جف بزوس، مؤسس میلیاردر آمازون و مالک واشنگتنپست، از تصمیم خود برای پایاندادن به حمایت از نامزد ریاست جمهوری در ۲۰۲۴ در روزنامه واشنگتنپست دفاع و نسبت به دولت دوم ترامپ ابراز خوشبینی کرد. او همچنین در خصوص فلسفه شخصی خود از جمله چگونگی رویکرد او به کارآفرینی و رهبری صحبتهای جالبی مطرح کرد.
بزوس در مورد نحوه نگرش خود به بحث نفوذ در افراد پیرامونش گفت که خود را فردی با ذهن سرگردان میداند یعنی ذهنی که دائما در شکل رویکردهای فکری و حل مسئله خود قابلیت انعطاف داشته باشد. او اضافه کرد که این طرز فکر را در جلساتش به کار میبرد و اینکه فقط در اولین جلسه روزش به موقع حاضر میشود، زیرا "یک جلسه را تا زمانی که واقعاً تمام نشده باشد، تمام نمیکند." وی درباره این رویکرد گفت:
«من سعی میکنم واقعاً در جلسات ذهنی سرگردان داشته باشم. انواع خاصی از جلسات وجود دارد که مانند یک بررسی هفتگی تجاری یا چیزی است که در آن یک الگوی مشخصی وجود دارد و شما در حال انجام آن هستید، که میتواند یک دستور کار داشته باشد و میتواند بسیار واضح باشد. این یک نوع ملاقات محسوب میشود، اما برای اکثر جلساتی که مفیدتر است، یادداشتهای شش صفحهای را با هم انجام میدهیم، یک مطالعه نیم ساعته انجام میدهیم و سپس آنها را با هم میخوانیم و سپس ما یک بحث درهم و برهم داریم. من دوست دارم یادداشتهایی که میخوانیم مانند فرشتههایی باشند که راهنمای زیبا و واضح ما از بالا باشند و سپس جلسه ممکن است درهم و برهم باشد.
وی درباره ارزش برگزاری جلسات به این شکل هم گفت: «شما نمیخواهید همه چیز مشخص شده و سپس به شما ارائه شود. شما میخواهید بخشی از فرآیند ساخت آن باشید. مثل اینکه دوست دارم بخشهای زشت و ناجور یک قضیه به من نشان داده شود؛ و من همیشه در جلسات میپرسم آیا نظرات مخالفی در بین افراد وجود دارد؟ چون من میخواهم تلاش کنم بحث را جنجالی کنم.»
وقتی از بزوس پرسیده شد که اعتماد به نفس او برای ایجاد کسب و کاری که به مقیاس آمازون یا بلو اوریجین نیاز دارد، از کجا به دست میآورد، او گفت:
«من فکر میکنم این طبیعت انسان است که ریسک را دستکم بگیرد و فرصتها را دست کم بگیرد؛ و بنابراین فکر میکنم به طور کلی به کارآفرینان توصیه میشود که تلاش کنند و در برابر آن بخش از طبیعت انسان مقاومت داشته باشند. احتمالاً خطرات آنقدر که شما تصور میکنید بزرگ نیستند و فرصتها ممکن است بزرگتر از آن چیزی باشد که شما تصور میکنید؛ و بنابراین شما میگویید که این اعتماد به نفس است، اما شاید این فقط در صدد جبران چیزی باشد یعنی پذیرش این که این تفکرات ما در خصوص انجام ندادن یک ریسک یک تعصب انسانی است، و باید در راه مقابله با آن تلاش کنیم. دومین موردی که میخواهم به آن اشاره کنم این است که نتیجه حاصل از کوچک اندیشی رسیدن به نتایجی کوچک است.
بزوس در پاسخ به این سوال که آیا احساس میکند همیشه باید اعتماد به نفس خود را نشان دهد، تاکید کرد که خانوادهای حامی دارد، اما خشم را تنها احساس منفی میداند که مجاز به استفاده از آن است. او گفت که این احتمالاً یک راه مفید برای فکر کردن در هنگام تأسیس یک شرکت است، زیرا «روزهای بد زیادی در راه است و شما باید افراد را تکان دهید.» بزوس همچنین تاکید کرد که اخیراً ارزش نشان دادن احساساتی مانند غم، ترس و اضطراب را درک کرده است. او در این رابطه میگوید: به خصوص با خانواده خودم و روابط نزدیکم، فرزندانم، برادر و خواهرم و والدینم و غیره، متوجه میشوم، اگر وقتی غمگین هستم، واقعاً با آنها نزدیک نیستم، یا وقتی میترسم یا از این قبیل چیزها باید آن را به اشتراک بگذارم؛ و بنابراین من شروع به کار روی این چیزها با آنها کردم و آن را بسیار معنادار یافتم. من توانستم آن روابط را به طور قابل توجهی عمیقتر کنم و سپس متوجه شدم که این احساسات را میتوان در کار نیز مورد استفاده قرار داد. همه احساسات شما نوعی سیستم هشدار اولیه هستند. اگر استرس دارید، برای من، این نوعی رادار اولیه است که تشخیص میدهد چیزی وجود دارد که من روی آن اقدامی انجام نمیدهم. این شاخص مهمی است و معلوم میشود که اگر تمام احساسات منفی خود را به سمت ناامیدی یا عصبانیت یا چیزی شبیه به آن هدایت میکنید، یعنی خیلی دقیق نیستید. الان وقتی یک جلسه دارم مدتی صحبتهای دیگران را گوش میدهم، و وقتی نوبت من است که صحبت کنم، میگویم میترسم، و این موثرتر است.
وقتی از جف بزوس پرسیده شد که کناره گیری از سمت مدیر ارشد اجرایی آمازون در سال ۲۰۲۱ چه احساسی برای او دارد، او آن را با والد فرزندی که دیگر بزرگ و مستقل شده است مقایسه کرد و گفت: شما امیدوارید که این کودک مستقل را خلق کرده باشید، اکنون بالغ و جوان است که بتواند در دنیا مستقل باشد. شما نمیخواهید آنها به شما وابسته باشند. اگر آنها به شما وابسته هستند یعنی شما شکست خوردهاید؛ و همچنین همیشه در داخل شرکت و به خودم موعظه کردهام که حضور هیچکس ضروری نیست. فکر میکنم برای مدیران عاملها مهمتر است که هر روز به آینه نگاه کنند و این را به خود بگویند که من ضروری نیستم؛ بنابراین من میخواهم آمازون بدون من کار کند؛ و اتفاقاً من هنوز در آمازون هستم. من کامل آن را ترک نکردم، چون مثل یک والد هستم. مثل اینکه من یک مرد ۶۰ ساله هستم و مادر و پدرم هنوز نگران من هستند؛ بنابراین هرگز از پدر و مادر بودن دست نکشید.