۳ کشته در پی تصادف در مسیر مشهد به سرخس اطلاعیه پلیس درباره بازسازی صحنه قتل الهه حسین نژاد ویدئو | آغاز ثبت‌نام آزمون‌های استخدامی دستگاه‌های دولتی از هفته آینده جاده هراز یک طرفه شد (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) پیش‌بینی هوای مشهد و خراسان رضوی | تداوم هوای خنک در مشهد و بارش باران در سطح استان (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) ممنوعیت سگ‌گردانی با خودرو در تهران (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) تعطیلی تمامی تفرجگاه‌ها در خراسان رضوی تا روز یکشنبه (۱۸ خرداد ۱۴۰۴) تردد خودرو‌های سنگین در محور کلات-مشهد ممنوع شد (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) ورود دانشگاه علوم پزشکی سبزوار به حادثه مرگ کودک جوینی حین «ختنه» واکنش پزشکی قانونی به شایعۀ تجاوز به مرحوم الهه‌حسین‌نژاد ۱۸۰ هزار نفر طی سه روز گذشته از مرز‌های کشور راهی عتبات عالیات شدند هشدار نارنجی وقوع سیلاب برای برخی از نقاط کشور صادر شد (۱۵ خرداد ۱۴۰۴) آموزش و پرورش به دنبال عدالت آموزشی و کیفیت‌بخشی هشدار خودمراقبتی برای شهروندان مشهد صادر شد دستگیری قاتل محیط‌بان خائیز در بهبهان ویدئو| قاتل الهه حسین‌نژاد اعتراف کرد| جنایت سارقی شیطان‌صفت پیمانکار مقصر در حادثه مرگ دلخراش ۱۴ مسافر قطار مشهد-یزد ۲۰۰ میلیون تومان جریمه شد فروش اینترنتی مکمل‌های غذایی تعیین تکلیف شد مبلغ متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان چقدر است؟ آیا مصرف مغزدانه‌ها در دوران بارداری ممنوع است؟  چند توصیه غذایی برای پیشگیری از سنگ کلیه آیا مصرف جگر خام باعث رفع کم‌خونی می‌شود؟ قرص ضدبارداری خطر حملات آسم را در زنان جوان افزایش می‌دهد اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۲ بیمار زندگی دوباره بخشید (۱۵ خرداد ۱۴۰۴) هوای مشهد در شرایط ناسالم برای تمام گروه‌ها| شاخص کیفیت هوا به ۱۵۴ رسید (۱۵ خرداد ۱۴۰۴) تمدید اعتبار کارت‌های هوشمند ملی تا پایان سال ۱۴۰۵ پژمان‌فر: اجرای قانون حمایت از جوانی جمعیت شاید موثر بوده، اما کافی نیست پیکر الهه حسین‌نژاد در بیابان‌های اطراف تهران پیدا شد | متهم به قتل مرحومه دستگیر شد + اولین تصاویر از متهمان
سرخط خبرها

سرنوشت عجیب زنی که خیانت کرد و خیانت دید

  • کد خبر: ۳۱۲۸۹۲
  • ۰۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۸
سرنوشت عجیب زنی که خیانت کرد و خیانت دید
زن جوانی که با شکایت همسر و فرزندان یک مرد دستگیر و به کلانتری برده شده بود، گفت فریب یک مرد متاهل را در فضای مجازی خورده و زندگیش از هم پاشیده است.

به گزارش شهرآرانیوز، زن ۳۰ ساله با بیان اینکه فرزند اول خانواده‌ام بودم و پدرم وضعیت اقتصادی بدی نداشت، به کارشناس اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت: دوران کودکیم با تمام سادگی‌ها و محدودیت‌ها گذشت و هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم در ۱۵ سالگی زندگیم دگرگون شود.

مردی که ۱۵ سال از من بزرگ‌تر بود، به خواستگاریم آمد. من نه او را می‌شناختم، نه حتی می‌خواستم با او زندگی کنم. اما مخالفت‌هایم به جایی نرسید. پدر و مادرم می‌گفتند صلاح تو را ما بهتر می‌دانیم و این‌گونه بود که با گریه و دلشکستگی ازدواج کردم و به همراه شوهرم به شهر دیگری رفتم.

درس و تحصیل را هم رها کردم و تا مقطع راهنمایی بیشتر نخواندم. زندگیم در خانه او مثل یک کابوس بود. مردی که تفاوت سنی‌اش با من به اندازه یک نسل بود، نه عشق داشت، نه درک.

تمام روزهایم در تنهایی و بی‌کسی گذشت. سال‌ها گذشت و بچه‌دار نشدیم. مشکل از او بود، اما همیشه من سرزنش می‌شدم. در ۲۸ سالگی دیگر فقط یک پوسته از وجودم باقی مانده بود. از روی بیکاری و تنهایی سراغ فضای مجازی رفتم.

آنجا با مردی به نام غلام آشنا شدم. او در شهر پدر و مادرم زندگی می‌کرد. از حرف‌هایش خوشم آمد؛ به نظرم فهمیده و مهربان بود. عکس‌هایش را که دیدم، فکر کردم چقدر جوان و جذاب است.

برای اولین بار بعد از سال‌ها قلبم تپید. بهانه کردم که می‌خواهم خانواده‌ام را ببینم و به شهرمان رفتم. وقتی غلام را دیدم، همه افکار و رویاهایم یکباره فرو ریخت. او ۲۰ سال از من بزرگ‌تر بود و تمام حرف‌ها و عکس‌هایش دروغ بود. اما با چرب‌زبانی مرا نگه داشت.

از شوهرم طلاق گرفتم و تمام مهریه‌ام را بخشیدم. با وجود مخالفت‌های پدر و مادرم، فقط می‌خواستم آزاد شوم. اما نمی‌دانستم چه سرنوشتی در انتظارم است. مدتی بعد فهمیدم غلام متأهل است و فرزندانی جوان دارد. وقتی همسرش در خانه نبود، او مرا به خانه‌اش می‌برد و عصر‌ها مجدد به خانه برمی‌گشتم. به مادرم گفته بودم در یک مغازه لوازم آرایشی کار می‌کنم تا به رابطه ما شک نکنند.

کم‌کم متوجه شدم غلام به کریستال اعتیاد دارد. نمی‌دانم چطور شد که من هم به مصرف مواد روی آوردم. شاید می‌خواستم از واقعیت فرار کنم. شاید فکر می‌کردم که این‌گونه می‌توانم آرام شوم. اما اشتباه می‌کردم.

یک روز، همان‌طور که با غلام مشغول مصرف مواد بودیم، پسرش سر رسید. او با دیدن ما به مادرش زنگ زد. در یک لحظه خانه پر از هیاهو شد. صدای داد و فریاد، درگیری و زد و خورد در فضای محله پیچید تا اینکه همسایه‌ها ماجرا را به پلیس گزارش دادند و طولی نکشید که دستگیر شدیم.

پدر و مادرم وقتی خبر را شنیدند، باورشان نمی‌شد. آمدند تا رضایت بگیرند. نگاهشان، سکوتشان... همه چیز در آن نگاه بود. انگار تمام دنیا روی شانه‌هایم فرو ریخت. حالا من مانده‌ام، با یک عمر پشیمانی. زندگیم نابود شده و آینده‌ام سیاه است.

شوهر اولم، مردی که حالا می‌فهمم چقدر خوب بود، از دست رفته. جوانیم، سلامتیم، همه چیز تمام شده است. این منم؛ مهشید؛ زنی که در اوج جوانی و با دستان خودش زندگیش را به آتش کشید.

با دستور سرهنگ علی ابراهیمیان رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد تلاش کارشناسان و مددکاران اجتماعی برای رهایی زن جوان از مرداب مواد افیونی و بازگشت وی به زندگی سالم آغاز شد.

منبع: روزنامه خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->