محمدامین شرکتاول /شهرآرانیوز-ماهها بود که تصمیم به انجامش داشتم، اما مثل خیلی از کارهای دیگر یا وقت نبود، یا حال نبود، یا روز تعطیل بود. بعد از تمام این جریانها، سرانجام در یکی از روزهای همین هفتهای که به پایان رسید، عزمم را جزم کردم تا بلکه بتوانم تصمیمم را عملی کنم.
به احتمال زیاد بسیاری از شما خوانندگان نیز چنین تجربه مشترکی را داشته باشید که برای هر فعالیت مالی از قبیل قرارداد کاری با هر نهاد، شرکت و سازمان، یا برای دریافت هر نوع تسهیلات، به افتتاح حساب در یک بانک مشخص و حتی یک شعبه مشخص مجبور باشید، بهطوری که فلان سازمان اکنون تنها شعبهای از فلان بانک را قبول دارد و شما حتی اگر در شعبه دیگری از این بانک حساب داشته باشید، باید در شعبه مدنظر آنها حساب جدیدی افتتاح کنید و این موضوع درباره دریافت تسهیلات نیز صادق است.
تنها در یک مورد آن، برای پست دفترچه آماده به خدمت، باید یک حساب در بانک سپه افتتاح کنید. پس از شروع خدمت و مشخص شدن ارگان محل خدمت هم باید با توجه به آن ارگان در بانک دیگری حساب باز کنید. حساب بانک سپه درعمل هیچ استفادهای برای شما نخواهد داشت و مهلت استفاده از حساب دوم نیز حداکثر ۲۱ ماه است.
من که از مدتها قبل این موضوع ذهنم را درگیر کرده بود، با یک حساب و کتاب سرانگشتی به عدد شایان توجه ۲۱ حساب بانکی برای خودم رسیدم. حسابهایی که جز دو یا سه مورد آن، بقیه هیچ استفادهای برایم ندارند و هرکدام هم چندرغازی در ماندهشان وجود دارد. همین موضوع سبب شد که تصمیم بگیرم تا تکتک این حسابها را ببندم. همین عزم جزم باعث شد که طی یک روز بخش زیادی از این حسابها را ببندم.
جالبترین اتفاق در این میان، واکنش کارمندان بانکها به درخواستم و تلاشهای گاهوبیگاه برای منصرف کردنم بود. برخی از این حسابها حتی زیر هزار تومان موجودی داشت که امکان ارائه وجه نقد معادل به من نبود، اما اصرار من بر بستن حساب، آنها را به صرافت میانداخت راهکاری مقابل پایم قرار دهند و حتی در برخی از بانکها، بهعنوان یک راهکار، ماندهحساب را در قبال سند انتقالی به حساب یک مؤسسه خیریه که در همان بانک حساب داشت، منتقل میکرد تا مانده حسابم صفر شود و بستن حساب ممکن.
در کنار پشت سر گذاشتن یک دوره فشرده مقایسه عملکرد بانکها، به نتایج جالب دیگری هم رسیدم؛ هرچند بیشتر این حسابها مبالغ بسیار ناچیزی در خود داشتند، اما وقتی تمامی این مبالغ با هم جمع شدند، به رقم جالب توجهی رسیدند.
احتمالا خیلی از شما خوانندگان هم، خواه به علت سیستم اداری مالی بیشتر سازمانها یا تسهیلات دریافتی حسابهایی در بانکهای مختلف داشته باشید که در نگاه جزء به جزء، حتی ارزش رفتن تا بانک و دریافت آن مبلغ و بستن حساب را هم نداشته باشد. اما همین تفکر ثمرهاش میشود میلیونها حساب راکد در بانکهای مختلف با ماندههای مجموع بسیار نجومی و باورنکردنی که نه کسی سراغشان را میگیرد و نه زیاد توجهی به آنها میشود و کاملا رهاشده به شمار میآیند و میتوانند بستر مناسبی برای فسادهای مالی احتمالی باشند.
با خودم فکر میکنم که مردم چه تعداد حساب بدون استفاده، با چه میزان موجودی دارند که بهعنوان منابع مالی، بهصورت رایگان در اختیار بانکها قرار گرفته است؟ ارقامی که بهراحتی به چندین و چند هزار میلیارد تومان میرسد و کسی از آنها خبری نمیگیرد و همین میتواند ظرفیت وجود فساد را با استفاده از این ظرفیت بالا ببرد.
حسابهایی که اگر کسی از آنها برداشتی داشته باشد و حتی واریزی به آنها انجام شود، هیچ کداممان هیچ اطلاعی از آنها نخواهیم یافت. حالا شما هم با خود حساب کنید که چند حساب در چند بانک دارید؟ با چند تا از آنها کار میکنید و فعال هستند؟ تا حالا شده به بستن حسابهای بدون استفاده خودتان فکر کنید؟