هجرت حضرت علیبنموسیالرضا (ع) به ایران، هم به تشیع مرکزیت داد و هم به شیعه، تقویت و تشکل بخشید؛ اگرچه ولایتعهدی به اجبار رخ داد و حضرت ناچار از مدینه راهی مرو شدند، تدبیر عالم آلرسول (ع) آن دشمنی و توطئه را تبدیل به فرصت نشر علوم اهلبیت (ع) کرد؛ چه در طول مسیر و چه هنگام حضور در مرو و در جلسات مناظرهای که مأمون تدارک میدید، حضرت رضا (ع) چنان همه را مقهور میکردند که سران مکاتب و مذاهب، همه به عظمت مقام علمی ایشان معترف میشدند.
امامرضا (ع) القاب متعددی دارند. یکی از آنها «ثامنالحجج» است، درحالیکه به پدر ایشان سابعالحجج و به فرزندشان تاسعالحجج نمیگویند. علت شهرت امامرضا (ع) به این وصف، آن است که طرح مسئله امامت و امام که از زمان بنیامیه تا زمان مأمون عباسی ممنوع بود، در زمان امامرضا (ع) بهگونهای رایج شد که آن حضرت در کاخ خلیفه و روی فرش منزل او مینشستند و مسئله امام و امامت و ولایت را در مجلس مناظرات، علنا و در حضور خلیفه مطرح میکردند و به این دلیل بعد از امامرضا (ع) در شیعه، شعبهای پدید نیامد.
حضرت علیبنموسیالرضا (ع) مسئله امامت و ولایت را حل و آن را در بین شیعیان تثبیت کردند. ما قبل از امامرضا (ع) شیعه علوی داریم که هماکنون نیز در سوریه و فلسطین تعدادشان زیاد است. آنها امیرالمؤمنین (ع) را جانشین پیغمبر (ص) میدادند و امامحسن (ع) و امامحسین (ع) را محترم میشمارند.
گروهی دیگر از شیعیان به نام زیدیه هستند که تا امام زینالعابدین (ع) را قبول دارند و بعد از ایشان، زیدبنعلیبنالحسین (ع) را امام میدانند. گروه دیگری از شیعیان به نام اسماعیلیه تا امامصادق (ع) را قبول دارند و بعد از ایشان فرزندشان، اسماعیلبنجعفر (ع) را که قبل از حضرت از دنیا رفته است (!)، امام میدانند و منتظر ظهور او هستند.
گروه زیدیه بیشتر در یمن حضور دارند؛ البته تعدادی از آنها در عربستان سعودی بهسر میبرند. آنها برای خود صاحب کتاب و تشکیلات هستند. بعد از زیدیه، گروه شیعه دیگری به نام واقفیه بودند که البته این گروه تقریبا منقرض شدهاند. آنها تا موسیبنجعفر (ع) را قبول دارند و امامرضا (ع) را قبول ندارند.
امامرضا (ع) مسئله تشتت و پراکندگی در میان شیعه را حل کردند، لذا اگر کسی به امامرضا (ع) بهعنوان امام هشتم باور داشته باشد، شیعه اثنیعشری است؛ چون بعد از حضرت ثامنالحجج (ع) هیچ شک و شبههای در موضوع امامت به وجود نیامد و گروهی پیدا نشد که امامتِ امامی را منکر شود و حضرت این موضوع را بهوضوح و روشنی بیان کردند و باب فرقهسازی در تشیع پس از ایشان بسته شد و دیگر با پدیدهای به نام شیعه هشتامامی یا نُهامامی مواجه نیستیم.
امروز در آستان قدس رضوی، خادمان و کفشداران حرم مطهر میدانند که کفش هرکسی را که میگیرند و به هر که خدمت میکنند، او شیعه اثنیعشری است، درحالیکه در دیگر اماکن مقدسه و عتبات اینطور نیست؛ چون شیعه علوی، شیعه زیدیه و شیعه اسماعیلیه هم به نجف و کربلا میروند ولی هرکه به زیارت امامرضا (ع) میرود، شیعه اثنیعشری است و از اسرار فضایل بیمثال زیارت حضرت هم همین است، لذا حضرت امامرضا (ع) به ثامنالحجج مشهور شدند.