هادی دقیق|شهرآرانیوز- ستاره تیر یا تیشتر که در اوستا یکی از ایزدان مزدیسنا و نگهبان باران است، از جلوههای طبیعی بود که در اسطورههای ایران باستان شکوه ایزدی یافت. این اسطوره در سرزمین خشک و کمآبی مثل ایران از اهمیت ویژهای برخوردار بود. در دوران باستان، در پهنه خاموش و تاریک آسمان، ستارهها تواناییهای بیچونوچرایی داشتند و میتوانستند گرهگشای زندگی مردمان روی زمین باشند.
درباره جشن تیرگان و نیایش ستاره تیر هرچه میدانیم به متون پهلوی بندهشن و زادسپرم میرسد که سرچشمه اصلی آنها تیشتر یشت (هشتمین یشت اوستا) است. دیگر متون نیز دوبارهگوییها و شاید داستانپردازیهای بیاساس است. آنچه از این همه میدانیم، این است که تیر یا تیشتر فرمانروای باران و نماد باروری و پدیدآورنده روزی کشاورزان بوده است. آن هم در روزگاری که هنوز بشر قوانین طبیعی را کشف نکرده بود و شگفتزده از آسمان بالای سرش، برای باران دست نیایش به سوی آسمان و ستاره تیر دراز میکرد تا با فرمان بارش، کشتهای بیابان را نم آبی دهد و روزی مردمان حاصل شود. درباره جشن تیرگان ۲ افسانه روایت شده است: اول اینکه در زمان فیروز، جد انوشیروان، چندسالی باران نیامد و خشکسالی بود تا اینکه فیروز به آتشکده فارس رفت و دعا کرد که در این روز باران ببارد. از آن روز به بعد مرسوم بود که در ابتدای تیرماه به یاد باران جشن آبپاشان برگزار کنند. دوم اینکه در جنگ ایران و توران، وقتی افراسیاب تورانی منوچهر را شکست داد و او را در طبرستان محاصره کرد، بر مبنای قرارداد صلحی قرار شد آرش کمانگیر تیری به شرق بیندازد تا سرحد مرز ایران و توران مشخص شود. تیری که از کمان آرش رها شد و تا مرو و کرانه جیحون رسید و خود او نیز پس از انداختن تیر جان سپرد. بعید نیست دلیل دیگر جشن تیرگان، یادواره آرش کمانگیر بهعلت شباهت تیر آرش با ماه تیر باشد، ولی قدر مسلم پیوند جشن تیرگان و آب پررنگتر است.
تیشتر، ستاره تابان و شکوهمند، نخستین ستاره اهل همه آبها و سرچشمه باران و باروری است. نتیجه نبرد نیروهای زندگی و مرگ به این بستگی دارد که انسان معتقد، وظایف آیینی را بجا آورد. ایرانیان همیشه به آب به دیده احترام مینگریستند. هرودوت، تاریخنگار یونانی، مینویسد که ایرانیان حتی دستشان را هم در رود نمیشستند و شستن دست دیگران در آب رود را هم نمیپسندیدند و به رود احترام میگذاشتند. از دیگر دلایل تقدس آب نزد ایرانیان این ۲ نکته بس که زادگاه را «آبوخاک» مینامیدند و شرف آدمی را «آبرو».
اگر تیشتر را دستکم در هیئت امروزش از زمان خسرو اول ساسانی (۵۳۱ تا ۵۷۹ م) بدانیم، میبینیم که نیاز به آب و احترام ناشی از آن در حدود ۵۵۰ م ۲ افسانه از زیباترین افسانههای ایران را پدید آورده است: نبرد هرسال تیشتر، ایزد باران، با دیو خشکسالی و حماسه آرش کمانگیر که شرح آن آمد.
روشن است که چرا خشکسارنشینان ایران به بهانه این ۲ افسانه باید جشن بگیرند و درباره پیروزی تیشتر بر دیو خشکی به امید ریزش باران سرور برپا کنند. به گمان زیاد جشن تیرگان در ابتدا چیزی فراتر از برپایی مراسم نیایش نبوده است و نیایشگاه آنان نیز تکه زمینی محصور با دیوارهای سنگچین بوده است؛ بنابراین معبدهای آناهیتا در سراسر ایران نیز نمیتوانند بیپیوند با جشن تیرگان و نیایش آب باشند. البته این نمونه از نیایش سابقهای قدیمتر دارد و مثلا در زندان سلیمان شهرستان تکاب، نیایش آب به عقبتر برمیگردد، ولی ارتباطی از آن با تیر و تیرگان در اختیارمان نیست. با همه این نیایش و سرورها، گمان نمیرود که جز هر از چندی، تیرماه و تیرگان این سرزمین بارانی بوده باشد، بلکه این نیایش دقیقا ناشی از نیاز به باران بوده است، نه برای فرود آن. شگفتا که مردم این سرزمین نیز هرگز نومید نشدند تا این جشن کهن برای مدتها پایدار بماند. چنانکه در برگههای تاریخ میخوانیم، شاهعباس صفوی به جشن تیرگان بسیار علاقه داشته است و آن را پاس میداشت. سلاطین گورکانی هند نیز به این جشن علاقهمند بودند. تا همین اواخر و پیش از ورود فناوری به دنیای انسان، جشن تیرگان در شمال ایران برقرار بود و امروز نیز ارامنه ایران تیرگان را جشن مهمی میدانند.
از آنجا که ریشه نخستین پیدایش جشنهای باستانی در دست نیست، با گذشت زمان افسانههای زیادی به آن پیوند خورده است و پرداختن به این افسانهها ما را با برداشت نیاکانمان از جهان و تاریخ و فرهنگ آشنا میکند و در میدان تفکر آنها قرار میدهد. درجشن آبپاشان که از آیینهای کهن تیرگان است، مردمان با آب غسل میکنند و به سر و روی یکدیگر آب و گلاب میپاشند. جشن تیرگان در تیر روز از ماه تیر، برابر با ۱۳ تیرماه، آیین ویژه بزرگداشت ایزد باران است.