اولین گام برای برونرفت از بحران پیری جمعیت این است که باور کنیم این واقعاً یک «بحران» است. درست است که آمارهای مختلفی از سرعتگرفتن روند پیری جمعیت در بسیاری از کشورهای جهان منتشر میشود و از نظر کارشناسی، واقعاً این گزاره صحیحی است که بگوییم جامعه بشری در مسیر پیرشدن گام برمیدارد، اما باید آگاه باشیم که این روند در کشور ما از دو جهت کاملاً متفاوت است؛ چه از این جهت که ایرانِ ما مسیر ۳۰۰ ساله کشورهای دیگر را در طول ۳۰ سال طی کرده و چه از این نظر که بیشتر کشورهای جهان ابتدا توسعه یافتهاند و سپس پیر شدهاند؛ درحالیکه ما هنوز درحال توسعه هستیم و به قشر مولد کشور نیاز داریم.
پیری جمعیت در ایران، پیوستهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و سیاسی دارد. از نظر اقتصادی، روند پیری جمعیت باعث تبدیل قشر مولد به قشر مستمریبگیر و نیازمند حمایت میشود که هزینههای سرسامآور به نظام حاکمیتی کشور تحمیل میکند. از نظر اجتماعی، پیری جمعیت نیازهای اجتماعی کشور را بهطورکامل تغییر خواهد داد. از نظر فرهنگی تشکلهای مردمنهاد فراوانی بهدلیل پیری جمعیت از گردونه تأثیرگذاری خارج خواهند شد. از نظر امنیتی کاهش ظرفیتهای انسانی نیروهای مسلح فرصت ماجراجویی کشورهای متخاصم و حتی همسایه را فراهم خواهد کرد و بالطبع، همین بر قدرت سیاسی ایران نیز تأثیرگذار خواهد بود. همه اینها رویهم فقط یک معنی دارد؛ خسارت محض!
همهساله فرارسیدن ۳۰ اردیبهشت و روز ملی جمعیت، بهانهای است تا به شکل ویژه و جدی به فرصتها و چالشهای حوزه جمعیت در کشور نگاهی بیندازیم، بررسی کنیم در کجا ایستادهایم، چه فرصتهایی ایجاد شده و کارمان چقدر مؤثر بوده است.
این یک واقعیت است که در سالهای اخیر، اتفاقات بسیار امیدوارکنندهای در حوزه افزایش نرخ فرزندآوری رخ داده و قانون جوانی جمعیت، تحول محسوسی در این عرصه ایجاد کرده است. افزایش مرخصی زایمان به ۹ ماه، تأمین پوشش بیمه برای مادران غیرشاغل دارای سه فرزند، مادران روستایی و عشایری، تخصیص سبدهای ویژه غذایی و بهداشتی رایگان برای مادران دارای فرزند زیر دو سال، برقراری حق اولاد در پارامترهای حقوقی کارگران، اولویتبخشی به خانوادههای دارای سه فرزند و بیشتر در پرداخت تسهیلات مشاغل خانگی، اصلاح ماده ۲۷ قانون کار در موضوع ممنوعیت اخراج کارگران بهدلیل ازدواج و فرزندآوری و البته حمایت از خانوادههای دارای فرزند چندقلو زیر یک سال ازجملهقوانینی است که بسیارمؤثر واقع شده است.
با این حال، هنوز در بسیاری از شاخصها جای نگرانی جدی وجود دارد. نرخ موالید کشور از سال ۱۳۹۴ در مسیر نزولی قرار گرفته و به نسبت یک میلیون و ۵۸۰ هزار تولد در آن سال، هماکنون نرخ موالید سالانه به کمتر از یک میلیون و ۴۰ هزار رسیده که کاهش ۳۴ درصدی را نشان میدهد. براساس مطالعات تخصصی، سالمندان بیش از یکسوم جمعیت کشور در سال ۱۴۳۰ را تشکیل خواهند داد که شش برابر بیشتر از جوانان، نیازمند یارانه و اعتبار در نظام سلامت هستند.
طبق سند چشمانداز طرح جوانی جمعیت، فقط پنج سال تا پایان زمان اجرای قانون فرصت داریم. باید همین الان در بخشهای باقیمانده نیز قانون اجرا شود. باید خودروسازان پایکار بیایند و دولت در طرح تخصیص خودرو و زمین به مادران باردار تسهیلگری کند. این بحرانی است که اگر الان فکری به حالش نشود، در آینده جبرانناپذیر خواهد بود. وقت خیلی کم است.