حتما این سخنان زیبا را از سیدحسننصرا...، دبیرکل شهید حزبا... لبنان که بارها از تلویزیون پخش شده است، شنیدهاید که میگوید: «لبیک یا حسین یعنی: اَنک تکون حاضراً فی المعرکه و لو کنتَ وحده، و لو تَرککالناس و التَهمکالناس و خَزلک الناس...» (این سخنان حماسی را با لحن شیرین سید گوش کنید).
اما مراد از احتجاج به این کلام سید شهید این است که با توجه به تأکید شرعی و بازخوانی و تعریفی که رهبر معظم انقلاب از وضعیت فعلی جبهه مقاومت داشتند که: «شرایط کنونی منطقه بهگونهای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگوزندگی است و هم برای جبهه حق. ورود لبنان به قضایای اخیر فلسطین و غزه تأثیر عمیقی داشت و اگر چنینکاری انجام نمیشد، قطعا بیشترین خسارت به خود لبنان وارد میشد» (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نبیهبری، رئیس مجلس لبنان، ۰۲/۰۳/۱۴۰۳)، ضرورت دارد تا در بین اهالی معتقد به حضور در جبهه حق یا آزادگانی که برای خود سهمی دراینمیانه قائلاند، درباره چگونگی نقشآفرینی در این میدان صحبت کنیم. حضوری که در این میدان علاوه بر اضطرار ملی دارای اثری مهم در حوزه تمدنسازی اسلامی در آینده است.
امروز بر اساس آنچه ابعاد این کارزار کاملا ایدئولوژیک و چندبعدی نشان میدهد، سیمای ترسیم شده توسط راهبران نرمافزاری دو سمت این میدان، همه نشان از باور ایشان به آثار ملموس این کارزار در سرانجام دینی بشریت دارد.
آری! انگار غرب آسیا خود را برای تبدیلشدن به جغرافیای نبردهای آخرالزمانی آماده میکند. در این معرکه است که فرصت عرضاندام به وجود میآید. به قول آن عزیز، هنگامهای است که مرد از نامرد شناخته میشود. [۲]در آغاز این کارزار طولانی و سخت و چندبعدی لازم است خود را برای آنچه اقتضائات این کارزار است، آماده کنیم: ضروریترین نیاز حضور در این کارزار، ایمان به جایگاهی است که خود را در آن تعریف کردهایم. مهم است که اعتقاد داشته باشیم که «سمت درست ایستادهایم».
گام بعد، ثبات قدم در این شناخت است. باید در این جبهه علاوه بر محکمکردن جای پای خود، تکیهگاه و پناهگاه بقیه باشیم. باید «کوهآسا در این معرکه حاضر شویم». [۳]نکته دیگر این است که باید «تصویر هوایی میدان را داشته باشیم» و بهجای درگیرشدن به ابتدائیات و گیرکردن چشم به اِشکال و تصاویر ناامیدکننده و دللرزانکهای میدان، چشم به دشمن اصلی و افق انتهایی جبهه معارض دوخت تا بر اساس آن دید وسیع و کلان جای خود و مسیر خود را شناخت.
کمکم که هنگامه تقابل میشود، باید آماده مواجههای سهمگین بود. ترس و سستی و کوتاهی در این میدان خریدار ندارد و باید اطمینان داشت به اینکه یاری و نصرت الهی، روزیِ آنانی است که در جبهه حق ایستادهاند. «نصرت الهی برای مجاهدان است نه قاعدین» و اگر اینها را سرجمع کردیم، فقط خدای مهربان و ذوالانتقام است که نصرت را رزق مستمر اهل حق میکند و صاحب و مبدأ و منبع نصرت و ظفر اوست.
اینها همه برداشتی آزاد است از بیان دُربار حضرت امیرالمؤمنین (ع) که واقعا دنیادنیا، معرفت کاربردی در آن است که به قدر وسع محدود نویسنده نَمی از یَم حکمت بالغه تقدیم شده است.
اکنون بیواسطه شما را با این اقیانوس حکمت تنها میگذارم؛ دوباره مرور کنیم:
علی (ع) در لبه مواجهه با اهل جمل، فرزندش را چنین فرمان داد؛ دستورالعملی که رزق هر سرباز در میانه معرکه است:
تَزُولُالْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ، عَضَّ عَلَى نَاجِذِکَ، أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَکَ، تِدْ فِی الْأَرْضِ قَدَمَکَ، ارْمِ بِبَصَرِکَ أَقْصَى الْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَکَ، وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ
اگر کوهها متزلزل شوند، تو پایدار بمان. دندانها را به هم بِفشار و سرت را به عاریت به خداوند بسپار و پایها، چونان میخ در زمین استوار کن و تا دورترین کرانههاى میدان نبرد را زیر نظر گیر و صحنههاى وحشتخیز را نادیدهبگیر و بدان که پیروزى، وعده خداوند سبحان است.
[۱]خطبه ۱۱ نهجالبلاغه
[۲]شهید مصطفی چمران: هنگامی که شیپور جنگ نواخته میشود، شناخت مرد از نامرد آسان میشود! پسای شیپورچی بنواز
[۳]امیرالمؤمنین علی (ع): «المؤمن کالجبل الراسخ لا تحرکّه العواصف» مؤمن مانند کوه، استوار است که بادهای تند او را تکان نمیدهند. بحارالأنوار، ج۳۹، ص۳۵۱