در بحث کارگاه های شعر و آسیب های آن، افزون بر شاعران مشهدی، به سراغ یکی از اهالی شناخته شده ادبیات در خارج از شهر و استان رفتیم. گروس عبدالملکیان، سراینده مجموعه های شعر «پرنده پنهان»، «رنگ های رفته دنیا»، «سطرها در تاریکی جا عوض می کنند»، «حفره ها»، «پذیرفتن»، «سه گانه خاورمیانه» و ... است. برخی از آثار او به فرانسوی، انگلیسی و سوئدی ترجمه شده است. عبدالملکیان اکنون به عنوان دبیر بخش شعر نشر چشمه نیز فعالیت می کند. او که خودش از برگزارکنندگان کارگاه های شعر است درباره ویژگی های یک کارگاه شعر مفید می گوید: بهقول آندره ژید، شعر را جنون دیکته می کند و عقل می نویسد. بنابراین شعر تلفیقی از ناخودآگاه و خودآگاه است. شعر تلفیقی از الهام و تکنیک های پیش برنده و سامان بخش اثر است. به قول معروف، شعر تلفیقی از جوشش و کوشش است. در یک کارگاه شعر موفق، هدف این است تا هنرجویانی که استعداد شاعرانه دارند با دیدگاه های مختلف زیباشناسی و تکنیک های متنوع شاعری آشنا شوند تا هر یک بتوانند کشف های شاعرانه خود را به شکلی پخته سامان دهند و شعرهایی تأثیرگذار را با جهان خاص خود رقم بزنند. بنابراین بهتر است کارگاه های شعر را کسانی برگزار کنند که هم خودشان شاعر باشند و هم در حوزه نظریات ادبی جامع الاطراف باشند؛ یعنی ادبیات گذشته، ادبیات مدرن و تا حدود مناسبی مقولات نظری ادبیات غرب را بشناسند زیرا یکی از عمیق ترین زمینه های ادبیات مدرن ما از نظریات ادبی غرب برآمده است. حتی فراتر از این ها استاد این کلاس ها باید فلسفه هم بداند چون بخش مهمی از ریشه های نظریات ادبی در خاک فلسفه است.
این شاعر از سویی یادآور می شود که حتی اگر استادی به همه این مقولات تسلط داشته باشد، باز هم به شکل های مختلفی می تواند آن کارگاه ها را برگزار کند که شایسته نباشد: شاید ساده ترین برداشت از کارگاه، محفلی برای شعرساختن باشد که با آن موافق نیستم در حالی که شعر مقوله ای است که باید از درون بجوشد و بیرون بیاید و در ادامه هدایت شود، یا اینکه تفکرات و تأملاتی داشته باشیم که حتی 10 سال بعد بر آن جنبه جوششی ما تأثیر بگذارد و جزوی از بینش شاعر شود. بنابراین با کارگاهی که به معنای کارگاه شعر ساختن باشد مخالفم. من کارگاه شعر خودم را بیشتر کارگاه شاعر می دانم؛ یعنی کمک می کنم کسانی که استعداد دارند با نظریات ادبی مختلف، سبک های متفاوت، شعرهای شاعران جدی و ویژگی های شعرهای جدی آشنا شوند تا همان طور که اشاره کردم، نهایتا جهان شاعری خود را بسازند.
عبدالملکیان ادامه می دهد: در این حقیقت که بخشی از شعر جوشش است و بخشی کوشش، تردیدی وجود ندارد همچنان که پل والری، شاعر معروف فرانسوی، می گوید مصرع ابتدایی یک شعر هدیه خداوند است. والری می گوید تنها مصرع ابتدایی شعر هدیه خداست و باقی آن کار شاعر. گرچه این جوشش ممکن است بارها و بارها در شعر اتفاق بیفتد، کوشش و سواد و دانش شاعر است که به جوشش سامان می دهد و آن چشمه جوشیده را هدایت می کند تا در زمینی که ظرفیت دارد منظره هایی متفاوت را رقم بزند. بنابراین خود من در کارگاه شعرم هنرجویان را با سبک های مختلف آشنا می کنم تا بعد بتوانند از آن مقولات که بیشتر به زیباشناسی و حس و حال خودشان نزدیک است استفاده کنند. بر این اساس، بخشی از آموزش های من تدریس مباحث نظری است و بخشی شامل نقد عملی آثار هنرجویان. حتی در بخش نقد شعر نیز به هنرجویانم تذکر می دهم که نقدها صرفا برای ساختن آن شعر نیست بلکه برای ساختن شعرهای بعدی آن ها نیز هست چون از این راه، تکنیک هایی درون شاعر ته نشین می شود و بعد به شکلی طبیعی در شعرهای بعدی می جوشد و شعرهایی پخته تر را رقم می زند. از این منظر است که می گویم کارگاه من کارگاه ساختن شاعر از کسانی است که مستعدند، نه کارگاه شعر.
خالق مجموعه شعر «سه گانه خاورمیانه» از دیگر مسائل مهم شعر را این می داند که صداهای متنوع در شعر زنده بماند: آدونیس، شاعر عرب، جمله ای دارد که می گوید اگر روزی همه سیاست مداران دنیا یک حرف را بزنند همه دنیا بهشت می شود اما اگر همه شاعران دنیا یک حرف را بزنند دنیا جهنم می شود. پس مهم ترین کار استاد این است که سلیقه ای برخورد نکند. اینکه استاد یک کارگاه، زیباشناسی خاصی را به شکل مسلط بر زیباشناسی های دیگر بر هنرجویانش غالب نکند سبب می شود هنرجویان شبیه به استادشان نشوند و هر کس براساس استعداد، محیط و درونش بتواند سبک و سیاق خودش را بیابد و در آخر، صدای خود را پیدا کند چون یکی از مهم ترین ویژگی های شاعر این است که در نهایت، جهان خودش را بشناسد و بسازد.
این شاعر در پایان یادآور می شود: من همیشه می گویم کسی که شعر می گوید باید بتواند با شعر در یک خانه زندگی کند اما همسایه دیگر هنرها باشد. از این رو، هنرجویان باید علاوه بر اینکه در حوزه ادبیات مطالعه داشته باشند، به طور مداوم فیلم و تئاتر ببینند، با نقاشی آشنا باشند، فلسفه بخوانند و اندیشه ها و تفکرات مختلف را بشناسند. همه این ها می تواند بر سرنوشت شاعری یک فرد مستعد مؤثر باشد. یک شاعر می تواند زیست شخصی خودش را با آثار هنری مختلف گسترش ببخشد. او می تواند با شخصیت یک فیلم عشق بورزد، به جنگ برود و با شخصیت داستانی رنج بکشد در حالی که هیچ کدام از این ها را در زندگی شخصی خودش تجربه نکرده باشد؛ ضمن اینکه تکنیک ها و نظام زیباشناسی اش از طریق هنرهای دیگر گسترش می یابد. بنابراین به نظرم اگر کارگاه شعری با این رویکرد برگزار شود غالبا می تواند در ادامه مسیر شاعر راهگشا باشد.