شهادت پاسدار تیپ ۱۲ قائم (عج) سمنان حین ماموریت رزمی + عکس (۱۶ مهر ۱۴۰۴) تجربه زیارت اختصاصی کودکان در حرم مطهر رضوی برای نخستین‌بار انتخاب ۱۰ هزار مسجد شاخص در طرح «محراب» تقدیر مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه از نیروهای خدوم انتظامی فرنی‌پزان در شربت‌خانه حضرتی | نگاهی مستند و متفاوت به یکی از نهادهای فراموش‌شده پذیرایی در حرم‌مطهر تدوین خاطرات شهدای دانش‌آموز جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بانگ خوش، مروج اخلاق جنگ با استکبار را ادامه می‌دهیم به سویت پر کشیدم با دلی از قبل‌ شیدا‌تر نسبتِ فرهنگی و تمدنی ما و امام رضا(ع) حکم شرعی خرید اضافی وسایل زندگی چیست؟ «اوس حبیب» جنس نور و نظم را می‌شناخت | یادی از مرمتگر گنبد و آینه‌کاری‌های حرم مطهر رضوی سفری برای دل دیدار رئیس بنیاد شهید با خانواده شهید فراجا ۳ هزار و ۱۵۷ موکب در اربعین ۱۴۰۴ خدمات ارائه کردند زیارت، مهمان‌شدن در خانه امام رضا(ع) | حق امام معصوم را با زیارت ادا کنیم آغاز همایش تجلیل از خادمان اربعین با پیام رئیس‌جمهور (۱۶ مهر ۱۴۰۴) الگوگیری از سیره امام‌رضا(ع) در تربیت کودک | پیوندی از عقلانیت، عاطفه و نظم دهلی نو محفل شاعرانه در پاسداشت حضرت زهرا(س) شد تأکید معاون وزیر فرهنگ در حمایت از تولید محتوای قرآنی در مناطق روستایی و عشایری
سرخط خبرها

ماجرای ۲۵ روز زندگی برزخی یک جانباز هفتاددرصد + فیلم

  • کد خبر: ۳۲۰۸۸۴
  • ۱۹ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۳
ماجرای ۲۵ روز زندگی برزخی یک جانباز هفتاددرصد + فیلم
محمد صادقی سرایانی، جانبازی هفتاددرصد است که می‌گوید ۲۵ روز از زندگی خود را در برزخ گذرانده است.

به گزارش شهرآرانیوز، محمد صادقی سرایانی، جانبازی هفتاددرصد است که ۲۵ روز از زندگی خود را در برزخ گذرانده است.

این جانباز از لحظه مرگ خود چنین گفت:

توی سردخانه بعد از شش‌هفت ساعت، با لرزش برانکارد از این حالت خارج شدم؛ مثل کسی که از خواب بیدار می‌شود، چشم‌هایم باز شد و دیدم با یک چیزی شبیه کفن پیچیده شده‌ام. یادم آمد دکتر‌ها تلاش می‌کردند تا مرا نجات بدهند. گفتم حتماً اینجا امکانات نبوده و مرا به بیمارستان امام رضا (ع) می‌برند، تا آنجا جراحی کنند. اما هوا سرد بود و لرزم گرفته بود. با خودم گفتم اگر مرا به بیمارستان امام رضا (ع) می‌برند، چرا پتویی رویم نکشیده‌اند تا سرما نخورم. توی همین فکر‌ها بودم، یک‌دفعه از حرف‌هایی که زده می‌شد فهمیدم توی سردخانه‌ام. گفتم خدایا به من قدرتی بده که فقط بتوانم یک کلمه صحبت کنم. با تمام وجود گفتم «یاحسین». تا گفتم، مرا انداختند و فرار کردند.

منبع: فارس

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->