به گزارش شهرآرانیوز، وقتی در پلتفرمهای داخلی گشتی میزنیم و فیلمها را میبینیم، در فیلمی که اتفاقا چند زن حضور دارند و محور فیلم برپایه خانمهاست، اکثر آنها یا خلافکارند و یا مدیر یک کارخانه که به آنها ارث رسیده است. در فیلم بعدی خانم وکیل پایه یکی است که اتفاقا در شغل خودش خیلی هم موفق است. یا مثلا یک روانشناس موفق است و…، اما در هیچکدام از این فیلم و سریالها یک خانم تحصیلکرده خانهداری که از خلنهداریش هم راضی باشد را به تصویر نکشیدهاند.
علاوهبر این، بدون اینکه نشان بدهند چه کسی کارهای خانه را انجام داده است؛ همیشه خانه تمیز، بچهها مرتب، غذا آماده و خانه در بهترین و تمیزترین حالتش است. یعنی تصویری از یک زنانِ شاغلِ موفق که در حال انجام کار خانهاش است را نشان نمیدهند.
بعضیهایشان هم در خانههای اعیانی خدمتکار دائم یا هفتگی دارند که او مسئول رسیدگی به کارهای خانه است. همین خدمتکار داشتن در یک خانه لاکچری باعث ایجاد نارضایتی در ذهن اکثر زنان خانهدار از شرایطشان میشود و تصویری که در ذهن مخاطب میسازد با تصویر واقعی خیلی فاصله میگیرد.
خانهداری شغلی است که بنا بر اعلام لاله فرهنگ متین معاون برنامهریزی و هماهنگی معاون امور زنان و خانواده دولت سیزدهم، نزدیک به ۲۵ میلیون نفر از بانوان ایرانی به آن مشغولاند. با توجه به جمعیت زنان که به گفته مرکز آمار ۴۲ میلیون و ۵۲۸ نفر است، بیش از نیمی از جمعیت زنان کشور خانهدارند.
اما این آمار در فیلم و سریالها متفاوت نشان داده میشود و اگر هم روایتی از زن خانهدار باشد همان زنِ ضعیفِ وابستهِ احساساتیِ اجتماع گریز که در برقراری رابطه درست با همسرش ناتوان است و هیچوقت نمیتواند فرزندش را خوب تربیت کند، است.
چند سالی است این کلیشهها در ذهن فیلمسازها شکل گرفته است که اگر قرار باشد زن خانهداری را به تصویر بکشند براساس همینها میسازند. برهمین اساس شاید عجیب نباشد اگر این حرف را بزنیم که «زن خانهدار در هنر هفتم نماینده مناسب و در خور شانش ندارد.» همچنان تصویر زن خانهدار همان زن سنتیِ تکراری است. شاید ظاهرش امروزی شده باشد، اما اصل معنا و مفهوم از شغل خانهداری همان است که زن خانهدار و کار آنها ارزشی ندارد.
در فیلم و سریالها زن موفق، زنی است که مدیر و یا در بهترین جایگاه شغلی باشد. در صورتی که در فرهنگ ما زن خانهدار زنی است همه چیزدان و همه فن حریف که در موقع بیماری همسر و فرزندش پزشک و پرستار، در موقع درس بچهها معلم، در موقع چیدمان خانه بهترین دکوراتیو، زمان اضطراب و استرس بهترین مشاور و در مواقع مهمانی بهترین آشپز است. یک زن خانهدار همه چیز میداند درست برخلاف آن چیزی که در فیلمهاست.
اما فیلمها هیچوقت برای او و کارش ارزشی قائل نمیشوند یا اگر فیلمی این شغل را خوب به تصویر بکشد آنقدر کم و انگشت شمار است که در خاطر نمیماند. همین باعث میشود بسیاری از زنان خانهدار کار خودشان را بیارزش بدانند و به آن افتخار نکنند حتی شاید از گفتن اینکه من یک خانهدار هستم خجالت بکشند و فکر کنند کارشان خیلی پیشپا افتاده و دست چندم است.
جدا از بحث تصویر زن خانهدار در فیلمها، در فرهنگ اصیل ایرانی_اسلامی ما، همه کارهای خانه فقط برعهده زن نیست و همسرش هم باید در کارهای خانه به او کمک کند. رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران هم در دیدار ۱۴۰۲ با بانوان فرمودند که این تصور که کارِ خانه از قبیل پخت و پز و شستشو وظیفه زن است، کاملاً غلط است. اما در هیچ فیلمی نمیبینیم که شوهر در کارهای خانه به همسرش کمک کند.
به گفته محمود گبرلو کارشناس و تحلیلگر حوزه سینما ساخت فیلمهای خوب میتواند در گسترش توسعه فکری جامعه تاثیر گذار باشد.
همچنین به عقیده بسیاری از کارشناسان حوزه سینما، رسانه ذائقهساز است و فیلم یک دنیای مجازی برای مخاطب ترسیم میکند که در جهانبینی بیننده اثر میگذارد. پس باید این جهان نزدیک به دنیایی که مخاطب در آن زندگی میکند باشد. اما در دنیایی که بیش از ۵۰ درصد زنان خانهدارند، این خانمها تصویری از خودشان ندارند و یا اگر زن خانهداری هم باشد؛ یک فرد منفعل و گوشهگیر که همیشه حقش ضایع شده است و نمیتواند از خودش دفاع کند و نقش خدمتکار را برای خانوادهاش دارد.
منبع: فارس