شعر افشین علا خطاب به رژیم صهیونی | عاقبت بیت‌المقدس را رها خواهیم کرد فریبرز عرب‌نیا: ترجیح می‌دهم در کنار مردم کشور عزیزم باشم + فیلم سریال محرمی «جایی برای همه» روی آنتن شبکه دو + زمان پخش آمار فروش سینماها در روزهای جنگ بین اسرائیل و ایران اکران سیار فیلم‌های کودکانه در مشهد کارگردان فیلم بعدی «جیمز باند» مشخص شد «کاتیا فولمر» ایران‌شناس آلمانی درگذشت فصل پایانی سریال «اسکویید گیم» در راه است تکرار سریال «مختارنامه» از شبکه آی‌فیلم (محرم ۱۴۰۴) + زمان پخش قدردانی سخنگوی پلیس از اصحاب قلم در دوران جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران | عزیزان رسانه، گل کاشتید، دستانتان را می‌بوسم برنامه‌های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای جبران خسارات گروه‌های موسیقی و نمایشی اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی حسام خلیل‌نژاد، بازیگر سینما و تلویزیون: اگر امروز هنری هست، میراث شهیدان است فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۵ و ۶ تیر ۱۴۰۴) + شبکه و زمان پخش سیمای محرم ۱۴۰۴ | معرفی برنامه‌های ویژه تلویزیون همراه با زمان پخش چرا توزیع سریال «شکارگاه» به تعویق افتاد؟ فرصت تماشای فیلم با قیمت نیم‌بها تا کی ادامه دارد؟ شعر‌هایی به‌مثابه موشک | شاعران مشهدی در کنار مدافعان وطن ایستادند
سرخط خبرها

از بسی خَلق است دنیا یادگار | درنگی در آنچه سعدی از فردوسی آموخته است

  • کد خبر: ۳۲۷۸۸۹
  • ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۵
از بسی خَلق است دنیا یادگار | درنگی در آنچه سعدی از فردوسی آموخته است
پژوهشگران نمونه‌هایی فراوان از تأثیر ضمنی فردوسی و «شاهنامه» بر اندیشه و شعر سعدی به دست داده‌اند که جز با غور در اندیشه‌ها و آثار این دو شاعر بزرگ زبان فارسی آشکار نمی‌گردد.

شریف شیرزاد | شهرآرانیوز؛ درباره پیوند‌های فکری سعدی و فردوسی و البته تأثیرپذیری اولی از دومی زیاد نوشته‌اند. شاعر شیرازی در آثارش چندبار به صراحت از سخنور توسی و منظومه او یاد کرده است که از آن میان این دو بیت در «بوستان» از همه مشهورترند: «چه خوش گفت فردوسی پاک زاد/ که رحمت بر آن تربت پاک باد// میازار موری که دانه کش است/ که جان دارد و جان شیرین خوش است». سعدی در موضعی دیگر، در «گلستان»، از «شاهنامه» همچون «عبرت نامه» سخن گفته است:

باری، به مجلس او [= یکی از ملوک عجم]در کتاب «شاهنامه» همی خواندند در زوال مملکت ضحاک و عهد فریدون. وزیر مَلک را پرسید: هیچ توان دانستن که فریدون که گنج و ملک و حشم نداشت، چگونه بر او مملکت مقرر شد؟ گفت: آن چنان که شنیدی، خَلقی بر او به تعصب گرد آمدند و تقویت کردند و پادشاهی یافت. گفت:‌ای مَلک! چو گردآمدن خلقی موجب پادشاهی است، تو مر خلق را پریشان برای چه می‌کنی؟ مگر سر پادشاهی کردن نداری؟!

چنین نگاهی به اثر فردوسی در مواضعی دیگر از آثار سعدی نیز به چشم می‌خورد. گویی او «شاهنامه» و داستان‌های آن را منبع مثالی پندآموزی، به ویژه برای حکمرانی، می‌دانسته است. سعدی یک جا در قطعات می‌پرسد: «نوشیروان کجا شد و دارا و یزدگرد/ گُردان شاهنامه و خانان و قیصران؟» و جایی دیگر، در قصاید، به حاکم محلی یادآور می‌شود که «اینکه در شهنامه‌ها آورده‌اند/ رستم و رویینه تن اسفندیار// تا بدانند این خداوندان ملک/ کز بسی خلق است دنیا یادگار».

اما گذشته از آنچه آمد و آشکار بود، پژوهشگران نمونه‌هایی فراوان از تأثیر ضمنی فردوسی و «شاهنامه» بر اندیشه و شعر سعدی به دست داده‌اند که جز با غور در اندیشه‌ها و آثار این دو شاعر بزرگ زبان فارسی آشکار نمی‌گردد: یکی به تأثرات روان شناختی شیخ اجل از حکیم توس اشاره کرده است و دیگری به اثرپذیری‌های زبان شناختی افصح المتکلمین از زنده کننده زبان فارسی. مثال بسیار است. اینجا، محض نمونه، از سه تن سخن شناس جملاتی دراین باره نقل کرده‌ایم:

قدمعلی سرّامی، شاعر، و نویسنده کتاب «از رنگ گل تا رنج خار: شکل شناسی قصه‌های شاهنامه»:

سعدی در جای‌های مختلف از «شاهنامه» فردوسی تأثیر گرفته و در اخلاق کاملا تحت تأثیر «شاهنامه» فردوسی است. یکی از نشانه‌های تأثیر سعدی از فردوسی حرمت گذاشتن سعدی به زبان فارسی و ایران است. سعدی در قصاید مدحیه هم از فردوسی تأثیر پذیرفته و با فردیت نیز پیرو وی است. علاوه بر این، سعدی به طور نورمیتولوژیکال ([برگرفته از]دانشی با عنوان «نورمیتولوژی» که ارتباط دگردیسی و تکوین اسطوره‌ها با مغز و اعصاب انسان نیز ازجمله مباحث طرح شده در آن است) از فردوسی متأثر بوده است.

سعید بیابانکی، شاعر و نویسنده کتاب «شاهنامه» (از مجموعه «قصه‌های شیرین ایرانی»):

همان قدر که فردوسی را باید احیاگر زبان شیرین پارسی بدانیم، سعدی نیز نقشی مهم و شگرف در حفظ و انتقال زبان مادری ما داشته است. معتقدم که فردوسی فونداسیون شعر پارسی را بنا کرده و به قول معمار‌ها سفت کاری زبان را او انجام داده، اما نازک کاری را سعدی انجام داده است. شاید اگر فردوسی و سعدی نبودند، چیزی به نام «زبان فارسی» وجود نداشت. زبان مادری شیرین ما که این قدر شیواست، مدیون کل ادبیات و شاعران است، اما از همه بیشتر، [مدیون]فردوسی است و در وهله بعدی سعدی.

مهری بهفر، پژوهشگر و مؤلف کتاب «شاهنامه فردوسی: تصحیح انتقادی و شرح یکایک ابیات»:

من هیچ وقت نتوانستم «بوستان» سعدی را بخوانم و از درون آن فردوسی را نبینم و رابطه بینامتنی و جهان مرتبط این دو را در حین خواندن متن از یاد ببرم؛ و البته این دیدن متنی از درون متنی دیگر، جز لذت و کشف، آرام آرام چیز‌های دیگری هم از جنس پیوند دنیا‌ها و سرشت معنا‌ها و حسیات میان نویسندگانی که محبوب آدم‌اند، آشکار می‌کند؛ و از این راه دریافتم در هر شاعر و نویسنده‌ای که در قرون بعد از این دو سر برآورد و در دسته محبوبان من جای گرفت، قدری فردوسی و سعدی هست.


توضیح تیتر: برگرفته از بیت سعدی.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->