توسعه روستا‌های مجاور، راه‌حل حاشیه‌نشینی در مشهد قلندرشریف: شهرداری طی دو، سه دوره اخیر بیشترین درآمد را در بخش‌های مختلف داشته است | مشهد به مرکز دیپلماسی شهری تبدیل شده است کشف پرونده سرقت ۱۲۰ میلیاردی از یک خانه مسکونی در مشهد (۲۱ فروردین ۱۴۰۴) دبیریان: برگزاری نمایشگاه «مشهد اینوکس-فاینکس» گامی مؤثر در جهت تحقق شعار سال و توسعه اقتصاد شهری است شهروند خبرنگار | نمایی از مرزعه کلزا در نیشابور رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: تزریق نشاط و امید به شهروندان هدف اصلی ماست + فیلم اجرای ۵۱۵ رای قلع در سال ۱۴۰۳ در مشهد جشنواره‌های شهری مشهد فرصتی برای نشاط مومنانه و تزریق حال خوب به شهروندان است حل معضل حاشیه نشینی در بخش مرکزی شهرستان مشهد با بازنگری در تقسیمات کشوری جشنواره گل‌های لاله مشهد میزبان شکوه بهاری طبیعت + فیلم نگاهی به بازار سوغات زائر در مشهد و چالش هایش | سوغات مشهد همچنان ساخت چین! هوای کلانشهر مشهد امروز سالم است (۲۱ فروردین ۱۴۰۴) شهردار مشهد: روند عملیات اجرای پروژه دوربرگردان غیرهم‌سطح شرقی حضرت ابوطالب ادامه دارد درباره قدیمی‌ترین کوچه خیابان عبادی مشهد | گذر «حوض لقمان» که بعدها به «کوی سعادت» رسید نایب رئیس کمیسیون عمران، حمل‌ونقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد: مدیریت شهری مسئولیت دارد زمینه جمع‌آوری سرمایه خُرد مردم را فراهم کند طی سال ۱۴۰۳ چند نفر در مشهد فوت کردند؟ موحدی: کارگروه‌های مختلف در شورای شهر مشهد جهت حمایت از جبهه مقاومت تشکیل شده است | مسئله فلسطین باید بزرگ شود نایب‌رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: امیدوارم همت مجموعه دولت و استان برای قطار سریع السیر مشهد-تهران نتیجه‌بخش باشد سید حسین احمدزاده، سرپرست معاونت مالی و پشتیبانی شهرداری مشهد شد (۲۰ فروردین ۱۴۰۴) آرایشِ نوروزیِ مشهدِ عزیز! باران بهاری در مشهد آلودگی هوا را شست (۲۰ فروردین ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

گفت‌وگو با استاد داوود نجفی‌هروی، هنرمند نجار و منبت‌کار | عجایبی که در خانه «کوزه‌کنانی» دیدم

  • کد خبر: ۳۱۶۶۲۱
  • ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۹:۳۰
گفت‌وگو با استاد داوود نجفی‌هروی، هنرمند نجار و منبت‌کار | عجایبی که در خانه «کوزه‌کنانی» دیدم
گفت‌وگو با استاد داوود نجفی‌هروی، هنرمند نجار و منبت‌کار که مشغول مرمت خانه تارخی کوزه‌کنانی مشهد است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ داوود نجفی هروی آن‌قدر هنرمند است که در جوانی قصری برای ژنرال دوستُم در هرات می‌سازد و بعد هم به دستور او به تعداد زیادی از یتیم‌بچه‌های ازبک که تحت سرپرستی عبدالرشید دوستُم قرار داشتند، منبت، نجاری و کار با چوب را آموزش می‌دهد. حالا هم بیش از یک سال است که دارد همه هنرش را روی درها، دیوار‌ها و خشت به خشت خانه کوزه‌کنانی به یادگار می‌گذراد و با اینکه متولد ۱۹۵۴ میلادی است، همچنان جدی، متعهد و هنرمندانه کارش را ادامه می‌دهد.

گفت‌وگو با استاد داوود نجفی‌هروی، هنرمند نجار و منبت‌کار | عجایبی که در خانه «کوزه‌کنانی» دیدم

نجفی لهجه‌ای افغانستانی دارد و دایره لغاتش پر از واژگان اصیل پارسی است. ماجرای زندگی‌اش را از روز اول مدرسه شروع می‌کند و می‌گوید: «پدرم نجار بود. برای همین از همان کودکی خوش‌داشتم که با معماری اسلامی و چوب و سنگ و کاشی کار کنم. خردسال که بودم، اسمم را در مدرسه لیث‌السلطان هرات نوشتند که درس بخوانم. 

در آن زمان، قانونی آمده بود که می‌گفت بچه‌ها نباید با تنبان و پیراهن افغانی به مدرسه بروند و باید حتما «دریشی کنند»، یعنی کت‌و‌شلوار بپوشند. پدرم هم مرا به بازار برد و برایم دریشی و پکلون خرید. در حیاط مدرسه رفتم پشت درختی و با عجله، دریشی را روی پیراهن و تنبان افغانی پوشیدم. معلم که آمد دید لباس افغانی‌ام از زیر کت و شلوار بیرون زده، عصبانی شد و دستم را چوب زد، طوری‌که خون به در شد از دستم. از مدرسه زدم بیرون و پس از آن دیگر نرفتم. 

گفت‌وگو با استاد داوود نجفی‌هروی، هنرمند نجار و منبت‌کار | عجایبی که در خانه «کوزه‌کنانی» دیدم

برگشتم پیش پدرم نجاری کردم. جوان بودم که قصر ژنرال عبدالرشید دوستم را با آینه‌کاری ساختم. یادم هست که گفت هنر دوره تیموری را در این قصر زنده‌کن استاد و بعد خواست تا برایش شاگرد ازبک تربیت کنم. هر چه امکانات هم خواستم در اختیارم گذاشت. شصت بچه در قصر بودند که یتیم بودند و اینها را جمع می‌کرد و خواست تا هنر به اینها یاد بدهم. از آن زمان تا هنوز همچنان این کار را ادامه داده‌ام و حالا هم که در خانه کوزه‌کنانی هستم.»

تقریبا همه کار‌های چوبی انجام‌شده در مراحل مرمت خانه، هنر اوست، اما خودش چیز‌های زیباتری را دیده یا کشف کرده که از آنها با صفت «عجیب» یاد می‌کند. می‌گوید: «من در این خانه عجایبی دیدم» و بعد برخی از این این عجایب را این‌طور توضیح می‌دهد: «عجیب‌ترین چیزی که در مرمت خانه کوزه‌کنانی دید‌م، وجود خشت‌هایی لوزی‌شکل در بنای خانه است که هنگام تراش دیوار‌ها و از زیر گچ‌ها بیرونشان کشیدیم.

ما به این خشت‌ها، خشت کلوچه‌ای می‌گوییم. این خشت‌ها را در قدیم به شکل لوزی برش می‌زدند و پخ می‌کردند و در کوره می‌پختند. من این نوع خشت را فقط در هرات دیده‌ام، آن هم در بنا‌هایی که از دوره تیموری باقی مانده‌اند؛ یعنی در بنا‌هایی که از گوهرشاد‌خاتون و شاهرخ تیموری به یادگار مانده است می‌توان این خشت را دید. یکی دیگر هم دیدن خشت ستاره‌ای یا همان ستاره پنج‌پر است که ما در هرات اینها را با دست می‌سازیم، اما در ایران قالب می‌زده‌اند.»

یکی دیگر از روایت‌های جذابی که استاد نجفی‌هروی تعریف می‌کند، پیدا کردن چوبی با نام عطچه در خانه کوزه‌کنانی است: «وقتی کف اُرسی را خالی می‌کردیم، از زیر اُرسی یک تکه چوب بزرگ پیدا کردم. این چوب را نجار اصلی این اُرسی به عمد آنجا پنهان کرده بود تا اگر روزی‌روزگاری، اُرسی دچار آسیب شد، نجار بعدی بتواند با استفاده از همان چوب استفاده‌شده نخستین، مرمت را انجام دهد. چیزی که برایم عجیب بود، نوع آن چوب بود، چوب درخت عطچه.

عطچه نام درختی است که فقط در افغانستان پیدا می‌شود؛ نایاب است؛ نرم و خوش‌تراش هم هست و رنگش به‌طور طبیعی دارچینی است و عطر خوشی دارد. در قدیم آلمان‌ها این چوب را به کشورشان می‌بردند تا در آثار هنری خاص از آن استفاده کنند. بعد‌ها با روی کار آمدن طالبان ممنوعیت صادرات پیدا کرد و تا چند‌سال پیش قاچاق می‌شد و حالا راه این کار را هم بسته‌اند.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->