شهرآرانیوز؛ وکلای املاک و مستغلات برخی از افراد ثروتمند، در حال ایجاد حسابهایی با هدف حفظ ثروت موکلان خود هستند، تا وقتی این افراد که یا اکنون منجمد شدهاند یا چنین برنامهای دارند، دوباره بعد از صدها سال احیا شوند، از لحاظ مالی در شرایط باثباتی باشند. این حسابهای احیا شونده، حوزهای از قانون در حال ظهور است که بر روی کوهی از فرضیات بنا شدهاند. با این حال، این حسابها به اندازه کافی جدی گرفته شدهاند تا آنهایی را که واقعاً معتقدند در آینده میتوانند دوباره زنده شوند جذب کنند.
بنیاد «الکور لایف اکستنشن» مستقر در اسکاتسدیل، بزرگترین مرکز نگهداری از افراد منجمد (کرایونیک) جهان با ۱۴۰۰ عضو و حدود ۲۳۰ نفر فرد منجمد است. مارک هاوس، وکیل این بنیاد، میگوید: «ایده حفاظت از افراد با انجماد آنها، تبدیل به نوعی مُد شده است.»
بر اساس یک برآورد، حدود ۵۵۰۰ نفر قصد دارند برای حفظشدن، خودشان را منجمد کنند. هاوس میگوید که او با حدود ۱۰۰ نفر از این افراد کار کرده است. او و دیگران در تلاشند به سؤالاتی پاسخ دهند که بعضی وقتها تصور میشود از یک کلاس فلسفه گرفته شده است!
آیا پول میتواند به طور نامحدود باقی بماند؟
اگر بدن شما به صورت انجماد حفظ شود، آیا مرده محسوب میشوید؟
اگر فقط مغز خود را دوباره داشته باشید، یعنی احیا شدهاید؟
و اگر احیا شدی، آیا همان فرد سابق هستی؟
برای استیو لبل، مدیر بازنشسته بیمارستانی در میشیگان، شانس پیوستن به حدود ۵۰۰ نفری که از قبل منجمد شده بودند، مانند یک رؤیا به نظر میرسد.
«لِبِل» ۷۶ ساله، همیشه در حال یافتن راههای جدیدی برای گذراندن وقت خود است که آخرین آنها، نوشتن یک رمان فانتزی برای جوانان است. او عاشق زندگی است و نمیخواهد پول، سد راه فرصت دوم او شود. لبِل میگوید که او حدود یک سال است که به دنبال حسابی بوده است که به احتمال زیاد در طول قرنها پایدار خواهد ماند.
او قصد دارد صد هزار دلار را در صندوق احیای خود بگذارد و مابقی را به دخترش و شوهرش و بنیاد خیریهاش اختصاص دهد. لبل میگوید: «من واقعاً میخواهم راهحلی پیدا کنم، به این امید که ۲۰۰ سال آینده پولی برای پرداخت هزینههای رستاخیزم باقی بماند.»
حساب مالی احیاء، مدلی از حساب وراثت است، ابزاری که افراد فوق ثروتمندی برای منتقلکردن ثروتشان به نسلهای بعد از آن استفاده میکنند. هر دو این حسابها میتوانند به جلوگیری از مالیات ۴۰ درصدی فدرال بر املاک به ارزش بیش از ۱۳.۶ میلیون دلار کمک کند، اگرچه سود سرمایهگذاری مشمول مالیات بر درآمد است و متولیان هزینههایی را دریافت میکنند که میتواند بسیار زیاد باشد. البته مارک هاوس از مشتریانش میخواهد که حداقل پانصد هزار دلار برای ذخیره در این حساب داشته باشند تا اطمینان حاصل شود که هزینهها باعث بسته شدن حسابهایشان نمیشود.
تفاوت در ذینفعان است. هاوس، شخص احیاشده را از نظر قانون متفاوت میداند، تا حدی به این دلیل که یک شخص نمیتواند ذینفع حساب ارثی خود باشد. هنگامی که او این حسابها را برای مشتریان ایجاد میکند، تنها ذینفع، همان فرد احیاشده است.
هاوس میگوید که تلاش برای برگرداندن گواهی فوت یک فرد، از لحاظ قانونی مشکل دارد، به خاطر همین او از یک محافظ حساب نام میبرد که شخص یا نهادی است که میتواند قرارداد حساب را اصلاح کند و این قدرت را دارد که تعیین کند آیا احیای فرد پیش از این مرده، اتفاق افتاده است یا خیر؟
از نظر «پگی هویت»، که یک برنامهریز املاک در فلوریدا است، فرد احیاشده همان شخص صاحب حساب است. او میگوید که حسابها به ذینفعان فعال نیاز دارند، بنابراین او اغلب تصریح میکند که اعضای خانواده مشتری یا تسهیلات مرکز نگهداری فرد منجمد در زمانی که مسدود هستند، پول دریافت میکنند. باید اطمینان حاصل شود که حساب، ذینفعی خواهد داشت، حتی اگر وارثان مشتری فوت کنند. او همچنین از مشتریان میخواهد که تعریف شخصی خود را از احیا توضیح دهند.
هویت میگوید: «بعضی از مردم میگویند که احیاء را تنها در صورتی در نظر میگیرند که همان فردی باشند که امروز هستند و تمام حافظهشان دست نخورده باشد. برخی از مردم به این راضی هستند که بگویند شبیهسازی انسان معادل احیاء است. برخی دیگر گفتند که اگر مغزشان روی کامپیوتر آپلود شود، برایشان مهم نیست که بدن دارند یا نه!»
حسابهای احیاشونده همچنین محدودیتهای قوانین را در برابر حسابهای دائمی که هدف آن جلوگیری از انباشت پول خانوادههای ثروتمند برای نسل هاست کماثر میکند.
بسیاری از قوانین ایالتی طول عمر حسابها را به ۹۰ تا ۱۰۰ سال محدود میکنند. اما برخی از ایالتها برای رقابت بر سر مالیات بر درآمد سرمایهگذاری از حسابها، قانون ضد ابدیت را لغو یا تمدید کردهاند. آریزونا، جایی که هاوس در آن زندگی میکند، اکنون به حسابها اجازه میدهد تا ۵۰۰ سال دوام داشته باشند و در فلوریدا این میزان ۱۰۰۰ سال است.
بیروپ میگوید: «برخی از افراد وقتی به این قضیه نگاه کردند که حسابشان میتواند ۱۰۰۰ سال باقی بماند، به این فکر افتادند که از بدن خود محافظت کنند.»
ساختارهای چنین حسابهایی بسیار شبیه چشم انداز احیای فرد است، که در صورت تغییر سیاستها یا کسبوکارها، میتواند از بین برود. این یکی از دلایلی است که برخی افراد سراغ آن نمیروند. آنها به این فکر میکنند که چطور برای چیزی که ممکن است در ۱۰۰۰ سال آینده اتفاق بیفتد، بتوانند تصمیم بگیرند و چه کسی میداند که قوانین در آینده چه خواهد بود؟
مرکز نگهداری از افراد منجمد با پیامدهای بالقوه حکم دادگاه عالی آلاباما در ماه فوریه مبنی بر اینکه برخی جنینهای منجمد شده در این مرکز بالاتر از سن جنینی هستند و مشمول قانون مرگ نادرست این ایالت میشوند دست و پنجه نرم میکنند.
تلاشها برای توضیح ترتیب ظهور فناوری و روشهای پزشکی که هنوز اختراع نشدهاند، نیز در حال انجام است. دولت فدرال میتوانند در آینده هر چیزی را که مربوط به ابدی شدن است غیرقانونی کند. حسابها معمولاً توسط شرکتهای مالی یا بانکها مدیریت میشوند، اما هیچکس نمیداند که آیا وقتی یک فرد احیا میشود، برای این کار یک امین وجود خواهد داشت یا خیر. به همین دلیل است که انعطافپذیری و برنامهریزی برای تعیین جانشین شخصی که میخواهد در آینده احیا شود برای مدیران و محافظان اینگونه حسابها امری کلیدی محسوب میشود. هاوس میگوید: «وقتی شروع به بررسی یک چارچوب زمانی چند قرنی میکنید، نمیتوانید چیزی ثابت داشته باشید.»
«لِبِل» نمیخواهد ریسک یک بانک یا شرکت مالی را به عنوان متولی اموال خود قبول کند. او با هیئت مدیره مؤسسه کرایونیک مستقر در میشیگان تلاش میکنند تا این مرکز نگهداری را نیز به عنوان یک شرکت ناظر بر مالکیت اضافه کند، که به نظر او مدلی مطمئنتر است.
هاوس نیز میگوید که با Alcor برای ایجاد کمیتههای محافظ حساب کار میکند که پس از چند سال اعضای جدیدی منصوب میشوند. هنگامی که محافظ اصلی نامگذاری شده در هر ترتیبی میمیرد، این کمیته است که مسئولیت حساب را بر عهده میگیرد.
ویکتوریا هانمن، استاد دانشگاه کرایتون که در مورد مالیات مطالعه میکند، میگوید: «حساب احیاء باید مشخص کند که اگر برخی از اصطلاحات حسابهای مالی با تغییر مواجه شود یا سالها بعد، دانشمندان متوجه شوند که زنده کردن مردگان از حالت منجمد غیرممکن است چه اتفاقی میافتد.»
اگر احیا امکان پذیر نباشد، دادگاه حساب را بررسی میکند. هانمن میگوید که شرایط حساب باید شامل اتفاقاتی باشد که برای این پول در آن سناریو رخ خواهد داد، مانند نامگذاری یک موسسه خیریه که میتواند وجوه را دریافت کند. اما چه کسی تصمیم میگیرد که احیاء امکان پذیر نیست؟
با این حال، شیفتگی به جاودانگی و پیامدهای آن غیرقابل انکار است. با پیشرفت علم، افراد بیشتری حفظ بدن خود به وسیله انجماد را به عنوان آخرین راه میبینند. جف بزوس، سام آلتمن، لری الیسون و لری پیج که جزو غولهای فناوری محسوب میشوند، صدها میلیون دلار بر روی شرکتهایی که سعی در پیدا کردن راهی برای فرار از مرگ و پیری هستند سرمایه گذاری کردهاند.
در اوایل همین ماه میلادی، شرکت Cradle Healthcare، به رهبری لورا دمینگ، نابغه بیوتکنولوژی و سرمایهگذار عمر طولانی با رقم ۴۸ میلیون دلار، که وعده توسعه فناوری گرم کردن مجدد افراد منجمد که کلید احیا محسوب میشود را داده است، وارد صحنه کرایونیک شد. این حرکت، اعتباری که شرکتهای فعال در این حوزه به شدت به دنبال آن بودند را به آنها اضافه کرد.
لبل میگوید: «من معتقدم روند پیری درمان خواهد شد. پیری یک بیماری است. این فناوری هنوز وجود ندارد، اما من میتوانم این فاصله زمانی تا پیدا شدن آن فناوری را با منجمد شدن در دستگاه پر کنم.»