به گزارش شهرآرانیوز؛ در ابتدای مراسم، سرهنگ پاسدار مهدی بهرامی، فرمانده بسیج فرهنگیان سپاه امام رضا(ع)، ضمن تجلیل از روح شهدای والامقام انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، تأکید کرد که این مراسم فرصتی است برای زندهنگهداشتن یاد این شهدای گرانقدر و گرامیداشت آرمانهای انقلاب اسلامی.
سرهنگ بهرامی در بخشی از سخنان خود، با اشاره به اهمیت کار فرهنگی و آموزشی در شرایط کنونی، گفت: امروز ما در شرایط حساس و سرنوشتسازی قرار داریم که دشمنان انقلاب اسلامی در تلاشاند تا با استفاده از رسانهها و پلتفرمهای مختلف، تاریخ انقلاب را تحریف کنند و چهرهای مخدوش از نظام جمهوری اسلامی ایران به نمایش بگذارند. در این مسیر، بر عهده ماست که از ابزارهایی چون تاریخنگاری صحیح و آموزشهای فرهنگی و علمی به نسلهای آینده، مفاهیم اصلی انقلاب اسلامی را انتقال دهیم.
فرمانده بسیج فرهنگیان سپاه امام رضا(ع) با اشاره به اهمیت هنرستانها در سیستم آموزشی تصریح کرد: هنرستانها نهتنها در پرورش مهارتهای فنی و حرفهای، بلکه در تربیت نسل آیندهساز کشور نقش بسیار مهمی ایفا میکنند. جوانان امروز باید بیاموزند که در شرایط مختلف چگونه با مهارتها و خلاقیتهای خود بهعنوان آیندهسازان ایران اسلامی، در مسیر پیشرفت و توسعه کشور گام بردارند.
سرهنگ پاسدار بهرامی افزود: اینکه امروز در قلب محدودیتها، خلاقیت و نوآوری را به عنوان یک ضرورت در نظر بگیریم، یکی از مهمترین ابعاد جهاد فرهنگی و امیدآفرینی در جامعه است. امروزه در نظام تعلیم و تربیت، باید با تکیه بر مهارتهای فنی و علمی، نسلی تربیت کنیم که قادر باشد در برابر چالشها و بحرانها ایستادگی کند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود، بر اهمیت تاریخنگاری انقلاب اسلامی و ضرورت آشنایی نسل جوان با این تاریخ تأکید کرد و گفت: ما باید تاریخ انقلاب اسلامی را به طور کامل و دقیق مطالعه کنیم. انقلاب اسلامی ایران از نهضت ۴۲ تا پیروزی در سال ۵۷، یک مسیر پرچالش و پرفرازونشیب را پشت سر گذاشته است. دفاع مقدس و تمامی دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی ازجمله پیروزیهای علمی و فناوری، نباید به فراموشی سپرده شود. نسلهای آینده باید بدانند که ایران امروز، محصول دستاوردهایی است که در این مسیر طولانی و دشوار به دست آمده است.
فرمانده بسیج فرهنگیان سپاه امامرضا(ع) سپس به معرفی برخی از شخصیتهای برجسته انقلاب اسلامی همچون شهید احمدیروشن، شهید تهرانیمقدم، شهید فخریزاده و استاد علی حمامی پرداخت و بیان کرد: این افراد، نمونههایی از کسانی هستند که در مسیر توسعه و پیشرفت ایران اسلامی، فداکاریهای زیادی انجام دادند و نقش کلیدی در شکوفایی انقلاب داشتند. مهم است که نسل جوان با این شخصیتها آشنا شود و از آنها الگو بگیرد.
وی تاکید کرد: ما زمان زیادی را صرف این تحقیقات کردیم تا توانستیم دستگاهها را به حدی برسانیم که در نهایت سپاه و ارتش تاییدشان کردند. این لحظهها برای ما، لحظات خستگیناپذیر و البته بهترین دوران زندگیمان بودند. در آن زمان، با اینکه سختیهای زیادی را تحمل میکردیم، اما حس میکردیم که در مسیر درستی حرکت میکنیم و اینکه بتوانیم به کشورمان خدمت کنیم، ارزش تمام تلاشهایمان را داشت.
راوی این کتاب در ادامه سخنان خود افزود: در آن زمان، تلاش ما فقط محدود به جنگ و تولید ابزارهای نظامی نبود، بلکه به فکر آینده کشور و زندگی مردم هم بودیم. بسیاری از پروژهها و اختراعات ما نه تنها در جنگ به کار آمدند، بلکه بعدها در صنایع مختلف بهویژه صنعت فرش، کاربرد یافتند. همینطور که در کتاب خود اشاره کردهام، ما در کنار تجهیزاتی که به جنگ میبردیم، در فکر ساختن ابزارهایی بودیم که بعد از جنگ، به زندگی و صنعت کشور خدمت کند.
حمامی تأکید کرد: همانطور که در بسازنفروشها آمده است، زندگی ما از جنگ آغاز شد، اما هدف نهاییمان همیشه زندگی بهتر برای مردم و ساختن ایران مستقل و قدرتمند بود. برای ما، هیچچیز مهمتر از این نبود که بعد از پایان جنگ، بتوانیم با همان اشتیاق و قدرت، به بازسازی کشور بپردازیم و آنچه که در دوران سخت جنگ از دست رفته بود، دوباره بازسازی کنیم.
محمد خسرویراد در خصوص عنوان کتاب توضیح داد: عنوان کتاب بسازنفروشها را به این دلیل انتخاب کردم که در جامعه امروز، خیلیها در صنعت و تجارت تنها به فکر ساخت و فروش هستند. این مشکل البته در همهجای دنیا وجود دارد، اما آنچه که من میخواستم بیان کنم، این است که در این جامعه کسانی هم بودند که ساختند و نفروختند. این کتاب در تلاش است تا یادآوری کند که بسیاری از انسانها و افراد در تاریخ کشور ما بودهاند که چیزی ساختند، اما در شرایط سخت جنگ، آن را نفروختند.
وی ادامه داد: در این اثر، یکی از بخشهای مهمی که به آن پرداختهام، نقش پنهان برخی افراد در جنگ است. امثال جناب آقای حمامی که کارهای بزرگی انجام دادند، اما این تلاشها در تاریخ ثبت نشده و کمتر به آن پرداخته شده است. وقتی جنگ آغاز شد، بسیاری از مردم نه تنها خود را در خط مقدم جنگ نمیدیدند، بلکه در پشت جبههها هم نقشهای مهمی ایفا میکردند که در ذهن مردم جا نیفتاده است.
این نویسنده تأکید کرد: من در این کتاب سعی کردم این جنبههای پنهان را به تصویر بکشم، چرا که ساختن چیزی در شرایط جنگ و بازسازی بعد از آن، بدون دریافت هیچگونه پاداش یا شهرت، کاری بسیار دشوار است.
خسرویراد درباره چالشهای نگارش این کتاب توضیح داد: یکی از سختترین بخشهای نگارش این کتاب، توضیح مسائل فنی و تخصصی در زمینه جنگ و ساخت تجهیزات بود. به عنوان مثال، توضیح اینکه چگونه یک پلات ساخته شد، در چه شرایطی و با چه امکاناتی، کار دشواری است. در حالی که نویسنده باید این اطلاعات فنی را به گونهای بیان کند که مخاطب هم از آن بهرهمند شود، هم از جاذبه داستانی کتاب کاسته نشود.
وی ادامه داد: در بسیاری از آثار فنی و مهندسی، وقتی که اطلاعات تخصصی وارد داستان میشود، ممکن است مخاطب احساس خستگی کند. اما من در تلاش بودم که این اطلاعات را به گونهای در داستان بگنجانم که هم آموزنده باشد و هم داستانگونه و جذاب. یکی از دشواریهای کار این بود که من میخواستم در عین توضیح دقیق مسائل فنی، داستان را بهطور دراماتیک پیش ببرم و هیچگاه مخاطب حوصلۀ سر رفتن نداشته باشد.
این نویسنده به چالشهای دیگر در نگارش زندگینامه شهدا اشاره کرد و گفت: نویسندهای که میخواهد داستان زندگی شهیدی را روایت کند، باید تمام جزئیات آن را با دقت بازگو کند. اما هیچ نویسندهای نمیتواند آنچه که باید را بهطور کامل به تصویر بکشد. باید خود را تا جایی که ممکن است به زندگی شهید نزدیک کند و از زبان داستان آنچه را که لازم است برای مخاطب جذاب و خواندنی ارائه دهد.
در پایان، خسرویراد با اشاره به یکی از خاطرات خود از زمان نگارش تصریح کرد: یکی از خاطراتی که همیشه در ذهنم مانده این است که در زمان نوشتن این کتاب، بحثهای فنی بسیاری درباره ساخت خمپارهها و تجهیزات نظامی داشتیم. یادم میآید که در آن دوران با گروهی از متخصصان و مهندسان صحبت میکردیم که در شرایط جنگی، با کمترین امکانات کار میکردند. توضیح دادن این مسائل به صورت داستانی و همزمان فنی، کار بسیار پیچیدهای بود.