مدیر پخش شبکه یک صداوسیما عزل شد| اعلام جرم علیه ۸ نفر چهره ماندگار | درباره جلال‌الدین معیریان، بنیان‌گذار چهره‌پردازی کلاسیک ایران سایه مات خندوانه | نگاهی به برنامه ۱۰۰۱ و انتظارات برآورده نشده آن گفت‌وگو با استادان دانشگاه‌های مشهد به‌مناسبت روز ملی معماری پرورده آفتاب ایران | مختصری در احوال و آثار شیخ بهایی روایتی سینمایی از یک قهرمان | گفتگو با عوامل فیلم سینمایی صیاد انتشار فراخوان جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان تفلیس آغاز اکران انیمیشن رویاشهر در سینما آیا نویسندگان پرفروش آینده دنیا باید ستاره فضای مجازی باشند؟ جایزه یک عمر دستاورد موسسه فیلم آمریکا برای فرانسیس فورد کوپولا فیلم کوتاه داستانی «جای خالی» در جشنواره ایتالیایی برنامه‌های رادیو به مناسبت سالروز شهادت امام‌جعفرصادق(ع) + زمان پخش اکران سیار انیمیشن «رؤیاشهر» در شهر‌های فاقد سینما درگذشت پاپ تماشاگران «مجمع کاردینال‌ها» را چند برابر کرد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ حضور دیوید کراننبرگ در فیلم «آماده یا نه ۲» آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (۳ اردیبهشت ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

پرورده آفتاب ایران | مختصری در احوال و آثار شیخ بهایی

  • کد خبر: ۳۲۸۳۸۶
  • ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۳
پرورده آفتاب ایران | مختصری در احوال و آثار شیخ بهایی
جدا از آثاری در تفسیر و حدیث و طب و ریاضی و نجوم، که شیخ بهایی به آن شهره است، اشعار و منظومه‌های زیادی نیز از او برجای مانده است که مبیّن تبحر او در شعر و ادبیات است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ «در آغاز عمر، به جهان گردی رفت و در کسوت فقر آمد و سی سال سفر کرد و یک شب و یک روز نیارمید و سپس به ایران آمد.»

این جمله را میرسیدعلی خان نامی در وصف شیخ بهایی گفته، اگرچه مردود است به باور سعید نفیسی. او، در مقدمه مفصلی که بر کلیات شیخ بهایی نوشته، خیلی خلاصه، شمار آثار، و تقرب به دستگاه شاهی و پایه بلند روحانی و مقامات مشغله ساز شیخ بهایی را برای رد باور مذکور قوی و کافی می‌داند، و شأن شیخ را، نه در عزلت یا سفر، که در این می‌بیند که در بحبوحه منصب و اشتغال به اقسام امور «روی از دانش و درس و بحث و تألیف و تهذیب برنکشیده است».

زاده شدن در بعلبک، نزدیک غروب آفتاب چهارشنبه، سه روز مانده از ذی حجه سال ۹۵۳ هجری قمری، را نفیسی معتبرترین روایت از زادگاه و زادروز شیخ بهایی می‌داند.

او در خردسالی به ایران آمده و پرورده آفتاب و اندیشه آن عصر در این دیار بوده است و «به آیین ایرانی پرورش یافته و از آغاز عمر زبان پارسی را آموخته است، چنان که مؤلف 'عالم آرای عباسی' گوید: 'در صغر سن، با والد ماجد به ولایت عجم آمد. ' و بهترین دلیل این نکته افکار ایرانی محض و تمایل تام نسبت به تصوف ایران و فرهنگ ایران است که در بیشتر از آثار وی و مخصوصا در اشعار فارسی او آشکار است و نیز زبردستی فوق العاده‌ای است که در زبان فارسی داشته و در نثر و مخصوصا نظم فارسی با منتهای توانایی وارد شده است.»

همان نویسنده «عالم آرا» زمان مرگ شیخ را چنین آورده است: «در چهارم شوال ۱۰۳۰ بیمار شد و هفت روز رنجور بود، تا اینکه شب ۱۲ شوال درگذشت.» نیز گزارش کرده که در تشییع او ازدحام چندان بود که «در میدان نقش جهان جا نبود که جنازه او را ببرند». شیخ را ابتدا در اصفهان دفن کردند و سپس به مشهد آوردند و، طبق وصیت، در پایین پای حضرت در حرم به خاک سپردند، «جایی که هنگام توقف در مشهد آنجا درس می‌گفت».

آثار ادبی شیخ

جدا از آثاری در تفسیر و حدیث و طب و ریاضی و نجوم، که شیخ بهایی به آن شهره است، اشعار و منظومه‌های زیادی نیز از او برجای مانده است که مبیّن تبحر او در شعر و ادبیات است. او این مهارت را، نه فقط در سروده‌های بلند خود، که حتی در معاشرت‌ها و مشاعره‌ها نیز به رخ دیگران کشیده. یکی از جلوه‌های آن را می‌شود در مراودات شیخ بهایی با متفکر هم عصر خود، یعنی میرداماد، دید که خطاب به شیخ می‌نویسد: «ای سرّ ره حقیقت‌ای کان سخا/ در مشکل این حرف جوابی فرما// گویی که خدا بود و دگر هیچ نبود/، چون هیچ نبود پس کجا بود خدا؟» و شیخ در پاسخ این گونه می‌گوید که: «ای صاحب مسئله تو بشنو از ما/ تحقیق بِدان که لامکان است خدا/ خواهی که تو را کشف شود این معنی/ جان در تن تو بگو کجا دارد جا».

هرچند اشعار و ابیات پراکنده بسیاری از شیخ بهایی برجای مانده است، اما از این خیل ــ که غزل است و مثنوی و قطعه و رباعی و مستزاد و مخمس به فارسی و عربی ــ مثنوی‌های اویند که بیشتر شهره‌اند: «نان و حلوا» و «شیر و شکر» و «نان و پنیر» که می‌گویند به سبک سروده‌های مولوی در «مثنوی» هستند و گاه به آن تنه می‌زنند.

چنان که سعید نفیسی در «کلیات اشعار و آثار شیخ بهایی» می‌نویسد، «نان و حلوا» که شامل ۴۰۸ بیت است با سیاق «مثنوی» مولوی نوشته شده است و «نان و پنیر» با ۳۰۹ بیت نیز در همان وزن «مثنوی» مولانا و «نان و حلوا» است، و تاکنون کسی نتوانسته، چون او نظیر مولانا و به خوبی مولانا بسراید.

از شیخ بهایی رباعیات و غزل‌های زیادی نیز باقی مانده است که حول مفاهیم عارفانه و رندانه می‌چرخند. رساله منثور «پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش»، قصیده‌ای در وصف هرات و نیز قصیده‌ای به نام «وسیلة الفوز و الامان فی مدح صاحب الزمان»، از دیگر آثار اوست. جالب است بدانید که شیخ بهایی کتاب دیگری هم دارد با نام «فالنامه»، در قالب ۲۶ جدول در موضوع‌های گوناگون، که بسیاری، برای آگاهی از نیک و بد نیت خود و عاقبت عمل بِدان، به آن تفأل می‌زنند.

نمونه اشعار

غزل‌

ای خاک درت سرمه ارباب بصارت
در تأدیت مدح تو خَم پشت عبارت

گَرد قدم زائرت از غایت رفعت
بر فرق فریدون ننشیند ز حقارت

در روضه تو خیل ملائک ز مهابت
گویند به هم مطلب خود را به اشارت

هر صبح که روح القدس آید به طوافت
در چشمه خورشید کند غسل زیارت

در حشر به فریاد بهایی برس از لطف
کز عمر نشد حاصل او غیر خسارت

مثنوی

عادت ما نیست رنجیدن ز کس
ور بیازارد نگوییمش به کس

ور برآرد دود از بنیاد ما
آه آتش بار نآید یاد ما

ورنه ما شوریدگان در یک سجود
بیخ ظالم را براندازیم زود

رخصت ار یابد ز ما باد سحر
عالمی در دم کند زیروزبر

قطعه

یکی دیوانه‌ای را گفت بشمار
برای من همه دیوانگان را

جوابش داد کاین کاری است مشکل
شمارم خواهی ار فرزانگان را

رباعی

از ناله عشاق نوایی بردار
وز درد و غم دوست دوایی بردار

از منزل یار تا تو‌ای سست قدم
یک گام زیاده نیست پایی بردار

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->