رئیسجمهور فعلی آمریکا در عرصه سیاست خارجی با چالشهای متعددی مواجه است که هنوز نتوانسته است راهحلی برای آنها ارائه دهد. مسائل خاورمیانه همچنان در صدر چالشهای دولت فعلی آمریکا قرار دارد. پیش از ورود به کاخ سفید، رئیسجمهور از تلاش برای حفظ آتشبس میان رژیم صهیونیستی و نیروهای مقاومت خبر داده بود؛ اما درست زمانی که وارد عرصه قدرت شد، جنگ مجدد شعلهور شد و به نظر میرسد بحران جدیدی نیز به مشکلات قبلی اضافه شده است.
درگیریهای نیروهای آمریکایی با انصارا... یمن، به معضلی جدی تبدیل شده و طی هفتههای اخیر، بیش از چهارصد حمله هوایی علیه شهرهای یمن انجام شده است. این حملات، نه مسیر انتقال کشتیها را باز کرده و نه توانسته است واکنشهای نظامی انصار ا... علیه رژیم صهیونیستی را متوقف کند.
شکستهای ایالات متحده در مدیریت این بحرانها نشان میدهد که آمریکا به دستاوردی ملموس نیاز دارد تا از فشار داخلی و خارجی رهایی یابد. درحالحاضر، جنگ در اوکراین و یمن به دلایل مختلفی ادامه دارد؛ بدون آنکه سیاستهای کاخ سفید بتواند مسائل را حل کند. این موقعیت، دولت آمریکا را تحت فشار بیشتری قرار داده و نیاز به ایجاد یک پیشرفت سیاسی یا دیپلماتیک، بسیار حیاتی است.
دراینمیان، مذاکرات اخیر ایران و آمریکا، یکی از محورهای موردتوجه است. نکته شایانتوجه این است که برای نخستینبار، اتحادیه اروپا هیچ نقشی در این مذاکرات ایفا نمیکند. این امر میتواند به عنوان نقطهای مثبت ارزیابی شود؛ چراکه تجربه گذشته ایران در تعامل با اروپاییها، بیشتر منجر به گروکشی و کسب امتیازهای یکطرفه برای غرب شده است.
چه در دوران مذاکره مستقیم با اروپا در دولت خاتمی و چه در مذاکرات منجر به برجام، واسطهگری اروپاییها همواره با زیانهایی همراه بوده است؛ حتی در مذاکراتی که در دولت شهید رئیسی انجام شد، اروپاییها بهدنبال منافع شخصی خود بودند. حال، حذف اروپا از مذاکرات کنونی نشان میدهد که مسیر متفاوتی برای پیشبرد توافقات ایجاد شده؛ هرچند ممکن است در آینده بخواهند از مکانیزمهایی مانند ماشه برای اعمال فشار استفاده کنند.
نکته دیگری که باید به آن توجه شود، آثار داخلی و تبلیغاتی این مذاکرات بر تحولات آمریکاست. انتظار میرود رسانهها و حتی مقامات سابق، همچون ترامپ، از این موضوع برای موضعگیریهای انتخاباتی و تبلیغاتی خود استفاده کنند. ترامپ احتمالا طی روزهای آینده با بهرهگیری از فرصت کنونی، به انتقادهایش از عملکرد دولت قبلی ادامه خواهد داد و به قول خودش، وعدههایی دیگر برای بازگشت قابلیت آمریکا مطرح خواهد کرد.
در نهایت، واکنش رژیم صهیونیستی نیز قابلتوجه است. آنها تصور کردهاند که مذاکرات در همان مرحله اولیه ناکام میماند و ایران نمیتواند دستاوردی ملموس داشته باشد؛ اما گزارشها از شکلگیری مواضع نرمتر آمریکا دربرابر روند مذاکرات حکایت دارد. این امر یک تناقض روشن میان آنچه توسط رسانههای صهیونیستی مطرح شده و واقعیت موجود است.
بااینحال، شرایط سیاسی و امنیتی کماکان در سطحی پیچیده باقی خواهد ماند. هفته آینده نشان خواهد داد که آیا این مذاکرات میتواند نتایج ملموسی بههمراه داشته باشد یا به بحرانی دیگر در پرونده سیاست خارجی آمریکا تبدیل خواهد شد.