نکونام در برزخ است. او که رفته بود که برود حالا مانده که برای ماندن بجنگد. او خوب میداند که اگر نگهش داشته اند نه برای اعتقادی که به او و سیستم بازی اش دارند که برای ترس از غرامت سنگینی است که باید به عنوان مهریه اش به او بدهند. مدیران استقلال میدانند که اگر او را کنار بگذارند در بزنگاهی که صحبت از تغییر ترکیب هیات مدیره است باید گاوصندوق را برای غرامت جواد لالیگایی بتکانند.
نکونام هم البته میداند که تیم را ول کند پولی دستش را نمیگیرد. پس در برزخ رفتن و ماندن به دوحه رفته است تا حداقل برای غرامتش هم که شده به زور و بی رقم کنار خط بایستد تا شاید بتواند مقابل السد اعاده حیثیت کند.
آنجا در جاسم بن حمد برای آنکه جواد نکونام زخمها را بهم بدوزد و از منطقه خطر دور شود باید به گور به گور کردن اکرم عفیف، حسن الهیدوس، طارق سلمان و دیگر ستارههای السد بیندیشد و با نخستین سوت قاضی چشم فندقی، دوحه را روی سرش بگیرد.
حالا که آبیها در لیگ برتر رکب خورده و واداده اند، لیگ نخبگان آسیا فرصت مغتنمی برای اعاده حیثیت تیمی است که قصد دارد آرزوهای جوانمرگ شده خود را فراموش کند و آمال جدید را در سر بپروراند. گرچه افول گرگها که دو بار آسیا را به تملک خویش درآوردند، سخت است، اما نکونام گریزی ندارد جز آنکه دست از محافظه کاری بکشد و از شاگردانش بخواهد دمادم از لاک احتیاط بیرون بیایند. نکو حتما پی برده تعویض در وقت اضافی درد آبیها را درمان نخواهد کرد و چارهای ندارد جز اینکه امشب در حرکات و سکناتش تغییری عمده ایجاد کند.
اما همه میدانند که وقتی سرمربی روی شن و مه تیمش را ارنج میکند بازیکنانش برای او تره هم خورد نمیکنند؟ سربازان آبی پوش زخمی از دربی امشب اگر هم بجنگند برای بردن دل قطریها میجنگند نه پیروزی نکو.
آبیها در زمین میجنگند که برای فصل بعد راهی به لیست تیمهای قطری پیدا کنند و از منگنه بی پولیها و بی برنامگیهای استقلال راهی یابند. ئر چنین شرایطی منتظر میمانیم تا ببینیم زور جواد بر فلیکس سانچز خواهد چربید و استقلال از باتلاق خارج خواهد شد یا نه؟