شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ فیلم سینمایی «سرآغاز» که این روزها در گروه هنروتجربه سینمای ایران روی پرده رفته، اثر سعید حسینی فیلم ساز مشهدی است؛ فیلمی که با تمرکز بر موضوعات علمی و روان شناختی، در تلاش است درک بهتری از پیچیدگیهای ذهن انسانی ارائه دهد. «سرآغاز» که پیش از این در برخی جشنوارههای سینمایی از اروپا تا آمریکا اکران شده بود، اکنون در مشهد جلوی دوربین رفته است و گروهی از هنرمندان شهرمان هم در مراحل تولید آن با سعید حسینی همکاری کرده اند؛ البته در این مسیر حمایت چندانی از آنها نشده است. آنچه در ادامه میخوانید، گفت وگوی ما با سعید حسینی و برخی عوامل فیلم است.
سعید حسینی فیلم «سرآغاز» را اثری جهان شمول معرفی میکند که به بسیاری از موضوعات در حوزه فیزیک، روان شناسی، جامعه شناسی و... میپردازد. ایده اولیه این فیلم نیز برپایه حالتی در روان شناسی به نام دژاوو یا آشناپنداری شکل گرفته است؛ یعنی حالتی که احساس میکنیم قبلا در یک مکان حضور داشته ایم یا اتفاقی را تجربه کرده ایم. حسینی میگوید زمانی که این ایده به ذهنش رسیده، مطالعات خود را گسترده کرده و به یک تئوری شخصی دست یافته است؛ تئوریای برپایه اینکه شاید موضوع آشناپنداری با ابعاد دیگر هستی در ارتباط باشد.
او از این تئوری به ایده جهانهای موازی که برخی دانشمندان بزرگ نیز به آن پرداخته اند، رسیده است. این کارگردان با اشاره به فیلمهای فاخری که در سینمای دنیا با محوریت جهانهای موازی ساخته شده اند، یادآوری میکند: ازآنجایی که ما ژانر علمی و تخیلی در ایران نداریم، برای اینکه مردم بیشتر با فیلم ارتباط برقرار کنند، موضوع را ایرانیزه و فضای رئال داستان را بیشتر کردیم.
در داستان ما کاراکتری وجود دارد که نمیتواند با تروماها و اتفاقات نابهنگام و دردآور زندگی اش کنار بیاید، از این رو مدام چه به صورت خودآگاه و چه ناخودآگاه اتفاقات را در ذهنش مرور میکند؛ اتفاقی که یک نوع مکانیسم دفاعی در روان شناسی محسوب میشود. به گفته حسینی، مخاطب در طول فیلم «سرآغاز» با چهار قصه روبه رو میشود که به صورت موازی پیش میروند و ارتباط تنگاتنگی باهم دارند.
او درباره ارتباط مخاطب با آثاری که روایتشان تک خطی نیست، نیز میگوید: متأسفانه همکاران و دوستان ما، مخاطبان را به دیدن فیلمهایی با روایت ساده عادت داده اند و سطح سلیقه شان را پایین آورده اند. اما ازآنجایی که سیستم کلی زندگی من بر این پایه است که ساده نباشم و آن کاری را که دیگران انجام داده اند انجام ندهم، به سراغ ساخت «سرآغاز» و نوع جدیدی از روایت قصه رفتم؛ البته قصههایی که در فیلم تعریف شده، برای همه ملموس است؛ یعنی فضا به گونهای نیست که فقط مخاطب خاص با آن ارتباط برقرار کند.
حسینی پروژه «سرآغاز» را اواخر سال ۱۳۹۸ شروع کرد و حدود سه سال درگیر فیلم نامه و مراحل تولید آن بود. او در این فیلم که به طور کامل در مشهد فیلم برداری شده، از بازیگران ناشناس استفاده کرده و حدود سه ماه مشغول تمرین با آنها بوده است. درباره این تصمیم خود میگوید: من میخواستم بکر بودن فیلم نامه و نوع روایت، در گروه بازیگران هم وجود داشته باشد، از همین رو به سراغ بازیگرانی رفتم که مخاطب، شناختی از آنها ندارد. کارگردان شهرمان، «سرآغاز» را اثری بومی معرفی و یادآوری میکند: من میتوانستم به تهران بروم و با بازیگران چهره و همه رفقایی که در سینمای الف کار میکنند، فیلمم را بسازم، ولی ازآنجایی که دوست داشتم از توانایی بچههای شهر خودم در اثرم بهره بگیرم، همه عواملم را از مشهد انتخاب کردم.
حسینی درباره هزینههای ساخت فیلم «سرآغاز» نیز بیان میکند: ابتدا قرار بود مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از «سرآغاز» حمایت مالی کند، اما درنهایت بودجهای به فیلم اختصاص پیدا نکرد. ما نیز، چون در بحبوحه ساخت فیلم بودیم، نمیتوانستیم کار را متوقف کنیم و با بودجه شخصی آن را پیش بردیم.
او که برای ساخت فیلمش، حمایتی از مسئولان مشهد ندیده است، ادامه میدهد: در آن دوران، مرکز گسترش اعلام کرد که باید از مشهد تأیید شویم؛ اتفاقی که محقق نشد، حتی من نامهای از مکاتبات بین مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با مشهد دراختیار دارم که در آن آمده است: «سعید حسینی توانایی ساخت فیلم سرآغاز را ندارد؛ به همین دلیل بودجهای به فیلمش تخصیص داده نمیشود». با این حال ما فیلم مان را ساختیم و به مرحله اکران رساندیم تا هم توانایی هایمان را ثابت کنیم و هم نشان دهیم که این صحبتها فقط یک بازی برای حمایت نکردن است.
این هنرمند همچنین درباره تبلیغات فیلمش در سطح مشهد بیان میکند: با پیگیریهای زیاد خود من، چند بنر در سطح شهر برای فیلم نصب شد، اما این بنرها بعد از سه روز به دلیل وقایع اخیر جمع آوری شد. درواقع ما هیچ گونه تبلیغاتی در شهرمان نداریم و شهرداری و اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی هم کاری برایمان انجام نمیدهند.
حسینی که فیلمش در گروه هنروتجربه اکران شده است، این گروه را بازویی قوی برای بدنه اصلی سینما میداند. او همچنین به این نکته اشاره میکند که سازمان سینمایی برای معرفی فیلم به اسکار، مجبور شده است سه فیلم از هنروتجربه را درمیان نامزدهای نهایی خود قرار دهد؛ چون سینمای بدنه به جز فیلمهای کمدی، چیزی برای ارائه نداشته است. حسینی این اتفاق را فاجعه میداند و باور دارد که اگر این روند ادامه پیدا کند، کمتر از یک دهه دیگر، سینمایی در کشور ما وجود نخواهد داشت.
به گفته این کارگردان مشهدی، گروه هنر وتجربه در مسیر درستی حرکت میکند ولی حمایت نمیشود. حسینی ادامه میدهد: سالنهایی که فیلمهای هنروتجربه را اکران میکنند، بدترین سالنها هستند. همچنین بدترین روزها و سیانسها برای این آثار درنظر گرفته میشود؛ البته مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در این اتفاق، بی تقصیر است و درحقیقت توانی برای مبارزه با مافیا ندارد.
او با اشاره به چارت فروش سینمای هنروتجربه بیان میکند: فیلم «شهر خاموش» که یکی از سه نامزد معرفی به اسکار بوده، در یک روز درکل ایران فقط دو بلیت فروخته است، درحالی که ما میبینیم فیلمهای کمدی و سخیف، رکورد فروش روزانه را جابه جا میکنند. به نظر حسینی، در این وضعیت هنرمندان مستقل و فعال در گروه هنروتجربه کم کم امیدشان را از دست میدهند و به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند یا منزوی میشوند و دیگر کار نمیسازند.
این کارگردان که باور دارد فیلم سازان گروه هنروتجربه بر لبه تیغ راه میروند، یادآوری میکند: بیشتر فیلم سازانی که در گروه هنروتجربه فعالیت میکنند، به دلیل اینکه به خواستههای تهیه کنندههای فیلمهای گیشه پسند تن نداده اند، مجبورند خودشان، سرمایه گذار آثارشان باشند. آنها میدانند که در ۸۰ درصد مواقع هزینه هایشان برنمی گردد، اما، چون دغدغه دارند و یک مسئولیت اجتماعی را بر دوش خود حس میکنند، در این مسیر پا میگذارند. در این بین حداقل خواسته بچههای هنروتجربه از مردم و مخاطبان این است که حمایتشان کنند تا بتوانند این راه را ادامه دهند.
او ادامه میدهد: برای من پول ارزشی ندارد، اما نگرشی که به فیلمهای هنروتجربه وجود دارد، مرا دلسرد کرده است، به طوری که اگر به عقب برگردم، دیگر فیلمی در این گروه نمیسازم.
شهاب کاظمی، تهیه کننده «سرآغاز» که تجربه همکاری با آثار مختلف گیشهای و آوانگارد را در کارنامه خود دارد، درباره حضورش در این پروژه بیان میکند: من چندی پیش، مجری طرح سریالی به اسم «احضار» بودم که داستان و محتوایش به لحاظ اجرا بسیار شبیه «سرآغاز» بود، از این رو و باتوجه به اینکه میخواستم از فضای سینمای تجاری دور باشم و کار متفاوت تری انجام دهم، حضور در فیلم «سرآغاز» را پذیرفتم.
او با اشاره به مخاطب کمتر سینمای هنری و تجربی درمقایسه با سینمای تجاری در همه دنیا میگوید: در هر کشور، سازوکار خاصی برای اکران فیلمهای هنری درنظر گرفته شده است؛ برای مثال در فرانسه تعداد مشخصی از سینماها همواره آثار هنری را روی پرده میبرند، در ایران هم ما ساختاری به نام هنروتجربه داریم که اختیاری در نحوه اکران فیلمها ندارد و این سینماداران هستند که تصمیم میگیرند چه فیلمی، چه مدتی و در چه ساعت و روزی روی پرده برود.
تهیه کننده فیلم «سرآغاز»، اکران هم زمان فیلمهای هنروتجربه در بیست سالن و سیانس را لازم نمیداند و معتقد است که مثل گذشته باید برخی سینماها دراختیار این گروه قرار گیرد تا مخاطب هم بداند برای تماشای فیلمهای هنری باید به کدام سینماها مراجعه کند.
کاظمی در بخش دیگری از صحبت هایش، درباره چالشهای ساخت فیلم در مشهد بیان میکند: در شهرستان ها، امکانات سخت افزاری و نرم افزاری نسبت به تهران کمتر و روند صدور مجوزها نیز سختتر است. ازسوی دیگر وقتی قصد دارید همه عوامل را از یک شهرستان انتخاب کنید، گزینه هایتان محدود میشود، درحالی که در تهران به افراد زیادی دسترسی دارید. درمجموع اگر بخواهید کاری را صددرصد در شهرستان و با عوامل بومی جلوی دوربین ببرید، دشوار است. اما این اتفاق اگر به سرانجام برسد، میتواند به پیشرفت و شناخته شدن افراد بومی آن شهر و استان منجر شود.
مهدی تیرگر، یکی از بازیگران فیلم «سرآغاز»، جذابیت موضوع جهانهای موازی و دوستی با کارگردان را دو علت اصلی حضورش در این پروژه بیان میکند. او همچنین استقبال مخاطبان از فیلم «سرآغاز» را باتوجه به محدود بودن سیانسهای اکران، موضوعی پذیرفتنی میداند و تأکید میکند: شاید اگر فیلم ما در دهه ۸۰ اکران میشد، بازخوردهای الان را نمیگرفت، اما مخاطب امروز تحت تأثیر رسانهها و فضای مجازی به نبوغی رسیده است که فیلمهای ساخته شده در فضاهای مختلف را به خوبی درک میکند.
تیرگر که باور دارد جوانان نخبه فعال در شهرستانها میتوانند ساختار سینمای کشور را تغییر دهند، درباره ساخت فیلم «سرآغاز» در مشهد بیان میکند: آقای حسینی در دوران کرونا توانست کاری را که همه میگفتند در مشهد امکان انجامش وجود ندارد، به خوبی عملی کند. این اتفاق، سعادتی برای شهرمان است و مسئولان اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی باید برای آن ارزش قائل شوند.