۲۴ رشته تحصیلی فنی‌وحرفه‌ای به‌روزرسانی شدند آیا می‌توان به نوزادان برای رفع تشنگی آب یا آب جوش داد؟ بازدید وزیر آموزش و پرورش از نمایشگاه کتاب تهران کاهش حدود ۳ درصدی تلفات تصادفات در ۱۴۰۳| خراسان رضوی رتبه سوم مرگ‌بارترین استان‌ها در تصادفات را دارد غذا‌های فوق‌فراوری‌شده خطر مرگ زودرس را افزایش می‌دهند از عشق مجازی تا خودسوزی در لباس عروسی! ثبت‌نام وام ۵۰ میلیون تومانی بازنشستگان و مستمری بگیران تأمین‌اجتماعی | آیا این وام به همه بازنشستگان تعلق می‌گیرد؟ واریز دیه متوفیان حادثه بندر شهید رجایی به حساب اولیای‌دم، طی ۴۸ ساعت ورود بیش از ۱۷ هزار زائر ایرانی به سرزمین وحی گزارش کمیسیون اصل نود درباره عملکرد صندوق‌های بازنشستگی تأمین اجتماعی و کشوری در انتشار صحیح اطلاعات فعالیت تمام مدارس دولتی و غیردولتی از امروز (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴)، ساعت ۱۳ پایان می‌یابد علائم اختلالات یادگیری در کودکان کدام‌اند؟ ساعات امتحانات نهایی و هماهنگ کشوری تغییر نکرده است فعالیت کودکستان‌ها با تغییر ساعات کار ادارات و مدارس چگونه خواهد بود؟ نوشیدن قهوه بر سلامت کلیوی کدام افراد تأثیر منفی دارد؟ پیش‌بینی بارش‌های رگباری در ۱۴ استان طی امروز و فردا (۲۳ و ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) بهترین غذا برای کودک باید متناسب با سن کودک باشد اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۴ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) افزایش تعرفه‌های جدید آب ابلاغ شد (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) «سنجد» میوه‌ای که جای دارو را می‌گیرد «نفس» جان ۱۵ هزار جنین را نجات داد آیا فوق‌العاده خاص حقوق به بازنشستگان هم تعلق می‌گیرد؟ ۸۵ کودک بی‌سرپرست خراسان رضوی، زیر سایه پرمهر حمایت زوج‌های جوان مشهدی جزئیات تغییر ساعت مدارس اعلام شد+ فیلم رئیس جمهور: حل مشکلات محیط زیست نیازمند یک برنامه جامع است وزیر آموزش و پرورش: هیچ دانش‌آموزی حتی بدون کارت ورود، از امتحان محروم نمی‌شود ساعت فعالیت مدارس تغییر کرد؛ ۶ صبح تا ۱۳ (۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) حقی برای زنان خانه‌دار که لازم است بدانید | چه زمانی می‌توان مزد کار‌های خانه را از مرد گرفت؟ اگه از پیشم بری واکنش سازمان نظام پزشکی به «فروش مدرک پزشکی در اینستاگرام» یادی از پرویز شهریاری، چهره ماندگار ریاضی | شهریار اعداد
سرخط خبرها

سرنوشت عجیب زنی که خیانت کرد و خیانت دید

  • کد خبر: ۳۱۲۸۹۲
  • ۰۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۸
سرنوشت عجیب زنی که خیانت کرد و خیانت دید
زن جوانی که با شکایت همسر و فرزندان یک مرد دستگیر و به کلانتری برده شده بود، گفت فریب یک مرد متاهل را در فضای مجازی خورده و زندگیش از هم پاشیده است.

به گزارش شهرآرانیوز، زن ۳۰ ساله با بیان اینکه فرزند اول خانواده‌ام بودم و پدرم وضعیت اقتصادی بدی نداشت، به کارشناس اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت: دوران کودکیم با تمام سادگی‌ها و محدودیت‌ها گذشت و هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم در ۱۵ سالگی زندگیم دگرگون شود.

مردی که ۱۵ سال از من بزرگ‌تر بود، به خواستگاریم آمد. من نه او را می‌شناختم، نه حتی می‌خواستم با او زندگی کنم. اما مخالفت‌هایم به جایی نرسید. پدر و مادرم می‌گفتند صلاح تو را ما بهتر می‌دانیم و این‌گونه بود که با گریه و دلشکستگی ازدواج کردم و به همراه شوهرم به شهر دیگری رفتم.

درس و تحصیل را هم رها کردم و تا مقطع راهنمایی بیشتر نخواندم. زندگیم در خانه او مثل یک کابوس بود. مردی که تفاوت سنی‌اش با من به اندازه یک نسل بود، نه عشق داشت، نه درک.

تمام روزهایم در تنهایی و بی‌کسی گذشت. سال‌ها گذشت و بچه‌دار نشدیم. مشکل از او بود، اما همیشه من سرزنش می‌شدم. در ۲۸ سالگی دیگر فقط یک پوسته از وجودم باقی مانده بود. از روی بیکاری و تنهایی سراغ فضای مجازی رفتم.

آنجا با مردی به نام غلام آشنا شدم. او در شهر پدر و مادرم زندگی می‌کرد. از حرف‌هایش خوشم آمد؛ به نظرم فهمیده و مهربان بود. عکس‌هایش را که دیدم، فکر کردم چقدر جوان و جذاب است.

برای اولین بار بعد از سال‌ها قلبم تپید. بهانه کردم که می‌خواهم خانواده‌ام را ببینم و به شهرمان رفتم. وقتی غلام را دیدم، همه افکار و رویاهایم یکباره فرو ریخت. او ۲۰ سال از من بزرگ‌تر بود و تمام حرف‌ها و عکس‌هایش دروغ بود. اما با چرب‌زبانی مرا نگه داشت.

از شوهرم طلاق گرفتم و تمام مهریه‌ام را بخشیدم. با وجود مخالفت‌های پدر و مادرم، فقط می‌خواستم آزاد شوم. اما نمی‌دانستم چه سرنوشتی در انتظارم است. مدتی بعد فهمیدم غلام متأهل است و فرزندانی جوان دارد. وقتی همسرش در خانه نبود، او مرا به خانه‌اش می‌برد و عصر‌ها مجدد به خانه برمی‌گشتم. به مادرم گفته بودم در یک مغازه لوازم آرایشی کار می‌کنم تا به رابطه ما شک نکنند.

کم‌کم متوجه شدم غلام به کریستال اعتیاد دارد. نمی‌دانم چطور شد که من هم به مصرف مواد روی آوردم. شاید می‌خواستم از واقعیت فرار کنم. شاید فکر می‌کردم که این‌گونه می‌توانم آرام شوم. اما اشتباه می‌کردم.

یک روز، همان‌طور که با غلام مشغول مصرف مواد بودیم، پسرش سر رسید. او با دیدن ما به مادرش زنگ زد. در یک لحظه خانه پر از هیاهو شد. صدای داد و فریاد، درگیری و زد و خورد در فضای محله پیچید تا اینکه همسایه‌ها ماجرا را به پلیس گزارش دادند و طولی نکشید که دستگیر شدیم.

پدر و مادرم وقتی خبر را شنیدند، باورشان نمی‌شد. آمدند تا رضایت بگیرند. نگاهشان، سکوتشان... همه چیز در آن نگاه بود. انگار تمام دنیا روی شانه‌هایم فرو ریخت. حالا من مانده‌ام، با یک عمر پشیمانی. زندگیم نابود شده و آینده‌ام سیاه است.

شوهر اولم، مردی که حالا می‌فهمم چقدر خوب بود، از دست رفته. جوانیم، سلامتیم، همه چیز تمام شده است. این منم؛ مهشید؛ زنی که در اوج جوانی و با دستان خودش زندگیش را به آتش کشید.

با دستور سرهنگ علی ابراهیمیان رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد تلاش کارشناسان و مددکاران اجتماعی برای رهایی زن جوان از مرداب مواد افیونی و بازگشت وی به زندگی سالم آغاز شد.

منبع: روزنامه خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->