تیم ملی فوتبال ایران در دیدار اخیر خود مقابل امارات، با وجود اینکه به نظر میرسید بازی راحتی پیشرو دارد، باز هم با ترکیبی مسن و بدون استفاده از حتی یک جوان به میدان رفت. این درحالی است که سرمربی تیم، امیر قلعهنویی، بارها بر ضرورت تغییرنسل و جوانگرایی در تیم ملی تأکید کرده است.
این موضوع نگرانکننده است، چرا که با توجه به نزدیکشدن به جامجهانی، بازیکنانی که اکنون در ترکیب اصلی قرار دارند، دو سال دیگر پیرتر خواهند شد و این مسئله میتواند تأثیر منفی بر عملکرد تیم در رقابتهای بینالمللی بگذارد. در حالی که تیمهای رقیب با جوانان سرحال و باانگیزه به میدان میروند، ما همچنان به بازیکنانی وابستهایم که ممکن است توانایی لازم برای رقابت در سطح بالای جهانی را نداشته باشند.
جوانگرایی یکی از کلیدهای موفقیت در فوتبال مدرن است. بسیاری از تیمهای معتبر جهان مانند فرانسه و برزیل با اتکا به استعدادهای جوان و ایجاد فرصت برای آنها در ترکیب اصلی، توانستهاند موفقیتهای چشمگیری را کسب کنند. این تیمها به خوبی دریافتهاند که انرژی و انگیزه جوانان میتواند تفاوتهای بزرگی را در بازیها ایجاد کند.
متأسفانه، میانگین سنی بالای تیم ملی ایران نشاندهنده این است که ما هنوز نتوانستهایم از پتانسیل جوانان خود بهرهبرداری کنیم. اگرچه تجربه اهمیت دارد، اما در دنیای فوتبال امروز، سرعت، چابکی و انرژی جوانان نیز به همان اندازه حیاتی است.
این وضعیت به نوعی شبیه به اتکا به "مدرسه پیرمردها" است؛ یعنی استفاده از بازیکنان باتجربه و مسنتر که ممکن است نتوانند انرژی و شادابی لازم برای رقابتهای بینالمللی را ارائه دهند. این انتخابها در واقع میتواند بهنوعی نشاندهنده ترس قلعهنویی از عواقب شکست باشد، چراکه او میداند هر ناکامی میتواند با انتقادات شدیدی از سوی رسانهها و هواداران همراه باشد.
در نتیجه، این ترس از انتقادها و فشارهای رسانهای ممکن است باعث شود که او از جوانان بااستعداد غافل شود و به جای آن، به بازیکنانی متوسل شود که شاید دیگر توانایی لازم برای رقابت در سطوح بالا را نداشته باشند. این رویکرد میتواند در نهایت به ضرر تیم ملی تمام شود و فرصتهای طلایی برای جوانان مستعد را از دست بدهد.
امیدواریم که کادر فنی تیم ملی با نگاهی عمیقتر به آینده، به جوانان میدان بدهد و از استعدادهای نوظهور بهرهبرداری کند تا بتوانیم در رقابتهای بینالمللی، حرفی برای گفتن داشته باشیم.