جاده کندوان یکطرفه شد + جزئیات (۱۰ شهریور ۱۴۰۴) یوزپلنگ ایران، به احتمال زیاد قدرت زادآوری را از دست داده است آزمایش ژنتیک چیست و چرا باید انجام دهیم؟ تولیت آستان قدس رضوی: موفقیت‌های علمی جوانان ایرانی، مایه افتخار ملت و خاری بر چشم دشمنان است آیا کاشت مو دائمی است یا احتمال ریزش مجدد وجود دارد؟ آغاز انتخاب رشته کنکور از فردا (۱۱ شهریور ۱۴۰۴) پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (دوشنبه، ۱۰ شهریور ۱۴۰۴) | مشهد آخر هفته گرم می‌شود چند بار در هفته حمام کنیم تا دچار ریزش مو نشویم؟ هدایت بیماران به داروخانه خاص تخلف قانونی است زنگ خطر «سرخک» در شمال کشور واکسن آنفلوانزا برای بیماران خاص رایگان است وضعیت وخیم سد‌های مهم کشور | آب ۱۳ سد کمتر از ۱۰ درصد! زلزله شهداد کرمان را لرزاند (۹ شهریور ۱۴۰۴) افشاگری مدیرعامل تأمین اجتماعی: گروهی ناحق امتیاز گرفتند و حالا صدایشان بلند شده!| بازنشستگی پیش از موعد؛ ظلم به بیمه‌پردازان یا حق بازنشستگان؟ کودک گمشده تهرانی با تلاش پلیس سبزوار پیدا شد (۹ شهریور ۱۴۰۴) دفترچه انتخاب رشته آزمون سراسری منتشر شد + جزییات دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر: ایران با «بحران کمبود تریاک» برای داروهای ضروری مواجه است خسروپناه: آمیخته کردن آسیب‌های اجتماعی با دعواهای سیاسی خیانت به کشور است | دخانیات سالانه جان ۶۰ هزار ایرانی را می‌گیرد درخشش دانش آموزان ایرانی در نمایشگاه علوم و اختراعات آمریکا با کسب ۱۳ مدال کشف بیش از نیم کیلو طلا در هنگ مرزی تایباد (۹ شهریور ۱۴۰۴) کشف ۷۵ کیلوگرم مواد مخدر در گناباد (۹ شهریور ۱۴۰۴) واکنش دادستانی قزوین به ماجرای ضرب و شتم دستفروش توسط مأموران سد معبر شهرداری یوز آسیایی دوباره در طبس دیده شد (۹ شهریور ۱۴۰۴) بیماری سالک چیست، چگونه انتقال می‌یابد و چطور می‌توانیم از آن پیشگیری کنیم؟ | زخم‌های بزرگ پشه‌های کوچک صاحب نمایشگاه خودرو، کلاهبرداری ۷۰۰ میلیاردی کرد جذب فارغ‌التحصیلان هنرستان‌های محیط‌بانی به عنوان سربازان محیط زیست امکان انتخاب رشته با هوش مصنوعی برای اولین بار در ایران + لینک ورود به سامانه رتبه یک تجربی کنکور ۱۴۰۴ در واکنش به شایعات فضای مجازی: هیچ امکانات خارج از عرفی نداشتم واکسن HPV وارد سبد واکسیناسیون روتین کشوری نمی‌شود
سرخط خبرها

سرنوشت عجیب زنی که خیانت کرد و خیانت دید

  • کد خبر: ۳۱۲۸۹۲
  • ۰۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۸
سرنوشت عجیب زنی که خیانت کرد و خیانت دید
زن جوانی که با شکایت همسر و فرزندان یک مرد دستگیر و به کلانتری برده شده بود، گفت فریب یک مرد متاهل را در فضای مجازی خورده و زندگیش از هم پاشیده است.

به گزارش شهرآرانیوز، زن ۳۰ ساله با بیان اینکه فرزند اول خانواده‌ام بودم و پدرم وضعیت اقتصادی بدی نداشت، به کارشناس اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت: دوران کودکیم با تمام سادگی‌ها و محدودیت‌ها گذشت و هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم در ۱۵ سالگی زندگیم دگرگون شود.

مردی که ۱۵ سال از من بزرگ‌تر بود، به خواستگاریم آمد. من نه او را می‌شناختم، نه حتی می‌خواستم با او زندگی کنم. اما مخالفت‌هایم به جایی نرسید. پدر و مادرم می‌گفتند صلاح تو را ما بهتر می‌دانیم و این‌گونه بود که با گریه و دلشکستگی ازدواج کردم و به همراه شوهرم به شهر دیگری رفتم.

درس و تحصیل را هم رها کردم و تا مقطع راهنمایی بیشتر نخواندم. زندگیم در خانه او مثل یک کابوس بود. مردی که تفاوت سنی‌اش با من به اندازه یک نسل بود، نه عشق داشت، نه درک.

تمام روزهایم در تنهایی و بی‌کسی گذشت. سال‌ها گذشت و بچه‌دار نشدیم. مشکل از او بود، اما همیشه من سرزنش می‌شدم. در ۲۸ سالگی دیگر فقط یک پوسته از وجودم باقی مانده بود. از روی بیکاری و تنهایی سراغ فضای مجازی رفتم.

آنجا با مردی به نام غلام آشنا شدم. او در شهر پدر و مادرم زندگی می‌کرد. از حرف‌هایش خوشم آمد؛ به نظرم فهمیده و مهربان بود. عکس‌هایش را که دیدم، فکر کردم چقدر جوان و جذاب است.

برای اولین بار بعد از سال‌ها قلبم تپید. بهانه کردم که می‌خواهم خانواده‌ام را ببینم و به شهرمان رفتم. وقتی غلام را دیدم، همه افکار و رویاهایم یکباره فرو ریخت. او ۲۰ سال از من بزرگ‌تر بود و تمام حرف‌ها و عکس‌هایش دروغ بود. اما با چرب‌زبانی مرا نگه داشت.

از شوهرم طلاق گرفتم و تمام مهریه‌ام را بخشیدم. با وجود مخالفت‌های پدر و مادرم، فقط می‌خواستم آزاد شوم. اما نمی‌دانستم چه سرنوشتی در انتظارم است. مدتی بعد فهمیدم غلام متأهل است و فرزندانی جوان دارد. وقتی همسرش در خانه نبود، او مرا به خانه‌اش می‌برد و عصر‌ها مجدد به خانه برمی‌گشتم. به مادرم گفته بودم در یک مغازه لوازم آرایشی کار می‌کنم تا به رابطه ما شک نکنند.

کم‌کم متوجه شدم غلام به کریستال اعتیاد دارد. نمی‌دانم چطور شد که من هم به مصرف مواد روی آوردم. شاید می‌خواستم از واقعیت فرار کنم. شاید فکر می‌کردم که این‌گونه می‌توانم آرام شوم. اما اشتباه می‌کردم.

یک روز، همان‌طور که با غلام مشغول مصرف مواد بودیم، پسرش سر رسید. او با دیدن ما به مادرش زنگ زد. در یک لحظه خانه پر از هیاهو شد. صدای داد و فریاد، درگیری و زد و خورد در فضای محله پیچید تا اینکه همسایه‌ها ماجرا را به پلیس گزارش دادند و طولی نکشید که دستگیر شدیم.

پدر و مادرم وقتی خبر را شنیدند، باورشان نمی‌شد. آمدند تا رضایت بگیرند. نگاهشان، سکوتشان... همه چیز در آن نگاه بود. انگار تمام دنیا روی شانه‌هایم فرو ریخت. حالا من مانده‌ام، با یک عمر پشیمانی. زندگیم نابود شده و آینده‌ام سیاه است.

شوهر اولم، مردی که حالا می‌فهمم چقدر خوب بود، از دست رفته. جوانیم، سلامتیم، همه چیز تمام شده است. این منم؛ مهشید؛ زنی که در اوج جوانی و با دستان خودش زندگیش را به آتش کشید.

با دستور سرهنگ علی ابراهیمیان رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد تلاش کارشناسان و مددکاران اجتماعی برای رهایی زن جوان از مرداب مواد افیونی و بازگشت وی به زندگی سالم آغاز شد.

منبع: روزنامه خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->