الهام مهدیزاده
خبرنگار
سال قبل، تقریبا همین روزها بود که بحران باغ وحش آغاز و خیلی زود به خبر اول بسیاری از رسانهها تبدیل شد؛ خبر کشف ۷تخته پوست، ۴جمجمه ببر و 2تخته پوست یوزپلنگ در باغ وحش مشهد، آنقدر داغ بود که خیلی زود پای اداره کل محیط زیست و دامپزشکی و سپس دادستانی را به ماجرا باز کرد و در ادامه، کار به پلمب باغ وحش مشهد کشید. اما اینها تمام مشکلات باغ وحش مشهد نبود؛ بهداشت نامناسب و نارضایتی فراوان بازدیدکنندگان، نداشتن مجوز بهداشتی از محیط زیست، علیرغم سابقه چنددهساله فعالیت، وعدههای برزمینمانده مسئولان باغ وحش برای اصلاح جایگاه حیوانات، مکان و شرایط استقرار فعلی باغ وحش و نیز وعده ساماندهی وضعیت حیوانات و واگذاری گونههای اضافی به سایر باغ وحشها، بخشهایی از حاشیههای همیشگی باغ وحش مشهدکه همواره و در زمانهای مختلف این مکان را در کانون توجه قرار داده است. یک سال بعداز اخطارهای قضایی و زیستمحیطی به باغوحش مشهد، اینبار برای مشاهده تغییرات و سنجش میزان رضایت مردم از باغ وحش مشهد، راهی این مکان گردشگری میشویم.
از آن یال و کوپال هیچ خبری نیست، از آن غرش هایی که به چهار ستون بدن لرزه بیندازد تا به همه فخر بفروشد و سطان بودنش را گوشزد کند. گوشه ای از قفس آرام و بی رمق لم داده است. کُرک و پر طاووس هم انگار ریخته و از کرشمه چتر زیبایش اثری نیست. اینجا وحشی ترین حیوان ها در چارچوب میله های قفس، اهلی و آرام اند. هر کدام گوشه ای از قفس های سیمانی کز کرده اند و هر از گاه از سر بی حوصلگی سری به اطراف می چرخانند تا با چشم هایی نیمه باز تماشاچیانِ اسارت خود را تماشا کنند.
ساعت 10 صبح است. دو صف زن و مردم مقابل دو باجه فروش بلیت باغ وحش ایستاده اند. با دیدن این صف بلند، تصورمان از خلوت بودن باغ وحش، آن هم در این ساعت از روز، به هم می خورد. بیشتر افرادی که ابتدای صف ایستاده اند، به زبان عربی صحبت می کنند. شیوه محاسبه هزینه بلیت توسط مسئول باجه، شباهتی عجیب به روش منشیهای بسیاری از پزشکان دارد و چک و چانه زدن هم هیچ فایده ای ندارد؛ «فقط نقد»! اصرار که می کنیم، متصدی باجه بدون آنکه نگاهی به ما بیندازد، می گوید: «روی دیوار که بزرگ نوشته ایم پول نقد. عابر بانک 10متر، جلوتر.» گویا این جمله ای تکراری است که هر روز بیان می کند و همین تکرار، او را کلافه کرده است. با مراجعه به عابر بانک، مجبوریم دوباره به انتهای صف برویم. مرد عرب زبانی با 4فرزند پرجنب و جوشش جلوتر از ما در صف است. برای یکی از فرزندانش که حدود 4سال دارد، بلیت نگرفته و مسئول ورودی با جملات عربی نصفه و نیمه به او می فهماند که باید برای کودکش بلیت تهیه کند. مرد عرب عصبانی شده است. این را از پاسخش که با صدای بلند بیان می شود، می توان فهمید. ظاهرا مشکل به تابلویی که بالای سردر ورودی نصب شده، برمی گردد. روی تابلو با خطی درشت و به دو زبان فارسی و عربی نوشته اند: «ورود کودکان بالای 4 سال فقط با خرید بلیت امکان پذیر است.»
سمت راست ورودی باغ وحش، قسمت خزندگان است. برای این قسمت هم باید دست به جیب شد و پول نقد داد. خانمی جلو ورودی این بخش روی صندلی نشسته تا از هر نفر 2000تومان ورودی دریافت کند. خیلی ها برای ورود به این بخش و تماشای مارها و خزندگان اشتیاق دارند.
هیس، مارها خواب اند!
نگاه بازدیدکنندگان در همان نقطه ورود به آکواریومی دوخته می شود که نوعی آبزی شبیه لاک پشت داخل آن قرار دارد. در آکواریوم های بعد که چندان هم تمیز نیست، تعدادی ماهی قرار دارد. مارهای داخل آکواریوم ها هم مظلومانه بدون آنکه مقابل چشم های بازدیدکنندگان تکانی به خود بدهند، گوشه ای از آکواریوم چنبره زنده اند. خانواده ای جلوتر از ما در حال بازدید از آکواریوم ها هستند. پسر کوچک خانواده برای دیدن مارها بسیار اشتیاق دارد. کلی هم برای تماشا تقلا می کند، اما رخوت و بی رمقی خزندگان آن قدر زیاد است که پسرک خیلی زود از تب و تاب می افتد. پسر خانواده برای دیدن روی پنجه پا می ایستد و تلاش می کند قدش را بیشتر بکشد تا چشم هایش را به شیشه های آکواریوم برساند. درمیان تقلاهایش، پدر مجاب می شود او را در بغل بگیرد تا به راحتی بتواند آکواریوم ها را تماشا کند. تماشای تمام قد مارهای داخل آکواریوم که امکان پذیر می شود، کودک خیلی زود از تب و تاب می افتد و رو به پدر می گوید: « بابا، این ها که خواب اند!» هیچ یک از آدم بزرگ های اطراف پسر بچه پاسخی ندارند. همه مارها گوشه ای از آکواریوم ها دور خودشان چنبره زده اند.
از باغ پرندگان اصفهان تا باغ وحش مشهد
زن و شوهری با لهجه اصفهانی درباره مارها و آبزیان داخل آکواریوم حرف می زنند و گاهی با دوربین حرفه ای شان، از آن ها عکس می گیرند. امیرعباس گنجعلی می گوید: سه روزی است که به مشهد آمده ایم و این اولین سفر متأهلی ما به مشهد است. دیروز از مهمان دار هتل نشانی چند محل تفریحی و گردشگری مشهد را پرسیدیم. چند محدوده را معرفی کرد. باغ وحش یکی از آن ها بود و امروز آمده ایم تا باغ وحش را ببینیم.
از وضعیت باغ وحش مشهد که می پرسیم، مرد نگاهی پرسشگرانه به همسرش می ا ندازد؛ گویا در پاسخ گویی مردد است و همسرش به جای او می گوید: راستش جالب نبود. نمی دانم شما باغ پرندگان ما را دیده اید یا نه. اینجا واقعا چیزی برای تماشا نداشت. خیلی کثیف بود. حیوان ها هم انگار حال خوبی ندارند.
او ادامه می دهد: شاید چون مشهدی هستید، از این حرف ها ناراحت شوید؛ قبل از اینکه به باغوحش بیاییم فکر می کردیم باغ وحش یک شهر بزرگ مثل مشهد باید خیلی ویژه باشد، اما اینجا اصلا شرایط مناسبی برای حضور گردشگر ندارد. من که ساکن اصفهان هستم، باغ پرنده های این شهر را با آنچه در باغ وحش مشهد دیده ام مقایسه می کنم و می بینم زمین تا آسمان با اینجا فرق دارد.
این مسافر اصفهانی حرف هایش را با مصداقی ادامه می دهد: مثلا طاووس های باغ وحش مشهد داخل بخشی بودند که یک طرف آن شبیه استخر، عمیق بود. طاووس ها فقط گوشه ای کز کرده بودند. فاصله شان هم با بازدیدکننده ها آن قدر زیاد بود که نمی شد عکس گرفت. در باغ پرنده های اصفهان، پرنده ها در فضای زیبا و سرسبزی هستند. نمی گویم اینجا هم لزوما مثل باغ پرندگان اصفهان باشد، اما این وضعیت هم اصلا پذیرفتنی
نیست.
آبروی مشهد، آبروی ایران است
این شهروند اصفهانی به دور و اطرافش اشاره ای می کند و می گوید: خوب ببینید؛ مشهد خیلی مسافر خارجی دارد. در این چند روز که مشهد بودیم، اطراف حرم و در بازارها، عرب زبان های بسیاری دیدیم. اصفهان هم مسافر خارجی زیاد دارد، اما شاید به این اندازه نباشد. این خیلی بد است که در شهری که این همه مسافر خارجی دارد، باغ وحش شهر، این شرایط را داشته باشد. ما همه ایرانی هستیم و آبروی مشهد و اصفهان، آبروی همه ماست. مشکل دیگر این است که برای بخش خزندگان، بلیت جداگانه دریافت می کنند، درحالی که مارها بی حال گوشه ای دور خودشان حلقه زده اند! قبل از آمدن به ما گفتند که اینجا تمساح هم دارد؛ با اوضاعی که اینجا دیدیم، تصورمان درباره دیدن تمساح عوض شد! آخر سالن دو آکواریوم انتهایی سمت چپ مخصوص تمساح هاست. قسمت تمساح ها را شبیه برکه ای به اندازه طول خود تمساح درست کرده اند تا گاهی هم تنی به آب بزند. از زیر آب گل آلود یکی از آکواریوم ها تنها چشم های یک تمساح دیده می شود. چند دقیقه ای مقابل آکواریوم ایستادیم اما به جز آن دو چشم بیرون آمده از آب چیز دیگری برای تماشا نصیبمان نشد! درِ سالنِ خزندگان در قسمت ورودی و خروجیِ بازدید کننده ها یکی است و آن ها که آمده اند و اشتیاق دارند با آن ها که حسابی توی ذوقشان خورده، چشم در چشم می شوند.
سنگ های کثیف و رنج ماهی ها!
در همین سالن با یک شهروند قمی که روبه روی آکواریم ماهی های قرمز و بزرگ ایستاده است هم کلام می شوم. او که حرف ها و نگاهش با حسرت در آمیخته است، می گوید: ای کاش ماهی های قرمز داخل برکه ای بزرگ تر بودند، نه به این شکل داخل یک آکواریوم کوچک که فضای چندانی برای تحرک و شنا کردن ندارند. ای کاش به اوضاع باغ وحش مشهد بیشتر رسیدگی شود.
حرف هایش را با دوختن نگاهش به سنگ های کف سالن ادامه می دهد: سنگ های اینجا آن قدر چرک شده که رنگش سیاه شده است. انگار اصلا تمیز نمی شود.
بیرون سالن خزندگان، ردیفی از قفس های کوچک و بزرگ در کنار هم جای گرفته اند تا هرکدام سرپناه و محیطی برای انواع حیوانات باشد. کف بیشتر قفس ها، از قفس ببر و شیر و گرگ گرفته تا کبوتر و کفتار و میمون، همه سیمانی است. فقط کف قفس چند حیوان مثل گوزن، لاما و شتر که جثه بزرگ تری دارند، خاکی است.
بیشترین استقبال مردم از قفس لاماست؛ حیوانی که ظاهر و جثه اش میانه دو حیوان گوسفند و شتر است. گردن درازی دارد که به کمکش می آید تا سرِ کوچکش را از قفس بیرون بیاورد و از بچه ها چیپس و پفک بگیرد. بعضی از بچه ها می ترسند و بعضی ها هم به پشتوانه جملات بزرگ ترهایشان از دور چیپس و پفک می اندازند. کسی هم نیست به آنان بگوید که چیپس دادن به این حیوان خوب است یا نه!
از قفس گرگ و میمون ها به این طرف، چند قفس بی نام و نشان است. حیوان داخل یکی از قفس ها شباهتی به کفتار دارد. حیوان داخل قفس کوچک سیمانی اش دراز کشیده است. وضعیت شیر و تایگون هم مثل بقیه حیوانات است. کف قفس یا روی سکوی چوبی داخل قفس خوابیده اند.
جلو قفس کبوترها نخاله هایی از کنده کاری و آجرهای شکسته دیده می شود که ذهن را از دیدن پرها و زیبایی کبوترها دور می کند. تنهاترین حیوان داخل باغ وحش، پرنده ای است که گوشه ای از قفس، سرش را داخل پرهایش کرده است. نامش را روی تابلو قفس کوچکش نوشته اند؛ «پیغو» شباهتی به عقاب دارد اما از نظر جثه کوچک تر است.
جلو قفس پیغو و شتر چند صندلی است تا بازدیدکننده ها کمی استراحت کنند. چند خانم که روی صندلی نشسته اند می گویند که از یزد به مشهد آمده اند. یکی از آن ها معتقد است که حیوان های باغ وحش مشهد مثل چند سال قبل نیستند. او می گوید: چند سال پیش که به مشهد سفر کرده بودیم، به باغ وحش هم آمدیم. به نظرم نسبت به آن زمان، حیوان ها یا کم شده اند یا آن قدر بی حال اند که متوجه تعدادشان نشدیم. این قفس ها توی آفتاب است و هیچ آب و علفی هم داخل قفس ها نیست؛ شاید به همین دلیل حیوان ها این قدر بی حال اند. هیچ یک از این قفس ها سایه ندارد. اگر قفس ها حداقل سایه بان داشته باشند یا در آن ها درخت های کوچکی باشد، حیوانات این قدر بی حال نخواهند بود.
جای خالی فضای سبز در باغ وحش
مسافران یزدی درخواست دیگری هم دارند. می خواهند داخل باغ وحش مشهد، فضای سبز، چمن و گل کاری باشد تا بعد از بازدید یا در زمان بازدید، مسافران بتوانند در کنار این فضای سبز، کمی استراحت کنند. یکی از آن ها می گوید: از اول باغ وحش تا اینجا که آمدیم، فضای سبزی که بتوانیم چند دقیقه درآنجا استراحت کنیم، نبود. در این هوای گرم، خیلی ها که مثل ما بچه کوچک به همراه دارند، اذیت می شوند.
باغ وحش داریم، نه پارک وحش!
مهدی رستمی مدیر داخلی باغ وحش مشهد است. او پاسخ گوی سؤالات ما درباره وضعیت باغ وحش است. بیشترین گلایه مردمی درباره بی حالی حیوانات است. پاسخی که رستمی به این گلایه می دهد، این گونه است: این حرف برایم عجیب نیست؛ چون مردم از شرایط حیوانات و حیات طبیعت اطلاعاتی ندارد. ذات حیوان و طبیعت این است که در روز معمولا استراحت می کند. این ویژگی در حیوانات شکاری بیشتر دیده می شود. این حیوانات اغلب از غروب آفتاب تا صبح در تکاپو و جنب وجوش هستند؛ به همین دلیل در روز معمولا استراحت می کنند.
او می افزاید: مردم وقتی می بینند حیوانی دراز کشیده گمان می کنند حیوان گرسنه و به همین دلیل بی حال است. چند روز قبل یک مسافر خوزستانی از همین مسئله گله داشت و به او گفتم حیوان وقتی گرسنه است، در تکاپوی پیدا کردن غذاست. خودش را به این طرف و آن طرف می رساند تا غذایی پیدا کند و خلاصه آرام و قرار ندارد. اما وقتی غذا خورده باشد، گوشه ای زیر سایه درخت دراز می کشد. معمولا برداشت مردم با آن چیزی که در طبیعت وجود دارد متفاوت است.
او درباره کوچک بودن قفس حیوانات نیز می گوید: قفس ها و نرده هایی که برای آن ها تعبیه شده، بر اساس شاخص های در نظر گرفته شده برای باغ وحش هاست. اگر به باغ وحش دیگری هم مراجعه کنید، می بینید شکل و شمایل قفس ها به همین ترتیب است. آن چیزی که مردم در فیلم ها و تلویزیون مشاهده می کنند، «پارک» وحش است نه «باغ» وحش. برای پارک وحش ها فضایی که برای هریک از حیوان ها در نظر می گیرند، بزرگ و چند هکتار است. معمولا برای هر حیوان 5 تا 10 هکتار در نظر می گیرند، اما ما در مشهد باغ وحش داریم نه پارک وحش.
او دلیل سیمانی بودن کف قفس ها را رعایت بهداشت باغ وحش می داند و می گوید: حیوانات بوی نامطبوعی دارند و ما باید هر روز قفس حیوان ها را شست وشو کنیم؛ به همین دلیل کف قفس ها سیمانی ساخته شده است تا شست وشوی فضولات حیوانات آسان باشد؛ البته برای برخی حیوانات مثل شیرها، در قسمت انتهای قفس، یک فضای خاکی و سنگ ریزه ای در نظر گرفته ایم، اما در قسمت منظر و دید مردم همان فضای سیمانی قرار دارد تا شست وشو سریع تر صورت گیرد.
آب تانکری باغ وحش
پاسخ رستمی درباره وضعیت و جانمایی نامناسب قفس طاووس ها که در فضایی شبیه استخر و با ارتفاع زیاد قرار دارد، این گونه است: آن قسمت را به عنوان آبشاری برای طاووس ها در نظر گرفته ایم، اما چون آب ندارد، استخر خالی است. باغ وحش به آب شهر وصل نیست و با تانکر آب باغ وحش را تأمین می کنیم. با این شرایط نمی توانیم آبشار را فعال کنیم.
وی درباره پرنده تنهای باغ وحش (پیغو) نیز می گوید: گاهی پیش می آید اداره محیطزیست، حیوانی را تا قبل از رها سازی در طبیعت، به صورت موقت به ما می سپارد. موضوع این پرنده هم احتمالا همین گونه بوده است.
وضعیت سالن خزندگان و کثیف بودن کف سالن و ارتفاع زیاد آکواریوم ها که مانع از تماشای کودکان است، معضل دیگری است که مطرح می کنیم و رستمی این اشکال را می پذیرد و می گوید: به دلیل بیماری مدتی است به این سالن نرفته و وضعیت تمیزی آنجا را بررسی نکرده ام. در آن قسمت اصلاحات صورت گرفته و اندکی بنّایی انجام داده ایم؛ به همین دلیل ممکن است فضای سالن از نظر بهداشتی مشکل داشته باشد.
آخرین سؤال و جواب ما با مدیر داخلی باغوحش مشهد درباره نبود فضای سبز در باغ وحش است. او می گوید: برا ساس استاندارد باید 25 درصد فضای باغ وحش ها فضای سبز باشد. ما نیز این فضا را داریم. نکته ای که درباره درختان باغ وحش وجود و دغدغه ما نیز هست، شکستن شاخه های بعضی درخت ها توسط برخی افراد برای آزار و اذیت حیوانات است و این ناشی از نبود فرهنگ رفتار درست با حیوانات در برخی مراجعه کنندگان به باغ وحش است.
ادامه حرف های مدیر داخلی باغ وحش مشهد درباره ناهنجاری های رفتاری در استفاده از باغ وحش است: ما هر روز با مشکلاتی از این دست روبه رو هستیم. بارها پیش آمده که برخی مراجعه کنندگان داخل جیب هایشان سنگ می گذارند تا به سمت حیوانات پرتاب کنند. با این شرایط چگونه توقع دارید از حیوانات بدون نرده و حفاظ مراقبت و محافظت کنیم؟
فضای باغ وحش مورد تأیید ما نیست
«فضای باغ وحش مشهد مورد تأیید مانیست.» این جان کلام مدیرکل محیط زیست خراسان رضوی است. تورج همتی در توضیحاتی کامل تر، این گونه به شهرآرا می گوید: سال گذشته بود که باغ وحش مشهد درگیر بحران هایی شد. همان زمان و در پیگیری هایی که برای وضعیت باغ وحش انجام دادیم، موضوع فضای فیزیکی باغ وحش نیز مطرح شد. همان زمان به این نکته نیز اشاره کردیم که این فضا مور دتأیید ما نیست.
او درباره اظهارات مدیر داخلی باغ وحش مشهد مبنی بر تفاوت باغ وحش و پارک وحش می گوید: پارک وحش همان باغ وحش است و از دید ما در شرایط زیست گونه های جانوری نگهداری شده تفاوتی وجود ندارد، مگر آنکه از دید آن ها باغوحش محلی برای زندانی کردن حیوانات باشد! محیط زیست به دنبال ترویج فرهنگ حمایت از حیوانات و آموزش آن به نسل آینده ایران است. قرار نیست به بچه ها از کودکی این مدل اسارت را تلقین کنیم.
مدیرکل محیط زیست استان، گفته هایش را به موضوع حواشی باغ وحش مشهد در سال گذشته گره می زند و با استناد به مصوبات آن زمان می گوید: آن زمان ما اخطارهای لازم در این حوزه را به مسئولان باغ وحش دادیم. قرار بود اصلاحاتی از نظر توسعه و مناسب سازی فضای باغ وحش صورت گیرد تا شرایط زندگی حیوانات متناسب با محیط های زندگی آنان در محیط زیست باشد. البته در این مدت و طبق گزارش هایی که به ما ارائه دادند، اقداماتی صورت گرفته است. حتی مدیران باغ وحش دنبال مکانی جدید برای باغ وحش بودند و پیگیری هایی در این راستا انجام دادند. ما نیز بارها اعلام کردیم که از حضور سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای راه اندازی باغ وحش جدید در مشهد استقبال می کنیم. داشتن یک باغ وحش در حد و قواره مشهد با توجه به ظرفیت این شهر در پذیرش مسافر و زائر، یک ضرورت است.
پایان مهلت باغوحش برای انجام اصلاحات
کارشناسمسئول اداره نظارت بر امور حیات وحش محیطزیست خراسانرضوی نیز درباره اصلاحات مد نظر محیطزیست برای باغوحش مشهد، میگوید: در این مرکز باید قرنطینه، کلینیک و دفتر دامپزشکی احداث میشد، ضمن اینکه کشتارگاهی که داخل باغوحش وکیلآباد قرار داشت، باید تعیین تکلیف میشد. بهینهسازی محل نگهداری علوفه، دان و گوشت و تعیین تکلیف سردخانه از اصلاحات دیگر بود. ضمن اینکه باید وضعیت لاشههای حیواناتی که از قدیم داشتند نیز مشخص میشد.
ایمان محمدیآبیز در گفتوگو با شهرآرا، بیان میکند: مهمترین موضوع این است که طبق دستورالعملهای مراکز نگهداری حیوانات باغوحش و باغ پرندگان باید شرایط عمومی و اختصاصی رعایت شود که شرایط عمومی شامل ضوابط زیستمحیطی است. شرایط اختصاصی نیز شامل شرایط زیستی حیوان و مصالحی است که برای نگهداری حیوان استفاده میشود و این موارد باید طبیعی بوده و استانداردهای لازم را داشته باشد. به همین دلیل تأکید محیطزیست بیشتر روی این موضوع بود که این موارد در حال انجام است. بهطور مثال اکنون اصلاح قفسها از نظر ابعاد در حال انجام است.
اصلاحات جزئی باقیمانده
محمدی درباره اینکه تا به حال چه اصلاحاتی در باغوحش انجام شده است، میگوید: اقدامات لازم درباره قرنطینه، دفتر دامپزشکی، کلینیک و محلی برای ذبح دام انجام شده است؛ همچنین سردخانهها و گونههای قدیمی که تلفات داشتند نیز تعیین تکلیف شده است. محل پخت و پز غذا برای حیوانات، نگهداری علوفه و دان و دیوارچینیها نیز انجام شده است. چند سال کارگاه تاکسیدرمی بدون مجوز در مجموعه مشغول به کار بود که محیطزیست به تعطیلی آن اقدام کرد. پس از آن از محیطزیست مجوز دریافت شد و اکنون بیرون از مجموعه در حال کار است. حدود 80 تا 90درصد کار تصفیهخانه فاضلاب باغوحش با وجود تعداد زیاد بازدیدکننده، انجام شده است. درواقع اصل کار و اصلاحات در باغوحش انجام شده، اما برخی اصلاحات جزئی هنوز باقی مانده است.
وی اضافه میکند: یکی دیگر از اقدامات اساسی میکروچیپگذاری (سامانه شناسایی الکترونیک حیوانات) بود که اکنون بیشتر حیوانات باغوحش یعنی برای آن دسته از حیواناتی که محیطزیست درخواست کرده، انجام شده است. اقدام بعدی که اگر در ایران اولین نباشد، دومین یا سومین مرکز است، این است که در تمام فضای باغوحش وکیلآباد دوربین مداربسته تعبیه شده و رصد باغوحش بهصورت آنلاین از ادارهکل محیطزیست انجام میشود.
کارشناسمسئول اداره نظارت بر امور حیاتوحش محیطزیست خراسانرضوی ادامه میدهد: اگر قرار بر ساخت باغوحش روی زمین خاکی باشد، مساحت زمین، ابعاد قفسها و تعداد حیوانات از قبل مشخص میشود، اما باغوحش وکیلآباد حدود 60 سال قدمت دارد و سالیان سال به همین شکل کار کرده است؛ بنابراین اصلاحات و کم و زیاد کردن ابعاد قفسها باید در همین زمین موجود انجام شود، ضمن اینکه باغوحش همچنان دایر است و انجام اصلاحات و کار به کندی پیش میرود.
تعدیل تعداد حیوانات در صورت کمبود فضا
وی اظهار میکند: کاری که مجموعه باغوحش به پیشنهاد محیطزیست و همفکری با این سازمان انجام میدهد، این است که تا جایی که جا دارد، به ابعاد قفسها اضافه کنیم و هر جایی که فضا پاسخگو نبود، حیوانات را تعدیل و از تعداد آنها کم کنیم.
محمدی درباره اینکه تاریخ اخطار محیطزیست برای انجام اصلاحات به باغوحش چه زمانی بوده است، بیان میکند: این مهلت پایان تیرماه بود که به پایان رسیده و باید در مردادماه آن را تعیین تکلیف کنیم، اما هنوز اصلاحات جزئی باقی مانده است.
جابهجایی باغوحش منتفی است
وی درباره آخرین وضعیت جابهجایی محل باغوحش، میگوید: جابهجایی باغوحش منتفی است. اگر مجموعه دیگری درخواستی برای احداث یک باغوحش ارائه بدهد، این پیشنهاد بررسی میشود، اما جابهجایی این باغوحش منتفی است. تا جایی که در جریان هستم، باغوحش از محیطزیست درخواست زمین کرد، اما ما زمینی برای دراختیار گذاشتن به آنها نداشتیم.