به گزارش شهرآرانیوز، مثل همیشه خبر کوتاه و خلاصه بود؛ «خانه پدری مشکاتیان تخریب شد.» غرش نخراشیده بولدوزرها گوش دیوارهایی را که سالها ضرباهنگِ سنتورِ پرویز مشکاتیان در آن دمیده شده بود را کر و تیزیِ کلنگها چشم و چراغِ خانههای هویتی نیشابور را کور کرد. خانهای که قرار بوده خانه فرهنگ یا موزه یادگارهای استادِ سنتورنوازِ خاستگاه گوهر فیروزه باشد، اما در اندکی و آنی به تلی از خاک و خاکروبه تبدیل شد. سرنوشتی که گویا در سوءمدیریتها، تقدیرِ نانوشته همه خانههای تاریخی این مرز و بوم است و ما شبیه آن را در همین مشهد خودمان هم بسیار تجربه کردهایم وهربار تنها چند سطری نوشتهایم، آهی کشیدهایم و هیچ اتفاق دیگری نیفتاده است.
معلوم نیست آن دستی که از غیب برون میآید و کاری میکند کی قرار است از آستین قانون بیرون بیاید و درباره تخریب بناهای تاریخی و هویتی کشور هشدار بدهد. تیغه آفتاب بیرون نزده حرکت میکنیم و ساعاتی بعد در کنار آوارههایِ خانه پرویز ایستادهایم. جز یک دیوارِ کمر خم کرده، هیچ ستون ایستایی باقی نمانده است. همه چیز زیرِ رنگِ خاکستریِ غبار به مرگ و فراموشی پیوسته انگار که هیچگاه زنده نبوده است. نه صدایی از آواز به گوش میرسد و نه بیقراریِ ساز، جانی را مینوازد. مشکاتیان مرده، سنتورش شکسته و این خانه که وامدار خاطرات او بوده به سنگ و کلوخ تبدیل شده است.
خیلی صبر کردیم
حسن مشکاتیان، پدر استاد پرویز، شش نفر وارث دارد. سه خواهر، یک برادر و دو فرزند استاد پرویز همه وارثان خانه مشکاتیان هستند. آنها حدودا ده سال است که تصمیم فروش خانه پدریشان را به دستگاههای فرهنگی دارند. این تصمیم نشان میدهد که آنها به ارزش و اهمیت معنوی میراثشان واقف بودهاند. بعد از صبر و تلاشی که داشتند، اما باز هم هیچکدام از دستگاههای فرهنگی و اجرایی در این ده سال خرید خانه مشکاتیان را در دستور کار خود قرار ندادند. آنها مایل بودند با کمک دستگاهها و نهادهای فرهنگی، خانه پدری مشکاتیان را به عنوان خانه فرهنگ بازآفرینی کنند.
آوا، دختر پرویز مشکاتیان در پیامهایی که برای حامد بهداد، بازیگر مشهدی سینما و تلویزیون، فرستاده بود و از او بابت واکنشش به تخریب خانه پدریاش قدردانی کرده بود نوشت که این ماجرا از ده سال پیش شروع شده و خانواده مشکاتیان شاهد بودند که مسئولان شهری اقدامی برای خرید و بازسازی خانه نکردند و آنها نیز بهدلیل نیاز به پول آن ملک، مجبور شدند آن را بفروشند.
آوا در پیامهایی که به بهداد داده، گفته است: «این خانه غیر از پدرم به چهار فرزند دیگر هم میرسید. ۹ سال پیش زلزله خرابش کرد، ولی باز هم آنها صبر کردند و با ما همراهی کردند. شهرداری هم فقط میگفت باید دو دستی تقدیمش کنید. من و برادرم هم نمیتوانستیم مجبورشان کنیم که به خاطر پدر ما خانه را نفروشند.»
آیین مشکاتیان پسر پرویز مشکاتیان نیز در صفحه اینستاگرامش شعری برای پدر سروده که طعنه به وضعیت اسفبار خانه پدری و مزارش در نیشابور دارد، اما با اینحال در وصف مشکاتیان بزرگ نوشته تو در سرای دگر با هنرت جاوید خواهی ماند. در پی این اتفاق تصاویر بنای تخریب شده یاد شده در صفحات مجازی دستبهدست و هزاران بار توسط هنردوستان و هنرمندان بسیار از سراسر کشور بازنشر شد. تصاویری که جز دریغ و افسوس هیچ نداشت.
امید به رأی دستگاه قضا
در جلسه شورای ملی ثبت آثار تاریخی و فرهنگی غیرمنقول که سهشنبه ۳۰ اردیبهشت امسال به ریاست محمدحسن طالبیان معاون میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور برگزار شد سه ابنبه با ارزشهای تاریخی و فرهنگی واجد ارزش ثبت اعلام شد که خانه استاد مشکاتیان یکی از این سه اثر بود؛ اما متاسفانه این بنا پس از گذشت دوهفته از تشکیل این جلسه تخریب شد.
از همینرو به سراغ علیرضا قامتی، فرماندار نیشابور رفتیم تا از چند و، چون ماجرا باخبر شویم، اما او صحبت دراینباره را به محمد اسماعیل اعتمادی، رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیشابور، محول کرد و گفت که برای یکدستی و یکپارچگی در اظهارات، سخنگویی در این رابطه را به عهده این مقام مسئول گذاشته است. اعتمادی نیز میگوید درخواست ثبت خانه مشکاتیان در فهرست آثار ملی، به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ارسال شده بود. با مالک جدید صحبت کرده و از او خواسته بودیم که خودش این منزل را به موزه یا فضایی مشابه آن تبدیل کند، اما ظاهرا مالک خرابکار اینکاره نبوده و فقط به فکر ساخت و سازش بوده است. از همین روی ما ماجرا را به شورای اسلامی شهر نیشابور ارجاع دادیم تا آنها برای تملک ملک و واگذاری آن به دستگاههای فرهنگی اقدام کنند.
بر اساس گفتههای این مسئول و بر اساس آنچه که از شواهد بر میآید خانه مشکاتیان ارزش تاریخی و معماری نداشته و قدمتش شاید کمتر از صد سال بوده است. اما آنچه که آن را ارزشمند کرده بود حضور استاد مشکاتیان در این خانه در سالهای کودکی و نوجوانی و آشنایی او با هنر موسیقی است. به همین جهت قرار بوده این خانه بعد از ثبت و ترمیم به موزه موسیقی در نیشابور تبدیل شود که مالک همه این رؤیاها را به خاک مینشاند. اعتمادی میگوید: «پیمانکار تخریب ملک و راننده لودر بازداشت شدهاند. شکایت قضایی انجام شده و امروز پیگیر موضوع در دستگاه قضائی خواهیم بود. مالک به نیت خود نخواهد رسید و ما این اجازه را نخواهیم داد که آنجا برج بسازد. شهرداری هم مکلف خواهد شد به مالک مجوزهای مربوط برای ساخت و ساز را ندهد.»
تملک خانه مشکاتیان از طرف شهرداری نیشابور انجام نشده بود و اینطور به نظر میرسد که از نظر قانونی مالک اختیار داشته ملکش را با اخذ مجوزهای لازم، هرطور که میخواهد بسازد؛ با این حال اعتمادی اصرار دارد به استناد قانون، مالک موظف خواهد شد منزل مشکاتیان را دوباره عین به عین بسازد. برای این رأی محکمه نرفته هم علت محکمی ارائه نمیکند جز اینکه میگوید: «ما به مالک گفته بودیم که مراحل ثبت ملی خانه مشکاتیان در دست اقدام است. رسید ابلاغیه هم موجود است. مالک هم هیچ اعتراضی به این مسئله نکرده بود. او نباید به خانه دست میزد. از نظر قانون او نمیتوانسته خانه را تخریب کند.»
هر چند که آن خانه که ساخته شود، خانه قبل نخواهد شد، اما خبر امیدوارکنندهای است. اگر دستگاه قضا هم به بازسازی خانه مشکاتیان رأی بدهد و مالک موظف شود این منزل را بازسازی کند.
تخریب میراث فرهنگی با مجوز حمل نخاله
موضوع را از علی نجفی، شهردار نیشابور پی میگیریم. به گفته او حدود دو سال پیش وارثان مرحوم حسن مشکاتیان، پدر استاد پرویز، به شورای اسلامی شهر و شهرداری مراجعه کردهاند تا منزل را به شهرداری بفروشند. شهرداری هم با توجه به اینکه امکان تامین نقدینگی برای خرید خانه را نداشته، حاضر میشود مابهازای ارثشان را به وارثان خانه مشکاتیان، از املاک شهرداری بدهد.
نجفی میگوید که هیچکدام از پیشنهادهای ما به وارثان از سوی ایشان پذیرفته نشد و آنها به پول نقد نیاز داشتند: «شرایط پرداخت نقدی در آن زمان برای ما میسر نبود؛ آنها هم تصمیم گرفتند خانه را به افراد دیگری بفروشند. چون بنا ثبت نشده بود و در فهرست آثار ملی قرار نداشت منعی برای خرید و فروش آن نیز نبود. نقل و انتقال صورت گرفت و افرادی که این ملک را خریداری کردند هم مشخص بود با چه نیتی آن را خریدهاند و وارثان مرحوم مشکاتیان هم که خانه را به آنها فروختند قطعا از نیت خریدار اطلاع داشتند.»
شهرداری نیشابور هم به هر علتی توان تامین دومیلیارد تومان پول خانه مشکاتیان را در آن مقطع زمانی نداشته است و کار را به شورای اسلامی شهر و مصوبههایش میسپارد. بنا به اظهارات شهردار نیشابور، قرار بوده موضوع خرید خانه مشکاتیان و تامین منابع مالی آن را شهرداری، در بودجه سال ۱۳۹۹ شهرداری نیشابور لحاظ کند که حوصله مالک به این اندازه نبوده و حتی او بدون مجوز، اقدام به تخریب خانه کرده است.
نجفی میگوید: «یک هفته نمیشود که با مالکان فعلی خانه مشکاتیان دیدار داشتیم و از آنها خواستیم تا تصویب بودجه خرید ملک در شورای اسلامی شهر نیشابور یک هفتهای تحمل کنند. اما آنها صبر نکردند. با توجه به اینکه بنا قدیمی بود و خاک و نخاله در آن انباشته شده بود، مالک از شهرداری مجوز حمل خاک و نخاله گرفته است و با آن مجوز که قرار بوده تنها نخالههای داخل خانه تخلیه شود اقدام به تخریب خانه کردهاند. شهرداری جز برای حمل خاک و نخاله هیچ مجوزی برای این ملک صادر نکرده است و این اقدام کاملا غیرقانونی بوده است. آنها با نیت اینکه مدیریت شهری را دربرابر عمل انجام شده قرار بدهند؛ در روز تعطیل رسمی (۱۴ خرداد) این اقدام غیرقانونی را انجام دادهاند.»
نجفی همچنین صراحتا بیان کرد که شهرداری قانونا تکلیفی برای انجام امور فرهنگی و هنری ندارد و تنها به عنوان یک دستگاه مجری، مکلف به تشریکمساعی با سایر نهادهاست. او همچنین اظهار کرد سوگواری برای این بنای تخریب شده بیفایده است و دوستداران فرهنگ و هنر و اهالی آن به فکر دیگر بناهایی که در نیشابور وجود دارد و همین خطر آنها را تهدید میکند باشند.
شن و ماسه به جای میراث پدری
ایرج اشرفیزاده، دوست استاد پرویز مشکاتیان که همکلاسی دوران دبستان او هم بوده و سالها بعد داماد خانواده مشکاتیان میشود به عنوان نماینده خانواده مشکاتیان به شهرآرا میگوید تغییر مسئولان در مدیریت شهری نیشابور باعث این اتفاق شد: «در همه این سالها افراد مختلفی بر نیشابور مدیریت کردند که هر دوره باید آنها را نسبت به اهمیت موضوع خانه مشکاتیان آگاه میکردیم، در حالی که ما ده سال پیش این اقدام را انجام داده بودیم. ما بر تصمیم خود استوار بودیم و میخواستیم از میراث فرهنگی شهرمان حفاظت شود، اما مسئولان این فرصت را نداشتند. آیا سه سال زمان کمی برای ثبت ملی این خانه بود که هر زمان از مسئولان برای ثبت خانه مشکاتیان میپرسیدیم میگفتند در دست اقدام است! مسئولان شهری هم خودشان به این سهلانگاری و کوتاهی واقف و معترفاند.»
با این سهلانگاری، خانواده مشکاتیان حاضر شدند خانه پدریشان را به نصف قیمت ارزش واقعی ملک بفروشند به این شرط که خریدار تعهد کند به ملک هیچ آسیبی نرساند تا تکلیفش از سوی نهادهای دولتی مشخص شود: «ما به مالک جدید تفهیم کرده بودیم که چه ملکی را میخرد و او میدانست و تعهد کرده بود که به خانه دست نزند.»
او در پاسخ به سؤال شهرآرا مبنی بر اینکه چرا خانواده مشکاتیان پیشنهادهای شهرداری نیشابور را برای تهاتر خانه با سایر داراییها نپذیرفت، میگوید وراثان خانه مشکاتیان هیچکدامشان در ایران نیستند و امکان آن نبود که آن پیشنهادها را عملی کنیم: «شهرداری میخواست به ما به ازای مبلغ ملک، شن و ماسه و ... بدهد. من به عنوان وکیل خانواده در ایران باید این اقلام را میفروختم و پول آن را به وارثان میدادم؛ که این امکان میسر نبود.»
آنجا فقط یک خانه نبود
ایجاد موزههای هرچند کوچک یک سرمایه فرهنگی برای هر شهری به حساب میآید. همانطور که مازیار شاهی، آهنگساز و نوازنده ساز، که از شاگردان و دوستان مشکاتیان بود، این هنرمند و خانه پدری او را یک سرمایه فرهنگی برای نیشابور بیان میکند. او میگوید در پایتخت با اینکه مرکز اقدامات فرهنگی است، اما شاهد ایجاد موزههایی اینچنین هستیم، ولی در شهرهای کوچک به این مسئله کمتر اهمیت داده میشود: «خانه صبا، خانه استاد انتظامی، خانه دکتر علی شریعتی و ... در تهران با همه امکاناتی که در آنجا وجود دارد به موزه تبدیل شده است و استفادههای فرهنگی از آنها میشود. به این خانهها باید فراتر از ملک و زمین و بنا نگاه شود. خانه مشکاتیان شاید از نظر بسیاری، فاقد ارزشهای تاریخی و معماری بوده، اما به لحاظ فرهنگی از جایگاهی برخوردار است که همه آن کم و کاستیها را جبران میکرد منزل استاد مشکاتیان هم یک خانه تاریخی بود که برای استفادههای فرهنگی بسیار کاربردی بود.»
شاهی که چندین بار به منزل مشکاتیان رفت و آمد داشته میگوید که این بنا با تغییر کاربری میتوانست به یک موقعیت برای پیشرفت هرچه بیشتر شهر نیشابور تبدیل شود.
خانهای از خانههای تاریخی کشور کم شد
سردبیر نشریه آفتابِ صبح نیشابور که پیش از این بارها در مورد تخریب بناهای تاریخی شهرش گزارش نوشته و این موضوع را پیگیری کرده است و امروز جز آه و افسوس، سخنی ندارد، درباره سرگذشت خانه پدری پرویز مشکاتیان و تصمیمهایی که برای احیای آن گرفته شده بوده، میگوید: «پرویز مشکاتیان که شهریور ۱۳۸۸ درگذشت با درخواست همشهریان متعدد ما و موافقت خانوادهاش در نیشابور به خاک سپرده شد. آن هم با فاصله اندکی از مقبره عطار، جایی که پیش از این محل اسکان کالسکهها و ارابههای گردشگری بود. همان زمان شهرداری و شورای وقت شهر، طی تفاهمنامهای با همایون شجریان به نمایندگی از خانوادههای «شجریان» و «مشکاتیان» تعهد دادند که مراقبت دقیقی از محل آرامگاه داشته باشند و اسب و شترها را از آنجا خارج و تندیس و مقبرهای مناسب ایجاد کنند. شهردار وقت این تعهدات را در مراسم چهلم مرحوم مشکاتیان به استاد محمدرضا شجریان هم داد، اما سالها گذاشت و گذشت و خودتان وضع مقبره مشاهیر نیشابور را میدانید و میبینید. دریغا!»
خواجویی تاکید میکند که: «شورای شهر نیشابور دو نوبت طی ۲۴ دی و ۲۸ اسفند سال گذشته به شهرداری درباره لزوم تملک ملک مذکور و جلوگیری از تخریب آن مکاتبه و تاکید کرده است؛ بنابراین هرگونه قصور متوجه کسانی است که سهوا یا عالمانه مجوز انتقال پسماند تخریب خانه را صادر کردهاند.»
او در ادامه با اشاره به صحبتهای چند روز گذشته رئیس میراث فرهنگی که قول داده بود، بنا را دوباره بازسازی کنند، توضیح میدهد: «اکنون ۹۰ درصد بنای خانه مشکاتیان تخریب شده است. شاید بازسازی بنایی که ۹۰ درصد آن از بین رفته است ممکن باشد، اما دیگر میراثدارِ آن هویت فرهمند تاریخی و فرهنگی نخواهد بود، چیزی در حد بازسازی مدرسه تاریخی گلشن شهرمان است که اردیبهشت ۱۳۸۷ با خاک یکسان شد و در دهه ۹۰ با نمایی مثلا تاریخی، بنایی جدید احداث شد؛ باید گفت از میان رفتن هویت کالبد بنا مهمترین زخمی است که این ویرانیها بر حافظه جمعی شهر و نیز هویتمندی آن وارد میکنند.»
گویا خانه پدری مشکاتیان در مرداد سال ۱۳۹۷، به صورت شراکتی از سوی دونفر و به قیمت۱۹ میلیارد و۲۰۰ میلیون ریال خریداری شده است. یکی از این مالکان با بیان اینکه منزل را با پرداخت هزینههای تخریب به سازمان پسماند و دریافت مجوز، تخریب کردهاست، میگوید: «از زمان خرید این خانه تا سند خوردن ملک، درخواست پروانه ساخت آن را به شهرداری دادیم و همان زمان وراث مشکاتیان از نیت ما خبر داشتند.»
او ادامه میدهد: «همان اوایل پس از خرید ملک، زمزمههایی درباره مهم بودن این خانه شنیدم، ولی یکی از دوستانم که در اداره میراث فرهنگی بود، گفت، خانه مشکلی ندارد. بعد از چند وقت هم خانواده مرحوم مشکاتیان سند منزل را به نام ما منتقل کردند و از همان زمان فشارهای میراث فرهنگی مبنی بر تخریب نکردن این منزل شروع شد. البته میراث فرهنگی همیشه میگفت ما مبلغ این خانه را پرداخت میکنیم، ولی هیچوقت پول نمیدادند و این اواخر در حالیکه قیمت این منزل به بیش از ۱۰۰ میلیارد ریال رسیده بود، باز هم میخواستند همان قیمت دو سال پیش را بپردازند که همان را هم نداشتند.»
اخراج نیشابور از اتحادیه شهرهای تاریخی جهان
طبق اخبار و آمار موجود این سومین خانه تاریخی است که در چند ماه گذشته در نیشابور تخریب شده است. این در حالیاست که نیشابور در سالهای اخیر ۳۰ درصد از خانههای تاریخی و هویتی خودش را به دلایل مختلف از دست داده است. این برای شهری که ۷۰۰۰ سال قدمت دارد و عضو اتحادیه شهرهای تاریخی جهان است میتواند ضربه هویتی بزرگی باشد و زمینهساز اخراجش از این اتحادیه را فراهم کند.