زندگی مالی بر اساس دخل و خرج در نظام هستی تعریف میشود به این معنا که به میزانی که خرج در زندگی داشته باشیم، دخل تعریف میشود در حالی که تفکر عمومی جامعه برعکس و بر این باور است که باید به میزان دخل هزینه و خرج کند.
تصور عموم مردم بر این است که انسان باید ببینید چقدر درآمد دارد، مصرف را بر اساس آن تعریف و بنا بر درآمدی که دارد هزینه، قناعت، پسانداز و تدبیر کند تا مصرف و خرجش بیش از دخل او نباشد، در حالی که در نظام هستی انسان باید متعارف خرج کند تا درآمد به حسب مصرف در زندگی او جاری شود. به عبارت بهتر، به میزانی که درست هزینه کنیم خدا به ما رزق میدهد و روزی و دخل ما را پُر میکند.
در تفکر الحادی فکر میکنیم رزق دست خودمان است و به میزان درآمدمان، مصرف میکنیم و خرج زن و بچه را با جیب خود تعریف میکنیم، اما تفکر توحیدی تأکید دارد خدا رزّاق است و به انسان به میزانی که هزینه کند دخل میدهد، این است هماهنگی دخل و خرج در نظام تکوین و خلقت. معنای تصریح قرآن در آیات ابتدایی سوره مبارکه طلاق میفرماید: هر کس تقوا پیشه کند از جایی که گمان نمیبرد خدا او را روزی میدهد!
این تقوا میتواند در حوزه مالی هم باشد یعنی درست و در راه خدا و برای خانواده خرج کنید؛ در آیهای دیگر خداوند میفرماید: به هر میزان انفاق کنید خدا جایگزین میکند؛ بخشی از انفاق مربوط به فقرا و محرومان است بخشی از آن متعلق به خانواده است برای همین به خرجیای که مرد برای خانواده هزینه میکند، نفقه میگویند. هزینه برای خانواده انفاق و صدقه است، خدا جایگزین میکند. اساس اقتصاد اسلامی و توحیدی بر این مبناست در حالی که اقتصاد قارونی میگوید اگر مالی کسب کردم با تلاش و همت خودم بوده است.
بر اساس این دیدگاه، پایه اقتصادی در تشکیل خانواده اینچنین تأمین میشود. چنانکه در سوره مبارکه نور میفرماید: ازدواج کنید و خانواده تشکیل دهید اگر فقیر هستید و ندارید، ما به شما میبخشیم! یعنی اول خرج کن و خانواده تشکیل بده ما مخارج شما را تأمین میکنیم، اما متأسفانه، جامعه ما به این آسیب که باید اول پول باشد بعد ازدواج کنیم، مبتلاست! چرا اینطور فکر میکنیم؟ این کار شیطان است که به ما القا میکند نمیتوانیم و دچار فقر میشویم. به تصریح قرآن، شیطان به شما وعده فقر و نداری میدهد!
این یک قاعده کلی در نظام خلقت است، هر جا خلل، کمبود و نیازی ایجاد شود بلافاصله ترمیم و جبران میشود مثل زخمی که در بدن ایجاد میشود و همه اعضا برای رفع آن بسیج میشوند؛ در امور مالی هم چنین است، هر جا نیازی باشد نظام هستی آن را ترمیم میکند مثل اینکه به محض تولد نوزاد، شیر در سینه مادر جاری و با نیاز نوزاد، منبع تأمینکننده آن فراهم میشود؛ این تعبیر بیت «ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند/تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری»، است.
نکته مهم آنکه کل این سیستم رزق را خدا وعده داده است و این از وعدههای مهم الهی است و آیات متعددی در این باره وجود دارد. میفرماید: «و هیچ جنبدهای در زمین نیست، مگر رزقش بر عهده ما است»، یا آنکه «رزق شما در آسمان است و ما آن را میدهیم» این یعنی دنیا را تأمین کردیم، اما خدا درباره تأمین آخرت وعده نمیدهد؛ متأسفانه ما به آنچه تضمین شده طمع و حرص داریم و دنبالش میگردیم، اما آخرت را که تضمین نشده، رها کردهایم!
خدا رزق را تأمین کرده تا انسان نسبت به دنیا میل و دغدغهای نداشته باشد و حرکت و تلاش او به سمت آخرت باشد. از این رو، مدیریت مالی در خانواده باید در جهت توحیدی باشد یعنی اگر مرد در خانه و خانواده خرج میکند، همسر و فرزندان خود را عیال خدا و خود را واسطه رزقرسانی به آنها به عنوان بنده خدا بداند؛ به تعبیر دیگر مرد در تأمین و اداره خانواده وظیفهای الهی برای خود تعریف کند تا اینچنین درهای برکات مالی به روی او باز میشود. اگر کسی در خرج مال رضای خدا را دنبال کرد، خدا رزق او را تأمین میکند.