پرسپولیس در باتلاق ناکامی دستوپا میزند و در این بین، گاریدو اولین کسی هست که فرو خواهد رفت. او نتوانست در ایران همانی باشد که در اسپانیا بود. برای نبودن گاریدو هزار و یک دلیل میتوان ردیف کرد. اما میتوان معادله را از آن طرف هم حل کرد. نگاهی به تابستان سرخها بیندازید؛ فصلی که سراسر جنجال بود و پرخبر.
به جداشدههای پرسپولیس نگاهی بیندازید و به بازیکنانی که توسط مدیران جذب شدند. فرشاد احمدزاده امروز ضعیفترین بازیکن است، اما با کلی جنجال و در بازارگرمی دلالها جذب شد. علی علیپور بازیکنی تمامشده است که نه در وینگر و نه در نوک حمله کارایی ندارد؛ او را هم در فضای مجازی از دهان استقلال بیرون کشیدند! سعید مهری که امروز سایهای از خودش هم نیست، در همین اتمسفر وارد اردوگاه سرخها شد. یک پنالتی خوشموقع در دربی و دیگر هیچ. العملود، بازیکنی همیشهمصدوم و گران. ژوائو، بیخاصیت و بیاثر. آش اینقدر شور است که بازیکنی مثل فرجی که ساکن همیشگی نیمکت سرخها بود، میشود بهترین بازیکن این فصل.
گاریدو که هیچ، حتی اگر کلوپ هم بود، با این فوج از بازیکنان بیآزار و تمامشده هیچ معجزهای نمیتوانست بکند. مدیران پرسپولیس در باد قهرمانیهای چند سال اخیر خوابیدند و دلخوش به عالیشاه و امیری و رفیعی و آلکثیر، بنجلهای بازار را خرید کردند تا دهان هواداران را ببندند.
نتیجه این سهلانگاری همینی میشود که امروز میبینیم. شیری بی یال و دم و کوپال. این پرسپولیس در ادامه لیگ هم با همین بازیکنان به هیچ تیمی نه نمیگوید و باید خواب قهرمانی را ببیند. تازه گاریدو این شانس را دارد که استقلال و سپاهان و تراکتور هم بیمار هستند وگرنه پوست پرسپولیس با این نتایج کنده شده بود.
گاریدو امروز و فردا میرود، اما درد پرسپولیس فقط گاریدو نبود و نیست. پرسپولیس را بازیکنان از دماغ فیل افتاده به این روز انداختند.