سرخط خبرها

اولین اشتباه، آخرین اشتباه است

  • کد خبر: ۳۰۶۷
  • ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۵
  • ۳
اولین اشتباه، آخرین اشتباه است
گفت‌وگو با علی لپه‌ئیان سومین نسل عطاری این خانواده

صفایی - نامش را بارها از زبان اهالی بهشتی شنیده بودیم، «عطاری لپه‌ئیان». پیداکردنش در جهان‌آرا خیلی سخت نبود.
آخر وقت که وارد مغازه شدیم هنوز هم 7 الی 8نفری در نوبت نشسته بودند. ما هم منتظر ماندیم تا کارش تمام شود و مراجعه‌کنندگان بروند، هرچند زمان مصاحبه ما باز هم افرادی برای طبابت و گرفتن مشاوره طب سنتی به آنجا می‌آمدند. وارد اتاقک انتهای مغازه که شدیم تعجب کردیم. از ساکنان همین محله به ما گفته بودند: «شما که از قدیمی‌ها مصاحبه می‌گیرید و درباره هویت مشهد می‌نویسید، چرا با دکتر لپه‌ئیان گفت‌وگو نمی‌کنید. لپه‌ئیان خیلی قدیمی است بیشتر مشهدی‌ها او را می‌شناسند و نزدش رفته‌اند.» با این پیش‌زمینه به آنجا رفته بودیم و توقع دیدن پیرمردی سالخورده را داشتیم که سال‌هاست در این زمینه فعالیت می‌کند، اما وقتی وارد شدیم جوانی حدود 40سال را در مقابلمان دیدیم. اگر در آنجا منتظر نبودیم و کارش را نمی‌دیدیم باورش برایمان سخت بود که این خود آقای لپه‌ئیان است که آدرسش را داده بودند.با او که به صحبت نشستیم خودش را این چنین معرفی کرد؛ «علی لپه‌ئیان، متولد 1356، 4سال عضو هیئت رئیسه اتحادیه گیاهان دارویی مشهد، 14سال مسئول شورای حکمای اتحادیه گیاهان دارویی مشهد، 4سال مسئول بازرسی اتحادیه گیاهان دارویی مشهد، و عضو کمیسیون شکایات اتحادیه گیاهان دارویی مشهد است. هفته‌ای 2روز آنجا در کنار متخصصان و افراد باتجربه در حوزه طب سنتی رایگان به مردم خدمت‌رسانی می‌کند.»

32سال تجربه کاری
از 10سالگی وردست پدر می‌شود و کارش را در عطاری آغاز می‌کند. او که از نزدیک شاهد کار پدر است تک‌تک سخنانش را به‌خاطر می‌سپارد و با مرور زمان تجربی این علم را می‌آموزد. البته یادآور می‌شود: «اینکه نام لپه‌ئیان در طب سنتی معروف است سبقه‌اش به عمو و پدربزرگم برمی‌گردد. عمویم از سال 1331 در خیابان کوهسنگی مشغول به کار شد و پدرم از سال 1350. اگر اشتباه نکنم پدربزرگم هم سال‌های 1300 تا 1310 کارش را در طب سنتی آغاز کرده است. برای همین نام لپه‌ئیان در بین مردم شناخته شده است و امیدوارم بتوانیم به عنوان فرزندان صالح پیرو راه آن‌ها باشیم و به نیکی این راه را ادامه دهیم.»

زنده‌شدن طب سنتی
هر چند طب سنتی در کشور ما قدمتی دیرینه داشت، اما تا مدت‌ها مهجور مانده بود و توجه چندانی به آن نمی‌شد. لپه‌ئیان با اشاره به این موضوع ادامه می‌دهد: « طب قدیم و جدید مکمل یکدیگرند و باید با آگاه‌سازی جامعه درباره مزایای طب سنتی، در مسیر احیای گیاه‌درمانی که قدمتی دیرینه در کشور ما دارد، گامی مؤثر برداشت. اگر در این زمینه مطالعه داشته باشید متوجه خواهید شد مبنای اصلی طب سنتی، هم اسلامی و هم علمی است که با توجه به این دو پشتوانه توانسته خودش را در عرصه طبابت مطرح کند. طب سنتی اساس و ریشه طب جدید به شمار می‌رود. پدر شهید دیالمه یکی از اساتید طب سنتی بود که این موضوع را به خوبی درک کرده و با توجه به وضعیت جامعه و اهمیت درمان مردم در دوران انقلاب و 8سال دفاع مقدس در دوره ریاست جمهوری آیت‌ا... خامنه‌ای، با موافقت ایشان و بهداشت و درمان، سازمان گیاه‌درمانی را احداث کرد و کار آموزش در این زمینه شروع شد. در آن زمان نماینده ایشان در مشهد دکتر شکوهی بود.»

تفکیک عطاری از خواروبارفروشی
پدر شهید دیالمه مؤسس «سازمان مرکزی جامعه اسلامی احیای گیاه‌درمانی ایران» بود که این مسئله سبب خدمات بزرگی در شناخت گیاهان دارویی و طب سنتی و احیای آن شد. وی با اشاره به این موضوع ادامه می‌دهد: «آن‌زمان اساتید و دانشکده طب سنتی نداشتیم، برای آموزش و گسترش علم طب سنتی تمام عطارهای باسابقه مشهد را دعوت به همکاری کردند و با حضور آن‌ها هفته‌ای 2تا 3روز جلسه هم‌آموزی، آموزشی، بازآموزی و مشاوره برگزار می‌شد. تا آن‌هایی که علاقه و توانش را دارند بتوانند آن را بیاموزند. با جمع‌شدن عطارهای قدیمی و باتجربه، انسجامی در بین آنان ایجاد شد و این موضوع سبب شد تا «اتحادیه گیاهان دارویی مشهد» احداث شود که تاکنون در هیچ شهری این اتحادیه را نداریم، حتی تهران.»
لپه‌ئیان می‌گوید: «کار ما با جان مردم است و برای سلامتی آن‌ها فعالیت می‌کنیم. به‌طور حتم یک عطار کارش با خواروبارفروشی یا لبنیاتی فرق می‌کند و نمی‌توان آن‌ها را در کنار هم قرار داد. همین اهمیت سبب شد تا اتحادیه گیاهان دارویی مشهد آن را از دیگر مغازه‌ها تفکیک کند. این تفکیک مزایایی به دنبال داشت که امروز می‌بینید عطاری‌های مشهد بازرسی، کمیسیون رسیدگی به شکایات، کمیسیون حل اختلاف، شورای حکما و کلاس‌های آموزشی دارند.»

14بازمانده
«میراث پدرخواهی علم پدر بیاموز.» این طبیب سنتی با بیان این جمله ادامه می‌دهد: «تا سال1370به کار در مغازه پدر و عمو مشغول بودم و این علم را به صورت تجربی از آن‌ها می‌آموختم، علاقه‌ام به این علم سبب شد تا علمم را به‌روز کنم و در سال1370به صورت آکادمیک به دنبال کسب آن بروم و تا سال74 در این زمینه مشغول به تحصیل باشم و علم طب سنتی را زیر نظر پدر شهید دیالمه بگذرانم. وقتی مجوزم را گرفتم 25نفر بودیم که در مشهد این مجوز را داشتیم، که با فوت برخی از این افراد الان 14نفری بیشتر نیستیم.»
مردم ما از قدیم تا به امروز طب سنتی را قبول دارند و از آن جدا نشده‌اند، شاید باشند افرادی که میانه خوبی با طب نوین ندارند، اما بیشتر آن‌ها طب سنتی را پذیرفته و به آن اطمینان دارند. آن‌ها معتقدند با هزینه کمتر نتیجه مطلوب را خواهند گرفت. لپه‌ئیان توضیح می‌دهد: «زمانی‌که دانشگاه علوم پزشکی استقبال مردم از طب سنتی را دید. دانشکده طب سنتی را تأسیس کرد و علاقه‌مندان به طب سنتی اسلامی مشغول به ادامه تحصیل در این زمینه شدند و کارهایی مانند حجامت، زالودرمانی، فصد و ماساژ که مکان‌های تخصصی برای آن نداشتیم زیر نظر متخصصان طب سنتی انجام می‌شود.»

هر گردی گردو نیست
در شهر عطاری‌های زیادی را می‌بینیم که مشغول به فعالیت هستند و در مغازه‌شان همه چیز پیدا می‌شود از شیر مرغ تا جان آدمی‌زاد، اما در این مغازه‌ها خبری از نصب تابلو و مجوز نیست. وقتی این موضوع را با وی درمیان می‌گذاریم، توضیح می‌دهد: « کار ما سخت است و نباید سرسری برخورد کرد، ما با سلامت مردم سروکار داریم اولین اشتباه، آخرین اشتباه است. به طور مثال من شنیده‌ام داروی شیرین‌بیان برای معده خوب است و مراجعه‌کننده برای گرفتن دارو می‌آید وقتی نپرسم فشار بالا دارد یا نه، ممکن است بیمار فشارخونی بوده و برایش عوارضی را به دنبال داشته باشد. طب سنتی مانند یک اقیانوس است. وقتی وارد آن می‌شوید تازه می‌فهمید در برابر این اقیانوس عظیم قطره‌ای بیش نیستید. با وجود اینکه این مطالب را آموخته بودم باز هم تا سال 1390در کنار پدر کار می‌کردم و همچنان از تجربیاتش بهره می‌بردم. بعد از آن پدر به‌‌دلیل کهولت سن کار نمی‌کرد و من هم به ناچار مشغول به ادامه کار بدون حضور پدر شدم. این را می‌گویم چون هر چه در این زمینه بدانید باز هم همان قطره در اقیانوس هستید.»

طبابت نمی‌کنیم
لپه‌ئیان متذکر می‌شود: «ما طبابت نمی‌کنیم، بلکه در طب سنتی مشاوره می‌دهیم. طب سنتی طب پیشگیری است و بیشتر سعی می‌کنیم راه‌های جلوگیری از بیماری را بگوییم. تعریف طب سنتی در حقیقت این است؛ روش‌هایی برای درمان و پیشگیری از یک بیماری در یک سرزمین خاص که در یک یا چند نسل مورد استفاده قرار می‌گرفته و پشتوانه تجربی دارد. اصل طب سنتی در این است که شما ارکان اخلاط و مزاج‌ها را بشناسید این کار نیاز به تجربه دارد. در قدیم هر ماه به طبیب‌های طب سنتی مبلغی می‌دادند تا داروهایی به آن‌ها بدهند که مریض نشوند، اگر این اتفاق می‌افتاد با آن طبیب برخورد می‌کردند که چرا بیمار شده‌ام. با وجود اینکه طبابتی در کار نیست باز هم افرادی می‌توانند تجویز و مشاوره داشته باشند که عضو رسمی جامعه گیاه‌درمانی ایران باشند که اکنون از 25نفری که آموزش‌های تخصصی را دیده‌اند فقط14 الی 15نفر مانده‌اند و 11نفر به رحمت خدا رفته‌اند.»

ما هم ارجاع می‌دهیم
نکته‌ای که برای ما عجیب بود، مراجعه تمام اقشار به این مکان بود. به‌ویژه والدینی که نوزادان زیر یک‌سال را به آنجا آورده بودند. لپه‌ئیان در این‌باره توضیح می‌دهد: «از تمام طیف‌ها به اینجا مراجعه می‌کنند. کار ما هم شبیه پزشک عمومی است که همه به او مراجعه می‌کنند و زمانی که کار تخصصی باشد ارجاع می‌دهند. ما هم به متخصصان طب سنتی که در دانشکده طب سنتی تحصیل کرده‌اند ارجاع می‌دهیم. فردی مانند من که مشاوره می‌دهد به طور حتم اعمال یدی را انجام نمی‌دهد، هر یک از این فعالیت‌ها نیاز به گذراندن دوره‌های تخصصی خودش را دارد. فردی که می‌خواهد در این زمینه فعالیت کند ابتدا باید دوره‌های آموزشی کاربر، فرابر و مشاوره را بگذراند. سپس رخ‌شناسی، عوارض و مواد مؤثر گیاهان دارویی و مزاج‌شناسی و بعد از گذراندن این دوره‌های آموزشی حق ایجاد واحد صنفی را دارد.»

دعای خیر برایم کافی است
او که از سال90در اینجا مشغول به کار است، تاکنون سعی کرده کار مردم را به درستی انجام دهد و خود را وسیله‌ای می‌داند برای مردم که به آن‌ها کمک کند. از خاطراتش چنین برایمان تعریف می‌کند: « در روز بیش از 50تلفن دارم که مشاوره گیاهان دارویی می‌خواهند تا آنجا که بتوانم پاسخشان را می‌دهم. دوست ندارم این علمی را که به لطف خدا کسب کرده‌ام از مردم دریغ کنم. مراجعه‌کنندگان بسیاری از تمام نقاط شهر و حتی شمال و جنوب دارم، عرب‌ها هم که گیاهان دارویی را تجربه کرده‌اند و نتیجه‌اش را به دست آورده‌اند امروز به دنبال آن هستند و گاهی به ما مراجعه می‌کنند. نمی‌توانم دست رد به سینه فردی بزنم که از راه دور آمده و از او بخواهم برگردد یا ساعت‌ها منتظر بماند، در حد توانم به مردم خدمت می‌کنم.»
او ادامه می‌دهد: «گاهی افرادی با مشکلات حاد آمده‌اند که با دارویی ساده درمان شده‌اند. یادم هست خانمی سال‌ها باردار نمی‌شد که با مصرف گیاه «فراسیون» که برای تقویت تخمدان‌هاست به لطف خدا باردار شد. شادی آن زوج برای من کافی بود. خاطرات شیرین دارم وقتی عازم سفر به خانه خدا شدم، فامیلم را که پرسیدند گفتم لپه‌ئیان متوجه شدند کارم طب سنتی است. برای همین بیماران گوارشی مراجعه می‌کردند و درخواست دارو داشتند من هم به آن‌ها کلپوره می‌دادم که داروی اورژانسی برای معده است. گاهی ساعت حدود 2 و 3صبح در اتاق را می‌زدند و مشکلشان را می‌گفتند، سعی می‌کردم از داروهایی که به همراه آورده بودم به آن‌ها بدهم. بهترین هدیه برای من دعای خیر مردم بود. در سفرهای اربعین به همراهم داروهای گیاهی می‌برم و هر فردی را که ببینم نیاز دارد به او کمک می‌کنم. آدم اقتصادی هستم و تجارت را دوست دارم، اما نه تجارت با بیمار را، وقتی تاریخچه طبابت را مطالعه می‌کنید با پزشکانی برمی‌خورید که نگاهشان به بیمار فوق‌العاده است. به طور مثال در کتابی می‌خواندم یکی از پزشکان از هزینه‌ای که دریافت می‌کرده برای بیمارانش صدقه کنار می‌گذاشته است یا دکتر شیخ که اسطوره‌ای در این وادی است. وقتی ما این‌چنین الگوهایی داریم که در عصر خود موفق بوده‌اند به طور حتم جذب آن‌ها می‌شویم.»

بدون آگاهی داروی گیاهی مصرف نکنید

حسن معتمدی‌پور یکی از مشاوران در این مکان است. او کلاس‌های اتحادیه و مشاوره را گذرانده است تا زمانی‌که فردی از او راهنمایی می‌خواهد بتواند کمکش کند. معتمدی‌پور می‌گوید: « بیشتر افرادی که به اینجا می‌آیند نزد آقای لپه‌ئیان می‌روند، اما مشتری‌هایی هم داریم که به طور معمول خرید می‌کنند یا برای موارد جزئی مانند سرماخوردگی جوشانده‌ای می‌خواهند. اگر مشکلشان سطحی باشد حتما راهنمایی‌اش می‌کنیم، اما سعی می‌کنیم همان جوشانده را هم با نظر آقای لپه‌ئیان بدهیم. متأسفانه گاهی مردم می‌شنوند برای یک نفر داروی گیاهی تجویز شده که درد فعلی‌اش خوب شده و دیگران هم می‌خواهند از همان دارو استفاده کنند، اما این افراد توجه نمی‌کنند که طبع مزاجی‌شان با یکدیگر فرق می‌کند و ممکن است برای آن‌ها مشکلی به‌وجود آورد. در این موارد تا جایی که بتوانیم و مراجعه‌کننده به حرفمان گوش کند او را راهنمایی می‌کنیم که این دارو را سرخود استفاده نکند.»
وی ادامه می‌دهد: «این روزها مردم بیشتر از گذشته به طب سنتی روی آورده‌اند. آن‌ها می‌خواهند با مصرف داروهای شیمیایی بیماری‌شان به‌سرعت بهبود یابد و برای پیشگیری از ابتلای دوباره داروهای گیاهی را استفاده می‌کنند که دیگر بیمار نشوند.»

درمانی برای گرمازدگی:
در این روزهای گرم تابستان احتمال گرمازدگی زیاد است برای همین توصیه می‌کنیم چه در حالت سلامت و برای پیشگیری یا اگر هم دچار گرمازدگی شده‌اید یک لیوان شربت گل‌ختمی بنوشید. طریقه درست‌کردن آن بدین صورت است: مقداری پودر گل‌ختمی را در عرق بید بریزید وقتی رنگ آن بنفش شد صافش کنید و مقدار کمی اسفرزه در آن بریزید و بنوشید. همچنین می‌توانید برای رفع عطش و گرمازدگی از شربت خیار استفاده کنید، بدین صورت که خیار را رنده کنید و داخل یک لیوان عرق بید بریزید سپس مقداری پودر خرفه هم اضافه کنید. اگر می‌خواهید شیرین شود به آن شکر یا عسل بیفزایید.

درست خوردن را فراموش کرده‌ایم
گاهی با خودمان می‌گوییم چرا این بیماری‌ها افزایش یافته و مردم مانند قدیم سالم نیستند، اما نمی‌دانیم که قدیمی‌ها برای خوردن هم آدابی داشتند و هر چیزی را با مصلح آن می‌خوردند. شاید مردم قدیم سواد نداشتند، اما اطلاعات خوبی درباره خوراکی‌ها داشتند. مادربزرگان ما به اندازه طبیبان امروزی اطلاعات داشتند.
به طور مثال اگر فردی دچار یبوست می‌شد گل محمدی را در ماست می‌ریختند تا بخورد. سردی را با سردی نمی‌خوردند، چیزی که امروز رعایت نمی‌شود.دو میوه‌ای که امروزه زیاد مصرف می‌شود هندوانه و خربزه است.
توصیه می‌شود این دو میوه را با هم استفاده نکنید. هندوانه سرد و تر است و خربزه گرم و تر، در حال حاضر هوا گرم است و هندوانه نیاز به مصلح ندارد، اما افرادی که با خوردن هندوانه دچار مشکل می‌شوند به احتمال زیاد یا طبعشان سرد است یا معده‌شان سرد است. این افراد بعد از مصرف هندوانه باید عرق نعنا یا زیره بخورند. در فصل تابستان میوه‌های گرم را کمتر استفاده کنید، در پاییز و زمستان خوردن گرمی ایرادی
ندارد. برخی با تصور اینکه کاهو سرد است برای رفع گرمازدگی شربت سکنجبین را با کاهو می‌خورند، اما این خوراکی برای پاییز مناسب‌تر است. اگر می‌خواهید استفاده کنید هفته‌ای سه بار کافی است. شربت‌های بهار نارنج و بیدمشک طبع معتدل دارند، اما سکنجبین طبعش گرم است. شما می‌توانید از شربت سرکه انگبین که با عسل درست شده است استفاده کنید.
اخلاق خوششان مرا جذب کرد
فرید لطفی در نوبت نشسته است. او ساکن دانش‌آموز است و به توصیه دوستش چندین بار به اینجا آمده و راضی است. دلیل مراجعه‌اش را در اولین‌بار مشکلات گوارشی بیان می‌کند و می‌گوید: از آن زمان تاکنون خیلی بهتر شده‌ام، اما بیشتر از اینکه تجویز داروی گیاهی برایم مهم باشد اخلاق خوبشان است که مرا جذب این مکان کرده است.

از زمان پدر مشتریشان بودم
زهرا موسوی سال‌هاست در محله بهشتی ساکن است. او درباره این عطاری می‌گوید: زمانی که پدر علی آقا در اینجا طبابت می‌کرد من نزدش می‌رفتم کارش خوب بود و دردت را می‌شناخت و داروهایی که تجویز می‌کرد عالی بود، حال که پدر به دلیل کهولت سن بازنشسته شده پسرش به جای او آمده و باز هم به اینجا می‌آیم. آمدنم به اینجا تضادی با دکتر رفتن ندارد، گاهی مشکلات جسمی داریم که باید نزد متخصص برویم و درمان کنیم، اما گاهی می‌توان با مراجعه به طب سنتی برای درمان اقدامات مناسبی انجام داد. مردم از دور و نزدیک به اینجا می‌آیند، چیزی که سبب می‌شود آن‌ها بیایند، علاوه بر طب سنتی و تجویز داروی گیاهی، اخلاق خوش آن‌هاست که آدم را جذب می‌کند.

عمویش را می‌شناختم
زهرا کاشفی 70ساله می‌گوید: در قدیم پزشک و متخصص مانند امروز نبود، برای درمان بیشتر نزد طبیبان سنتی می‌رفتیم، چون داروهای شیمیایی را خیلی استفاده نمی‌کردند و از آن‌ها می‌ترسیدند مبادا ضرر داشته باشد. مردم معتقد بودند طب سنتی ایرادی ندارد و متخصصان هم مانند امروز نبودند. البته هنوز هم برخی این‌چنین فکر می‌کنند. اگر درست به خاطر داشته باشم لپه‌ئیان در الندشت، حاج علی‌عطار در سراب و طیرانی هم در پنجراه بود. دو سه باری نزد لپه‌ئیان در الندشت رفته بودم آدم خوش‌برخوردی بود، داروهایی هم که تجویز می‌کرد مؤثر بود. از حق که نگذریم هر سه نفر آن‌ها اخلاق خوشی داشتند و کارشان خوب بود، شاید همین رفتار سبب می‌شد که مردم به آن‌ها مراجعه کنند. بعد از آن چندباری به اینجا آمده‌ام. من مشکل گوارش، قلب، فشارخون بالا و چربی دارم، برای همین همیشه حواسشان هست که داروهای گیاهی‌ای بدهند که با داروهای خودم تداخل نداشته باشد و برای این بیماری‌هایم هم مضر نباشد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
یلدا
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۹
0
0
سلام من بعده خوردن چای ماسالا آلرژی میگیرم بدنم ملتهب میشه کهیر میزنه خارش میگیره شدیدا" به نظرتون علتش چی میتونه باشه؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۳۰ - ۱۴۰۲/۱۲/۱۶
خب نخور!
خورسند
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۲۷ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۹
0
0
من کبد چرب داشتم و از نظر روحی هم حالم خراب بود، دکتر لپییان خیلی به من کمک کردن من سلامتیمو،مدیون ایشون هستم
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->