الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ به تازگی فراخوان بخش گرافیک جشنواره هنرهای شهری مشهد ۱۴۰۴ توسط خانه هنرمندان شهرداری مشهد منتشر و طی آن از هنرمندان دعوت شده است تا آثار گرافیکی خود را برای اکران نوروزی در شهر ارسال کنند. با آنکه در تمام دورههای برگزاری این جشنواره در مشهد در دو دهه اخیر، گرافیک بخش جدایی ناپذیر المانهای اکران شده در شهر بوده است، اما اختصاص بخشی به صورت ویژه به گرافیک، اقدامی کم سابقه است.
آخرین بار در جشنواره استقبال از بهار ۹۱ بود که این بخش به صورت مستقل وجود داشت و پس از آن حیاتش به این شکل ادامه نیافت. به بهانه بازگشت دوباره گرافیک به رویداد هنرهای شهری گزارش کوتاهی درباره چند و، چون اجرایی این بخش و همچنین بایدها و نبایدهای گرافیکی در شهری مانند مشهد در گفتوگو با هنرمندان و مسئولان این جشنواره آماده کردهایم که در ادامه پیش روی شماست.
فائزه چراغچی، دبیر بخش گرافیک جشنواره هنرهای شهری مشهد ۱۴۰۴، درباره روند اجرایی این بخش میگوید: براساس فراخوان اعلام شده، قرار است آثار در قالب طرحهای گرافیک محیطی (بیلبورد و استرابورد شهری) با سه موضوع عید نوروز، شبهای قدر و ماه رمضان به جشنواره ارسال شوند.
هنرمندان تا پایان دی ماه برای ارسال آثار فرصت دارند. در تاریخ ۳۰ دی، آثار داوری خواهند شد و تا ۱۵ بهمن به هنرمندان فرصت داده میشود تا ویرایشهای موردنظر داوران را انجام دهند. پس از آن، از ۱۵ تا پایان بهمن آثار چاپ میشوند و از اول اسفند در سطح شهر به نمایش درمی آیند.
او میافزاید: آثار ارسالی باید دوبعدی و مناسب با مدیوم شهری باشند. این آثار در سه سطح الف، ب و ج داوری و قیمت گذاری میشوند. هر هنرمند میتواند تا پنج اثر به دبیرخانه ارسال کند. اگر همه پنج اثر او کیفیت کافی داشته باشند، خریداری میشوند. یعنی جایزه را در این بخش حذف کردیم و به جای اینکه به نفرات اول، دوم و سوم سه مبلغ سنگین بدهیم، آن را پخش کردیم. آثار سطح الف با قیمت ده میلیون تومان، آثار سطح ب با قیمت هشت میلیون تومان و آثار سطح ج با قیمت پنج میلیون تومان ارزیابی شدهاند.
این هنرمند با بیان اینکه هر تعداد آثار که مطلوب تشخیص داده شوند خریداری میکنیم، افزود: حتی ممکن است بعضی آثار را امسال اکران نکنیم، ولی محدودیتی در خرید آثار نداریم. بین ۲۰ تا ۳۰ اثر را برای اکران امسال در نظر گرفتهایم، ولی اگر آثار مطلوب بیشتری برای ما ارسال شود، ممکن است بتوانیم این تعداد را افزایش دهیم.
چراغچی درباره ضرورت اضافه شدن بخش گرافیک به جشنواره هنرهای شهری مشهد میگوید: فقط در یک دانشگاه سالیانه حدود ۷۰۰ دانش آموخته گرافیک داریم. رویکرد ما در اضافه کردن این بخش به جشنواره هنرهای شهری این بوده که هنرمندان گرافیک بتوانند از طراحیهای خود برای زیباتر کردن شهرشان استفاده کنند و این هنر را گسترش دهند. گرافیک رشته گستردهای است و هنرمندان گرافیست میتوانند در شاخههای بسیاری اثر ارائه دهند، ولی کمتر پیش آمده که با عنوان رشته خودشان در این جشنواره شرکت کنند.
او تأکید میکند: گرافیک محیطی بخشی از مبلمان شهری است. در گرافیک شهری علاوه بر عنصر زیباشناسی، انتقال مفهوم به مخاطب نیز در اولویت قرار دارد. در اکرانهای بیلبورد و استرابورد شهری، علاوه بر عناصر زیبایی شناسانه، باید به گرافیک کاربردی نیز توجه شود. این دو در کنار هم برای شهر مشهد ضروری هستند.
احسان مهدوی، گرافیست شناخته شده مشهدی، از تکرار کلمه گرافیک شهری در ادبیات رسانهها و مسئولان طی سالها ابراز خرسندی کرده و میگوید: همین که قدمی برای هنر در این شهر برداشته شده و کلمه گرافیک شهری به ادبیات رسانهای وارد شده و در میان هنرمندان شهر جنب و جوش ایجاد شده، واقعا ارزشمند است.
ولی نباید فراموش کنیم که این اتفاق هنوز در دوره ابتدایی خود قرار دارد و میتواند خیلی حرفهایتر از این برگزار شود. در واقع گرافیک شهری بخشهای دیگری نیز دارد که همیشه از آنها غافل ماندهایم، مواردی مانند تابلوهای توریستی، مسیریاب و اطلاع رسانی که در تمام شهرهای دنیا وجود دارند.
او میافزاید: گرافیک شهری باید بتواند قدم به قدم با مسافران و زائرانی که در شهر راه میروند گفتوگو کند. اگر از جلوی باغ ملی رد میشوند، به آنها بگوید داستان آن چیست یا فلان کوچه و فلان ساختمان چه بوده است. بگوید اگر این کوچه را بروید، به فلان بنای تاریخی میرسید یا اینجا فلان ادارهای قرار دارد که قبلاً این چنین بوده است.
اینجا مردم میآمدهاند رخت هایشان را میشستهاند و به مرور زمان موتور چراغ برق آمده است. معنای واقعی گرافیک شهری این است؛ یعنی با آدمهای شهر گفتوگو کند و به آنها چیزی یاد بدهد. این خیلی در دنیا رواج دارد و باعث میشود شهروندان باسواد بار بیایند.
مهدوی ادامه میدهد: ما در گرافیک شهری لحظه به لحظه و موزاییک به موزاییک به شهروندانی که در شهر قدم میزنند خوراک تصویری میدهیم. مثلا یک تصویر میگذاریم و میگوییم این اولین درشکهای بوده است که فلان ماجرای تاریخی به واسطه آن اتفاق افتاده است، یک تصویر دیگر میگذاریم که برگرفته از آجرکاریها و کاشی کاریهای مشهد قدیم است، یا عکس کسی مانند عمید صفوی را میگذاریم و میگوییم او اولین خیری بوده که در فلان کوچه بالاخیابان پرورشگاهی برای بچههای بی سرپرست داشته است.
من به این گرافیک شهری میگویم و این چیزی است که در شهری مانند پاریس به وفور یافت میشود و ما نیز در قدیم آن را داشتهایم. تمام ادعیه و اشعار و نوشتههای روی بناهای تاریخی ما با همین هدف خوشنویسی میشدهاند. حتی نوع خطی که در هر شهر به کار میرفته، خاص و معرف همان شهر بوده است. آن خطوط و نقوش گرافیک شهری بودهاند چراکه با آدمها گفتوگو میکردهاند.
وی با اشاره به اینکه ما تفکر ساختاری در گرافیک شهری کم داریم، میگوید: ما همیشه با موضوع وارد گرافیک شهری شدهایم. برای مثال امسال این موضوعات شبهای قدر، ماه رمضان و نوروز هستند. در حالی که موضوع گرا بودن ما را به کلیشه نزدیک میکند. همه چیز فقط موضوع نیست. یک فراخوان باید پیوستی داشته باشد که طراحان براساس آن طراحی کنند. مثلا باید ذکر شود که اثر چه شکلی یا چه رنگی باشد، چه عناصر تصویری در آن بیاید، از چه نوع فونت و خطی در آن استفاده شود، چه ترکیب بندی نسبت به کادر افقی و عمودی داشته باشد.
این چیزها باعث میشود نگاه بیننده به فضای تجسمی باسواد بار بیاید. گرافیک شهری از آن شکل آیکونیک و نمادین مانند مشتهای گره کرده یا کبوتر بیرون بیاید. برای مثال وقتی یک زائر وارد حرم امام رضا (ع) میشود، دل او کم کم و از طریق رنگهایی مانند فیروزهای، لاجوردی و اخرایی و گروهی از اشکال هندسی برای ارتباط با امام رضا (ع) آماده میشود.
همه چیز همان لایه رویی که میتواند یک گلدان، پنجره یا در باشد، نیست. لایه زیری است که ناخودآگاه یک شهروند را تحت تأثیر قرار میدهد؛ بنابراین این فراخوان به پیوستی نیاز دارد که علاوه بر موضوع، به طراحان بگوید از چه رنگ و ترکیب بندی استفاده کنند، چون مشهد به لحاظ ساختار تاریخی و امام رضایی اش این رنگ و ترکیب بندی را دارد. مثلا اگر از کبوتر استفاده میکنید، آن کبوتر تحت منابع بشقابهای قرن چهارم هجری در نیشابور باشد.
همچنین حسین درخشانی دیگر هنرمند شناخته شده مشهدی در حوزه گرافیک، از دیدگاه دیگری به این ماجرا نگاه میکند و میگوید: در گرافیک شهری اولین چیزی که باید درنظر داشته باشیم، پیرایش فضای شهری از آلودگیهای بصری است که از سوی شهروندان یا مدیریت شهری به وجود آمدهاند.
حتی به نظر من یک یا دو مرحله فراخوان برای صرفا پالایش داده شود و پس از آن از هنرمندان خواسته شود که به طراحی گرافیک شهری بپردازند. بنرها، تابلوها و تصاویری که توسط اشخاص، اصناف و سازمانها در شهر اکران میشوند یک نظام مشخص ندارند و براساس یک گرافیک شهری و محیطی طراحی نشدهاند. نیاز است که کارگروه دائمی معابر براساس نظر آنها بازطراحی و بازآفرینی شوند.
او میافزاید: بهتر است برای شهر یک پیوست فرهنگی درنظر گرفته شود و براساس آن از ساختمان گرفته تا مبلمان شهری طراحی شود. اشخاص و سازمانها براساس سلیقه خودشان بنرها و تابلوهای موردنیازشان را اکران میکنند که در مجموع موجب ولنگاری و بلبشوی بصری موجود شده است. درحالی که زیرساختهای گرافیکی شهر باید براساس فرهنگ، اقلیم و مسائل هر منطقهای توسط یک کارگروه تخصصی از هنرمندان معماران و شهرسازان طراحی شوند.
درخشانی تأکید میکند: در نظر گرفتن نیازهای مناسبتی شهر در قالب موضوعات اقدام خوبی است. ولی در کنار آثار فراخوانی باید آثاری نیز به صورت اختصاصی به هنرمندان حرفهای سفارش داده شوند.