط مبحث است. ما ۷۰۰ نمایندگی داریم. هرکدام شرایط خاص خودش را دارد. برخی از این نمایندهها هیچ سرمایهای ندارند. به اینها امانی و رایگان خودرو میدهیم. خودروساز تقبل میکند که ماشین را مجانی به این نمایندگی بدهد و نمایندگی هم پس از فروش ماشین، پول را تحویل میدهد. برخی نمایندگیها ۲۰ تا ۵۰ میلیون تومان سرمایه دارند. برای اینها هم بخشنامه سبدی دو دستگاهی به بالا میدهیم. در هر سال ۲۰۰ بخشنامه برایشان داریم. یک تعداد نمایندگیها دو میلیارد تومان خرید میکنند. برای یک تعداد نمایندگان که تعداد رقم خرجشان بالاتر است، میگوییم به ما مراجعه کنید، مذاکره میکنیم و چون مازاد خودروها را میخواهیم عرضه کنیم، با آنها به توافق میرسیم. مازاد و تهمانده انبارمان است؛ یک سبد مشخص به همه نمیتوانیم بدهیم. در این شرایطی که عرض کردم، نمایندههای قراردادی، نمایندههایی هستند که با ما قرارداد بستهاند. ما صد درصد فروش قراردادیمان را به نمایندگان قراردادی دادیم اما این صد درصد، ۱۰۰ هزار دستگاه بود. ۵۲۰ هزار و ۶۶۷ دستگاه را به بقیه نمایندگیها دادهایم. یعنی ما یک نماینده داریم که این نماینده ۱۴ هزار خودرو فروش فوری کرده است و یک عدد خودروی سبدی نخریده است. زیرا باید مالیات بدهد. پول تأمین اجتماعی بدهد، ماشینها را تحویل بگیرد و توزیع کند. برایش نمیصرفد و نمیخواهد پولش را بخواباند. تعداد نمایندگیهای قراردادی ما هم ۱۵ نماینده نیست. ۲۳ نماینده هستند. اینها سرمایههای بالاتری آوردهاند. بر اساس مجوز هیئتمدیره و ستاد فروش با اینها قرارداد مشارکت در تولید بسته شد؛ ۲۳ نمایندهای که بیشتر از مبلغ عادی آوردهاند، خودرو خریدهاند و مشارکت در تولید کردهاند. در این نوع فروش ما میتوانیم از تحویل خودرو انصراف دهیم و سود مشارکت به نمایندگی پرداخت کنیم، قیمت خودرو هم به روز تعیین میشود.
این اطلاعات درست نیست و به خاطر سیستم بسته دادگاه است. در این دادگاهها با متهم امنیتی برخورد میشود و فرد به بندهای امنیتی انتقال مییابد. من ۲۴ روز انفرادی و هشت ماه شبهانفرادی بودم. هر ماه ۲۰ یا ۳۰ دقیقه اجازه داشتم با وکیلم صحبت کنم. بدون بههمراهداشتن اسناد و ردوبدلکردن مدارک، درباره گذشته میپرسند. من سال ۹۸ دستگیر شدم و راجع به سال ۹۳ تا ۹۶ از من سؤال شد. بدون هیچگونه اسناد، من این سؤالات را پاسخ میدادم. وکیل من اجازه نداشت پرونده را بخواند؛ زیرا پرونده من امنیتی بود و مفهومش این بود که به نوعی دانسته یا ندانسته، میخواستیم براندازی کنیم؛ به همین خاطر اجازه نمیداند وکیل پرونده را بخواند. در دو جلسه بازپرسی، کیفرخواست صادر شد و اجازه دادند وکیل پرونده را بخواند. بعد از اینکه وکیل پرونده را خواند، ما یک جلسه قرائت کیفرخواست را داشتیم که دادگاه علنی بود و یکونیم ساعت تا ۴۵ دقیقه محاکمه شامل تفهیم اتهام، دفاع بنده و آخرین دفاع را شامل میشد. کل محاکمه من ۴۵ دقیقه طول کشید. برای پرونده من که شامل یکمیلیونو ۶۰۰ هزار دستگاه خودرو و ۵۰ هزار میلیارد تومان فروش بود، با انبوهی از سؤالاتی که پشت سر هم مطرح میشد، مواجه بودم که وقت کافی برای پاسخگویی به آنها نداشتم. به همین خاطر درخواست کارشناسی کردیم. اجازه دادند کارشناسی انجام شود. درباره فروشهای قراردادی، متهم به ایجاد انحصار هستم.
در فروشهای قراردادی در سال ۹۴ که اولین سال حضور من در سایپا بود، شش نماینده فعال بودند. در سال ۹۵، ۱۹ نماینده و در سال ۹۶، ۲۳ نماینده فعال بودند. بنابراین تعداد نمایندههای فعال در فروش قراردادی را از شش به ۲۳ رساندیم. رتبه نجوا لاشیدایی و نمایندگی دلافکار بین نمایندگیهای ما ۱۲ بود. ۱۲ نماینده از او در این سال، ماشین بیشتری به صورت قراردادی خریدند. از نظر نوع خودروهایی که تحویل دادیم، این شرکت باز هم دوازدهم است. آن ۱۲ نفری که بیشتر ماشین خریدند، نوع خودروهایشان هم بهتر بود؛ اما کیفرخواست به نوعی تنظیم شده که انگار من وقتی که همه دنبال خریدن ماشین بودند، یواشکی بهزادی و لاشیدایی را بردم و قرارداد امضا کردیم. هیچکس هم خبر ندارد؛ نه مدیرعامل و نه بقیه و او هم تنها شخصی است که این شرایط را دارد. در صورتی که این قرارداد، مشارکت در تولید است و فروش فوری و پیشفروش نیست. میتوانم اگر خودرو تولید نشود، ماشین تحویل ندهم. میتوانم اگر ماشین تولید نشد، سود پول فرد را بدهم و محصول تحویل ندهم.
در قرارداد با او ۲۱ یا ۲۳ درصد سود در نظر گرفتهایم. نکته جالبتری که باید بگویم، این است که پول خانم نجوا لاشیدایی در بانک آینده بود. ۲۶ میلیارد تومان بهره پول از بانک گرفته است. پول را از بانک آینده گرفتیم. اگر مسئله پولشویی مطرح باشد، بانکی که تحت نظارت بانک مرکزی است، حتما باید سلامت منابع مالی را احراز و بررسی کند. وقتی پول از بانک به حسابمان میآید، خیالمان راحت است؛ زیرا فرد یک کیسه سکه طلا یا یک کیسه اسکناس نیاورده است که منشأ آن نامشخص باشد. لاشیدایی در سایپا سه میلیارد تومان سود کرده است. تقصیر ما این بود که او را تشویق کردیم پول را از بانک خارج کند و در خط تولید استفاده کند تا حقوق ۵۰ هزار کارگر، پول قطعهساز و مالیات تأمین شود.
بله، همه به دادگاه احضار شدند. چهار یا پنج تا از آنها در نهایت محکوم به چهار ماه زندان شدند و مابقی تبرئه شدند. در کل ۱۵ شرکت بودند. نجوا لاشیدایی و همسرش که در تولید مشارکت کردند، به اعدام محکوم شدند و مابقی هم تبرئه شدند.
بله آنها هم با همین شرایط بودند.
این برداشت شخصی من است. حقوقدانان باید نظر بدهند. پرونده آقای بهزادی از طلا شروع شد. بعد بازار طلا که داغ شد، در سال ۹۷ سراغ کسانی رفتند که طلا خریدند. از او درباره منشأ پولش سؤال شد و او منشأ را نشان داد. بعد گفتند که او در کار ارز و شرکتهای هرمی هم بوده است. هرچه پرونده قبلا داشت، جمع کردند. در آنها به نتیجه نرسیدند، بعد گفتند شما از سایپا خرید کردهاید؟ آنها هم اعلام کردند که سرمایهگذاری کردیم و مشارکت در تولید داشتیم. بعد من را دستگیر کردند. بعد از من بازجویی کردند، بدون مدرک و سند و دلیل راجع به پنج سال قبل، سؤال پرسیدند. من توضیحات دادم، ولی گفتند اینجوری به نتیجه نمیرسیم. بعد ۳۰ نفر دیگر را دستگیر کردند. همه در زندان امنیتی و تحت شرایط خاص بازداشت شدند.
خانم مختار ملکی که خانم بسیار سالم، درستکار و خوبی بودند، یک توافقی با او میکردیم. نمایندگی دلافکار یا بقیه نمایندگیها هزار تا سهمیه داشتند. میگفتیم که امروز بنا به مسائل تولیدی هزار تا خودرو نمیخواهیم به قراردادیها بدهیم و ۳۰ دستگاه تحویل میدهیم. بحث این بود که اگر با نمایندگی توافق کردید که ۳۰ دستگاه را تحویل بدهید، این تعداد را حتما تحویل بدهید؛ زیرا درباره سهمیه قبلی خلف وعده کردهاید. این جمله اینگونه تعبیر شد که ما همه مشتریان را بستهایم و به این افراد خودرو دادیم. ما ۵۲۰ هزار و ۶۶۷ دستگاه با روشهای دیگر به مشتری دادهایم.
منبع: روزنامه شرق