عاقلان فقط آنهایی نیستند که از خیر، جادهای به خیر دیگر باز میکنند. فرصت را با فرصتی برتر گره میزنند. عقلانیت در کسانی عیار بالاتری دارد که از چالشها راه به موفقیت میگشایند و هر شکست را به پلی ناشکستنی برای پیروزی تبدیل میکنند. به گمانِ من، قصه هک شدنِ حسابهای بانک سپه از جمله ماجراهایی است که میتواند و حتی باید در نهایت بدی، به خیر بینجامد.
میشود از این ماجرا که بسیاری تهدید میدانند راه به فرصت باز کرد. فرصتی به نام شفافیت و سلامت و همان که در بیانیه گام دوم انقلاب تصریح شده است، طهارت اقتصادی. باید احوال پرسید که سپردههای دهها و بلکه صدها میلیاری در حساب شرکتها، نهادها و اشخاص از کجا آمده است با چه ظرفیتهایی انباشت شده است.
مهمتر از این هم اینکه معلوم شود به کجا قرار است برود؟ چه رابطهای با سرمایهگذاری برای تولید دارد؟ شاید که -حتما- بسیاری از اسامی مطرح شده هم دست پاک دارند و هم دل و دیده پاک، اما برای پاک شدن شائبهها و غبارها لازم است شفافیت به خرج دهیم. معلوم شود این مبالغ کلان در کدام هندسه و قاعده اقتصادی سر از بانک درآورده است.
قطعا قرار بر بلوکه شدن آن در بانک نیست پس باید پیجو شد که سودای چه دارند صاحبان آن. آیا سر از بازار دلالی طلا و سکه و ارز و زمین در نمیآورد؟ آیا به کجراهههایی میل نمیکند که سیل در بازار به راه اندازد؟ آیا راه به صواب میبرد و در چرخه تولید صادق، هر ریالش به سربازی برای وطن تبدیل میشود؟ خدا کند چنین شود. امروز اولویت نخست کشور اقتصاد است. خاکریز اول هم سلامتسازی اقتصاد و جان بخشیدن به تولید است.
وقتی بهدرستی از مردم میخواهیم که سرمایه خود را به سمت تولید هدایت و از امروز و فردای کشور حمایت کنند، حتما و حتما و حتما باید نهادها و سازمانها و جریانات اقتصادی وابسته به حاکمیت پیشگامِ سرمایهگذاری برای تولید باشند. نمیشود مردم را به این امر خیر فراخواند، اما ابربنگاههای منتسب به نظام در خط مقدم نباشند. حال که شرِّ هک شدن اتفاق افتاده است، از خدا بخواهیم و خود بکوشیم که خیر ما را در آن تحریر و تقدیر فرماید.
به این منطق قرآنی باور داریم که عَسَىٰ أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ؛ چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است. پس در پی ماجرای هکِ حسابها که در گفتن از آن هم اکراه داریم، به دنبال شفافیت و صداقت باشیم تا نتیجه خیر آن جامعه را فراگیرد.